دولت نیازمند تغییرات اساسی است

دولت نیازمند تغییرات اساسی است

احسان انصاری: در شرایطی که اغلب کارشناسان نسبت به افزایش نرخ تورم در سال جاری هشدار می دهند، زمزمه هایی از احتمال افزایش قیمت حامل های انرژی از گوشه و کنار به گوش می رسد. شایعاتی که هنوز از سوی هیچ مقامی تایید نشده و حتی اکثر مقامات دولتی مدعی هستند که دولت چنین تصمیمی نگرفته است. این در حالی است که آخرین باری که بنزین گران شد، چنین وضعیتی پیش آمد که رئیس جمهور وقت گفت: من از افزایش قیمت بنزین اطلاعی نداشتم و صبح جمعه از آن مطلع شدم. در شرایط کنونی شواهد و سرنخ جدی مبنی بر افزایش قیمت بنزین وجود ندارد اما در کوچه و بازار زمزمه هایی مبنی بر تصمیم گیری دولت در این راستا شنیده می شود. آرمان ملی برای بررسی و تحلیل این موضوع و بررسی چشم انداز اقتصاد ایران در سال جاری با دکتر بهمن آرمان، اقتصاددان گفتگو کرد. این اقتصاددان معتقد است؛ دولت چاره‌ای جز ایجاد یک تحول بزرگ در سبد درآمدی خود ندارد. در گذشته دستگاه های اجرایی با توجه به تورم قیمت خدمات یا کالاهای خود را تغییر می دادند که یکی از آنها افزایش قیمت بنزین بود. و این در حالی است که حدود چهار سال است که قیمت بنزین ثابت بوده در حالی که برای دومین سال متوالی تورم بالای 45 درصد داریم. واقعیت این است که دولت نگران واکنش ها به افزایش قیمت حامل های انرژی به ویژه بنزین است و معتقد است در صورت افزایش قیمت بنزین یا به طور کلی حامل های انرژی، این موضوع بر قیمت سایر کالاها نیز تاثیر می گذارد. این در حالی است که هیچ مبنای علمی برای اثبات چنین چیزی وجود ندارد.» ماحصل این گفتگو را در زیر می خوانید.

شایعه افزایش گاز در سال جاری چقدر جدی است؟ با توجه به شرایط اقتصادی و اجتماعی کشور آیا دولت تصمیم به افزایش قیمت بنزین خواهد گرفت؟

دولت چاره ای جز ایجاد تغییر اساسی در سبد درآمدی خود ندارد. در گذشته دستگاه های اجرایی با توجه به تورم قیمت خدمات یا کالاهای خود را تغییر می دادند که یکی از آنها افزایش قیمت بنزین بود. و این در حالی است که حدود چهار سال است که قیمت بنزین ثابت بوده در حالی که برای دومین سال متوالی تورم بالای 45 درصد داریم. واقعیت این است که دولت نگران واکنش ها به افزایش قیمت حامل های انرژی به ویژه بنزین است و معتقد است در صورت افزایش قیمت بنزین یا به طور کلی حامل های انرژی، این موضوع بر قیمت سایر کالاها نیز تاثیر می گذارد. این در حالی است که هیچ مبنای علمی برای اثبات چنین چیزی وجود ندارد. به عنوان مثال در چهار سال گذشته قیمت بنزین ثابت مانده است اما تورم در کشور روز به روز در حال افزایش است. ما در کشور با تورمی مواجه هستیم که در علم اقتصاد به آن تورم گذرا می گویند. تورم نقل و انتقالات به این معناست که اگر فردی درآمد کافی برای رسیدن به درآمد مطلوب نداشته باشد، به جیب شخص یا بخش دیگری برود. در نتیجه اصلاح قیمت انرژی برای دولت «باید» است که باید با عواقب آن نیز مقابله کند.

آیا دولت قیمت حامل های انرژی را افزایش می دهد و عواقب آن را می پذیرد؟
زمانی که السیسی رئیس جمهور مصر شد، اعلام کرد که هیچ یارانه انرژی در دولت او وجود نخواهد داشت. او همچنین به مردم قول داد که کانال سوئز را توسعه دهد و دو برابر درآمد قبلی از طریق درآمد کشتی‌های عبوری از کانال سوئز کسب کند. این در حالی است که وقتی السیسی گفت که یارانه انرژی نمی پردازد، شورش هایی در آن کشور رخ داد و چندین پمپ بنزین نیز توسط شورشیان به آتش کشیده شد. با این حال، السیسی در نهایت مردم را متقاعد کرد که این تغییر را بپذیرند. در شرایط فعلی دولت رئیس جمهور به دلیل تحریم نفتی و خام فروشی نفت نمی تواند درآمد کافی داشته باشد. و این در حالی است که در بودجه سال آینده مبالغ ارزی برای واردات بنزین و گازوئیل پیش بینی شده است. طبق اطلاعاتی که دارم قرارگاه خاتم الانبیاء مجری طرح ستاره خلیج فارس به دلیل تحریم ها هنوز قادر به بهره برداری کامل از فاز چهارم که ظرفیت بالایی دارد نیست. میانگین مصرف بنزین در ایران حدود 100 میلیون لیتر در روز است و حتی در تعطیلات نوروزی نیز شاهد بودیم که این رقم به 137 میلیون لیتر در روز رسیده است. من معتقدم دولت آقای رئیسی نیازمند تغییرات اساسی است. آقای رئیسی فردی را به عنوان وزیر نفت انتخاب کرده است که سیاستی را انتخاب کرده است که در صورت اجرای آن، خام فروشی پایان می یابد و نفت و پتروشیمی جایگزین آن می شود. در طول 16 سال وزارت آقای زنگنه بیشترین ضربه ها به صنعت نفت وارد شد، مثلا ایشان با ساخت پالایشگاه ها و صنایع پایین دستی نفت مخالف بودند. دولت چاره ای جز تغییر قیمت یارانه ای حامل های انرژی با توجه به تورم موجود در جامعه ندارد.

آیا شرایط به دولت اجازه چنین کاری را می دهد؟

اگر آقای رئیسی مانند رئیس جمهور مصر، السیسی عمل کند، شرایط اجتماعی نیز به دولت اجازه می دهد تا این تغییر را انجام دهد. راهکاری که می تواند تورم را کنترل کند و از چاپ اسکناس، افزایش پایه پولی و نقدینگی که از منابع اصلی تورم هستند جلوگیری کند، تعدیل قیمت بنزین است و به جای ارائه بنزین تقریبا رایگان به مردم، قیمت آن شامل این موارد می شود. یارانه نخواهد بود و با توجه به تورم در جامعه تغییر خواهد کرد. در شرایط فعلی، قیمتی که مردم برای قیمت بنزین می پردازند، حتی اگر رایگان باشد، کفاف هزینه حمل و نقل آن را نمی دهد.

اکثر نمایندگان و کارشناسان نسبت به افزایش تورم در سال آینده هشدار می دهند. در چنین شرایطی آیا تغییر قیمت حامل های انرژی نمی تواند بر افزایش تورم تاثیر بگذارد و کشور را با تورم لجام گسیخته مواجه کند؟
ریشه تورم در ایران عواملی است که گفتم. علاوه بر این، کسری بودجه زیاد دولت به دلیل گرانی انرژی بخش اصلی این مشکل است. اتفاقی که می تواند بیفتد این است که آقای رئیسی برای مردم توضیح دهد که با افزایش هزینه انرژی چه اقداماتی انجام می شود. در مرحله اول، دولت از چاپ اسکناس های بدون وثیقه جلوگیری می کند که بر تورم تاثیر می گذارد. این پول نباید مستقیم به خزانه واریز شود، بلکه باید به حساب خاصی واریز شود که بتواند به تولید و اشتغال کمک کند. به عنوان مثال رئیس جمهور گفت با پولی که برای تعمیر حامل های انرژی دریافت می شود، برای مردم خانه و بزرگراه می سازیم. در عین حال احداث بزرگراه باعث کاهش مصرف بنزین در کشور می شود.

دولت گفته است که در چهار سال چهار میلیون خانه در کشور خواهد ساخت. اما این وعده هنوز عملی نشده است. اگر دولت در زمینه افزایش قیمت حامل های انرژی چنین وعده هایی را به مردم بدهد و عمل نکند چه اتفاقی می افتد؟

اگر دولت چنین کاری کند و به مردم وعده دهد اما به وعده ها عمل نکند وارد یک دور باطل می شود که عواقبی برای کشور به دنبال خواهد داشت. فکر می کنم دولت آقای رئیسی ریسک کرد. این ریسک متوجه بخش تولید است تا درآمد خود را تضمین کند. قیمت گاز طبیعی در ایران نسبت به میانگین خلیج فارس سه برابر شده است و با افزایش قیمت انرژی، هزینه تولید هر تن فولاد خام در ایران از 2.9 درصد به بیش از 25 درصد افزایش یافته است و باعث افزایش قیمت در بازار داخلی شده است. و ناتوانی در رقابت در بازارهای جهانی. تصمیم ناشناخته دیگری در زمینه ارز حاصل از صادرات (عمدتاً پتروشیمی و فولاد) اتخاذ شد که توانست بسیاری از مشکلات ناشی از کاهش صادرات نفت خام را جبران کند. دولت و مجلس شرکت‌های صادرکننده را مجبور کردند که ارز حاصل از صادرات را بر اساس نرخی که مبنای علمی آن در سامانه نیما مشخص نیست، تحویل دهند. دلار 28500 تومانی که با توجه به اختلاف زیاد نرخ برابری ریالی در بازار آزاد با سامانه نیما ممکن است صادرات غیراقتصادی باعث کاهش سود شرکت ها شود، قیمت سهام در بورس کاهش پیدا کند و این امر تبدیل به یک دلار می شود. مبنای اجاره نکته دیگر در این زمینه، وضعیت منطقه خاورمیانه است. آیا وضعیت کشورهای این منطقه در حالت تنش باقی خواهد ماند و یا تحرکات اصلاحی در این زمینه صورت خواهد گرفت. جریان هایی در خاورمیانه وجود دارند که خواهان جنبش های اصلاحی در منطقه نیستند و همچنان به دنبال ایجاد تنش هستند.

آیا توافق ایران و عربستان و از سرگیری روابط این دو کشور نمی تواند آغازی برای کاهش تنش در منطقه خاورمیانه باشد؟

واقعیت این است که عربستان ظرفیت سرمایه گذاری کلان را ندارد. جمعیت این کشور نیز کم است. وضعیت مشابهی در سایر کشورهای خلیج فارس وجود دارد. در همین حال، عربستان سعودی منابع مادی گسترده ای دارد. اخیرا ارزش سهام آرامکو 2 کشور که در بورس عرضه شد دو هزار میلیارد دلار بود. اما شرایط عربستان به گونه ای است که نمی تواند مانند ایران سرمایه گذاری های کلان انجام دهد. در عین حال عربستان رقیب سیاسی ایران در منطقه است. بهتر است آقای شمخانی که در حال مذاکره با عربستان بود، چند اقتصاددان را با خود همراه می کرد تا شرایطی فراهم شود که عربستان در چین و سایر کشورها سرمایه گذاری کند تا در ایران هم این اتفاق بیفتد. اگرچه اگر عربستان چنین اراده ای داشته باشد، اما از آنجایی که ایران FATF را نپذیرفته است، در شرایط تحریم قرار دارد، هیچ شرایطی برای سرمایه گذاری های کلان در ایران وجود ندارد. این وضعیت برای کشورهایی مانند چین و هند که در گذشته به دنبال سرمایه گذاری در ایران بوده اند نیز وجود دارد. از سوی دیگر، برجام نیز به حالت تعلیق درآمده است. به همین دلیل تا زمانی که ایران با کشورهای مختلف صاحب فناوری روابط تجاری و اقتصادی برقرار نکند، تغییری در شرایط اقتصادی کنونی ایجاد نخواهد شد.

با توجه به شرایط فعلی چه چشم انداز اقتصادی برای کشور در سال جاری پیش بینی می کنید؟

اگر آقای رئیسی قصد تغییر در شرایط اقتصادی کشور را دارد، اولین قدم این است که تیم اقتصادی خود را بازسازی کند و از کسانی که توانایی و انگیزه را برای مدیریت وضعیت فعلی اقتصاد کشور دارند استفاده کند. از سوی دیگر باید در برخی سیاست های اقتصادی تغییرات جدی ایجاد شود. این تغییر همچنین مستلزم تغییر دیدگاه نسبت به وضعیت داخلی و جامعه بین المللی است. فروش نفت خام و واردات گندم، نفت خام و سایر کالاهای اساسی با آن نمی تواند برای همیشه ادامه یابد. تا این اتفاقات در کشور رخ ندهد نمی توان به تغییر وضعیت اقتصادی مردم و حل چالش های اقتصادی خوش بین بود. واقعیت این است که اقتصاد ما به یک عملیات عمیق و یک تحول اساسی نیاز دارد. این جراحی بزرگ نیز دردناک است و باید بپذیریم که جراحی بدون درد امکان پذیر نیست. از طرفی جراحی نیاز به یک جراح مجرب و توانمند دارد.

منبع: آرمان ملی

دیدگاهتان را بنویسید