زیدآبادی تصریح کرد: عده ای هستند که می گویند اهل گفتگو هستند اما بولتن ساز هستند. مثلاً در دوران اصلاحات، عده ای روزنامه های اصلاحات را می خواندند، می زدند و به جاهایی مثل حوزه می دادند که معلوم شود اینها اصلاح طلب بودند.
مناظره عبدالله گنجی و احمد زیدآبادی با عنوان اعتراض دارم در تالار جابر حیان دانشگاه شریف برگزار شد.
احمد زیدآبادی در ابتدای این مناظره با بیان اینکه آنچه در حال حاضر به عنوان مناظره مطرح است، اگر قواعد اساسی خود را نداشته باشد با مشکل مواجه می شود، گفت: قواعد پایه این است که مبانی نظری وجود داشته باشد و بعد مردم صحبت کنند، اما اینکه که سالهاست آنچه دوستان اصولگرا از آن رنج می برند این است که ما شاهد تولید فکر و نظریه نیستیم.
وی ادامه داد: بخشی از دوستان اصولگرا که سکوت کردند، برخی از دوستانی هستند که در حال حاضر پیشتاز هستند و تمرکز روی آنها وجود دارد که پیشنهاد گفت و گو می دهند اما قدرت اجرای آن را ندارند. برخی از دوستان به دلیل ضعف تفکرشان تهمت و توهین می کنند و حتی از گفتگوی چهره به چهره می ترسند و ترجیح می دهند در مراکز امن خودشان باشند و برخی روزنامه ها را مقصر بدانند.
زیدآبادی تصریح کرد: عده ای هستند که می گویند اهل گفتگو هستند اما بولتن ساز هستند. مثلاً در دوران اصلاحات، عده ای روزنامه های اصلاحات را می خواندند، می زدند و به جاهایی مثل حوزه می دادند که معلوم شود اینها اصلاح طلب بودند.
وی ادامه داد: بعد همین افراد می آیند و این بولتن ها را حفظ می کنند و در مناظره با ما صحبت می کنند.
این فعال سیاسی تاکید کرد: اگر قرار است گفت و گو شود باید شرایط لازم وجود داشته باشد و راهش فعالیت خرابکارانه نباشد بلکه باید اصلاحاتی انجام دهیم تا بتوانیم گفت و گو کنیم.
در ادامه عبدالله گنجی اظهار داشت که من این دیدار را پذیرفتم و به دو دلیل آمدم، یکی اینکه معتقدم زیدآبادی هم صحبت است و شما می توانید با او صحبت کنید و به او احترام می گذارم که با وجود اختلاف سیاسی 180 درجه ای که بین آنها وجود دارد می توانید با او صحبت کنید. . ، گفت: دلیل دیگری که به اینجا آمدم این است که برای شریف تصویر وجود دارد اما نباید برچسب و تصویری وجود داشته باشد.
این فعال سیاسی تاکید کرد: من نماینده جریان اصولگرا نیستم و آن را شأن خود نمی دانم، اما اگر انقلابی بودن به معنای اصولگرا بودن باشد، من اصولگرا هستم، چه آقای زیدآبادی بگوید اصلاح طلب است یا نه. قبول دارم که آقای زیدآبادی به جریان فکری اصلاحات نزدیک است، اما با آنها توافق دارد، اما با آقای کرباسکی کار می کند. بله، قبول دارم که حوزه فکری در جریان انقلاب ضعیف است. به گفته ادوارد سعید در کتاب شرق شناسی، گفتمان را تعریف نمی کنند، بلکه آن را تولید می کنند، اصلاح طلبان نیز همین تصور را درباره ایران دارند. بله، قبول دارم که وضعیت فکری و نظری کشور ضعیف شده است.
زیدآبادی در خصوص فضای دانشجویی در حوادث اخیر و جنبش دانشجویی گفت: در پاسخ به آقای گنجی من هیچ وقت نماینده و عضوی از اصلاح طلبان نبودم و دیدگاهم ملی-مذهبی است، رویکردم اصلاح طلبی است، اما من به جای آنها صحبت نمی کنم. همکاری با آقای کرباسچی هم به این دلیل است که ایشان از دلالان بیرون آمدند.
وی تاکید کرد: همیشه یک حرکت بزرگ در کل جامعه وجود داشته است و تحت آن جنبش دانشجویی بود. اتفاقی که افتاده این است که بدنه دانشجویی و این جنبش عصبانی هستند و افقی برای ترسیم آینده خود در مقابل خود نمی بینند.
این فعال سیاسی تاکید کرد: اگر دولت ها بالغ باشند، به جای مخالفت، این حرکت را مدیریت می کنند، اما اتفاقات اخیر نشان داد که این تصور که دانشگاه تمام شده درست نیست. امروزه افرادی در دهه هشتاد سالگی به دانشگاه می آیند که به حرف والدین خود گوش نمی دهند و با فرهنگ جهانی بزرگ شده اند. در درون آنها حالت عصیان ایجاد شده و پای حرف خود می ایستند و از آنجایی که ماشین های فرهنگ سازی کارآمد نیستند و نمی توانند روی تفکر این کودکان تأثیر بگذارند، این اتفاقات هم تقصیر این بچه ها نیست. چون این محصول فکر و سیاست نیست، بلکه حاصل یک سری سیاست هایی است که الان می گوییم تقصیر این بچه ها نیست.
گفت: به نظر من انصاف نیست که بنشینیم و درباره این بچه ها قضاوت کنیم.
گنجی همچنین گفت: ویژگی های دانشجو را نباید سیاسی دید، دانشجویان احساس می کنند باید پشت همه چیز را ببینند و احساس کنند که رسالتی در ارتباط با آزادی ملت خود دارند. دانش آموز باید از نظر روانی مورد توجه قرار گیرد. بله، دهه ها با هم متفاوت بود، اما اینطور نیست که فکر کنیم اتفاق عجیبی افتاده و دانش آموز کاملا رها شده است.
وی افزود: وقتی آقای خاتمی در 25 آذر 1382 به دانشگاه تهران آمدند به مجله دانشجویی حمله کردند، اگر حتی آمریکا دموکراسی را به ایران بیاورد ما از آن استقبال می کنیم. جریان دانشجویی ما تحت تاثیر قرار می گیرد زیرا آنها درس نمی خوانند و با ایده ها آشنا نیستند و فضا را نمی شناسند.
این فعال سیاسی گفت: بخشی از آسیبی که در جنبش دانشجویی می بینیم این است که فرقی بین نقد و نفی دولت نمی بینند. ما باید بین موافقان، مخالفان و منتقدان تمایز قائل شویم. بعد میتونیم حرف بزنیم
زید آبادی در خصوص نقش رسانه ها در کشور گفت: در دوران دانشجویی در هیچ تشکل دانشجویی عضویت نداشتم و تنها رئیس موقت دفتر تحکیم وحدت بودم.
وی ادامه داد: بله، آقای گنجی که می گویند درس نیست درست می گویند، اما وقتی دانش آموز مطلع می شود، حبس می شود و مدرسه را رها می کند، پس می گوید چرا باید در جریان باشم؟ دانشجو در هیچ جای دنیا نظریه پرداز نیست.
زیدآبادی افزود: آدم متمدن و تعاملی تر از پدر ما پیدا نمی کنید، همه بچه هایی که به کلاس قرآن او رفتند فراخوان یا ممنوع الکار و درس خواندن شدند.
وی افزود: برخی افراد مطلقاً هیچ واکنشی نسبت به آنچه درباره مسئولیت جمهوری اسلامی می گویند ندارند. در بهار مطبوعات روزنامه هایی داشتیم که همه یک شبه توسط قاضی مرتضوی بسته شد و خلاء ایجاد شد و روزنامه ها به دست جناح اصولگرا افتاد. صدا و سیما هم به دست اصولگرایان افتاد.
زیدآبادی تصریح کرد: در سال 1381 نامه ای به رهبری نوشتم که آیا می توان از شما انتقاد کرد؟ بحث دیگر در مورد سوال اتمی بود که با احترام مطرح کردم و جوابی که گرفتم این بود که آقای گاندی بگوید جمهوری اسلامی مسئول است یا خیر؟
گنجی یادآور شد: وقتی فردی به زندان می رود احساس ناراحتی می کنم. در مورد مسئولیت جمهوری اسلامی باید بگویم که هیچکس جز مسئولان جمهوری نیست که در بین دانشجویان نباشد. کسانی که فکرشان را هم قبول ندارم. آقایان خاتمی، احمدی نژاد و روحانی از جمله دانشجویان بودند. هیچ توهینی به آقای خاتمی نیست. عکس احمدی نژاد سوزانده شد، چه فحش هایی به روحانی زدند، اما یک دانشجو هم دستگیر نشد.
گنجی افزود: آقای رئیس جمهور در مورد خانم مهسا امینی با خانواده ایشان صحبت کردند. نماینده ای را به خانه اش فرستادند. رئیس پلیس با او صحبت کرد. آیا این مسئولیت پذیری نیست؟
وی افزود: در این اتفاقات اخیر تیم هایی متشکل از 3 بازیگر و یک کارگردان برای کارگردانی یک موضوع استخدام شدند. در رویدادهای اخیر، استراتژی سیستم این بوده است که ما را بکشد، اما نه هیچ یک از انسان ها
گنجی ادامه داد: امروز نمی توان گفت هر اتفاقی که افتاده مربوط به مهسا امینی است، بارها گفته ام ظلمی که در حق مهسا امینی شده باید رسیدگی شود. در ماجرای اخیر 3 گروه بودند، یک گروه گفتند باید بررسی شود، عده ای گفتند اعدام ها متوقف شود و عده ای جمهوری اسلامی را نشان دادند.
زیدآبادی در خصوص اینکه آیا می توان جمهوری اسلامی را نقد کرد، گفت: اینکه جمهوری اسلامی در خارج از کشور دشمن دارد و گروه های اسرائیلی در منطقه دارد قابل انکار نیست اما رفتار آنها بهانه ای برای برخی رفتارها می شود.
وی ادامه داد: در مورد خانم مهسا امینی می شد طور دیگری عمل کرد. اول مردم را اخراج کردند، بعد مشکل را حل کردند. مثلاً در بحث آقای مرتضوی به او گفتیم که جنسش چیست، اما تا آخرش گوش نکردیم که معلوم شد به مقامات بلندپایه دروغ می گوید.
زیدآبادی افزود: در مورد گشت ارشاد هم همینطور، در وسط اسلام گشت ارشاد نبود! مشکل سیستم ما این است که با حقوق شهروندی به یک اندازه برخورد نمی کند. حقوق دینداران مهمتر است. شما نمی توانید همه را حذف کنید و نادیده بگیرید و سپس بگویید همه خواهند آمد. از سال 2018 در جمهوری اسلامی کمی انعطاف وجود داشت و اگر این داستان‌ها می‌خواستند جلو بروند، باید اجازه می‌دادند که حقیقت جلو برود. ممکن است وضعیت در برخی زمینه های خاص اشتباه باشد، اما آنقدرها هم بد نیست.
این فعال سیاسی گفت: رازداری پلیس باید رعایت شود. رویارویی با پلیس سیاست خرابکارانه است. اما امروز دوباره دادگاه ها را فعال کردند، بنابراین ما نگران هستیم که دوباره شروع نشود، یک کشور اینطوری اداره نمی شود.
وی ادامه داد: امروز مسئولان می گویند فلان کار را می خواهند بکنند اما انجام نمی دهند، گاهی مسئولان می خواهند حرفی بزنند و یک بار روزنامه کیهان می گوید اشتباه کردی.