سیاست اصلاحی به سبک بهزاد نبوی

سیاست اصلاحی به سبک بهزاد نبوی

وی گفت: اگر می‌خواهیم انتخابات معتبر برگزار شود، نباید رد صلاحیت شود، مگر در مواردی که در قانون کاملاً مشخص است و تفاسیر خاصی از هیئت امنا صورت نمی‌گیرد. دوم زمانی است که مردم به سمت صندوق های رای هجوم می آورند. 11 خرداد 97 بسیاری از جناح های دولت با انتخاب آقای خاتمی مخالفت کردند. اما هجوم مردم به پای صندوق های رای به حدی بود که نتوانستند در مقابل آن مقاومت کنند. یادم هست حتی شب دوم خرداد 97 چند جوان اصولگرا تا صبح در میدان ولی عصر(عج) خیابان ولی عصر(عج) و چهارراه کریمخان حضور داشتند و حتی برای اعلام انتخابات به رهبری نامه نوشتند. باطل و خامنه ای نادیده گرفته شد. آنها به عنوان رئیس جمهور انتخاب و معرفی شدند. ما دو راه برای شرکت در انتخابات داریم و باید این کار را انجام دهیم، اول اینکه رد صلاحیت غیرقانونی صورت نگیرد. ثانیاً مردم باید طوری از انتخابات استقبال کنند که از همه تخلفات و تقلب ها چشم پوشی کنند و انتخابات 97 نیز از این دست است. [بود]. انتخابات 2013 نیز بر اساس این الگوی انتخاباتی بود. در این دو انتخابات تخلفات و تقلب های زیادی صورت نگرفت. – چون شرایط اقتضا نمی کرد.

وی افزود: تا دستور بعدی نمی توانیم برای لغو مصوبه نظارت تلاش کنیم و اگر بر استصوابی و عدم نظارت تاکید کنیم چون مردم رای می دهند و رای آنها خوانده می شود بدتر از آن ناامیدشان می کنیم. چون ما نمی توانیم نظارت استصوابی را لغو کنیم و وقتی شعار اصلی ما لغو این نوع نظارت است، مردم بیش از الان ناامید می شوند و در انتخابات شرکت نمی کنند. بنابراین با تایید آقای خاتمی دو دوره و آقای روحانی برای دو دوره انتخاب شدند. انتخابات مجلس ششم – که شنیدید همین بود – با وجود همین نظارت استصوابی انجام شد. اگر مردم در پای صندوق های رای حضور داشته باشند، باز هم می توان خاتمی را آورد و آقای روحانی را دوباره آورد و مجلسی مثل مجلس ششم دوباره شاهد بود.

نبوی در پایان گفت: از الان تا انتخابات که کمی کمتر از دو سال دیگر باقی مانده است، باید اقدامات خود را آغاز کنیم. برای روز انتخابات نرویم و اینکه در شرایط فعلی نمی گوییم در انتخابات شرکت نمی کنیم و نمی گوییم شرکت نمی کنیم. ما تلاش می کنیم پیام های خود را به مردم برسانیم که جز صندوق رای راهی برای مقبولیت وضع موجود وجود ندارد و مردم را در این باره آگاه کنیم. حتی اگر در روز انتخابات بگوییم که این فکر را داریم، شرایط به گونه ای است که نمی توانیم از شما بخواهیم پای صندوق بیایید. حالا آمدند یا نیامدند، اشکالی ندارد و فرقی نمی کند; چون ما نمی خواهیم با نیامدن پای صندوق های رای، رژیم را سرنگون کنیم و این ساختمان را نداریم. اما می‌توانیم از این به بعد مردم را از اصلاحات در جامعه آگاه کنیم، از شرایطی که در کشور وجود دارد و همچنین نقش مردم در قابل قبول کردن شرایط کنونی. این اقدامات باید در این دو سال و 10 روز مانده به انتخابات انجام شود تا مشخص شود که آیا مردم دعوت ما را پذیرفته اند یا خیر و آیا حاضر به رای دادن هستند یا خیر و آیا شرایطی را برای رد صلاحیت خواهیم دید که در این مدت داشتیم. ، از مردم عذرخواهی می کنیم و تا دوره بعد خداحافظی می کنیم و دوباره سیاست اصلاحات جامعه را ادامه خواهیم داد. اگر احزاب و روزنامه ها و مجلات دیگر ما را تعطیل کنند و نگذارند نفس بکشند و عده ای را به زندان بفرستند، باید (به قول خودشان فلانی که نمی گویم ملت زیر بار اجبار نمی رود، مگر اینکه اجبار شود). ) سیاست صبر و سکوت را در پیش بگیرید. بیایید ادامه دهیم. من قبلاً مخالف این سیاست هستم. زیرا این به معنای خودکشی از ترس مرگ است. وقتی کاری از دستمان بر نمی آید، می رویم داخل خانه ها و درها را می بندیم [وقتی] تا بتواند به فعالیت سیاسی بپردازد [ولی] «در حال حاضر وضعیت را اینگونه نمی بینم.

نکته تأمل در کلام نبوی این است که می فرماید در مواقعی که استصوابی نظارت قابل اصلاح نیست، نباید روی آن تمرکز کرد تا مردم را با رأی ناامید نکنند. نبوی در شرایطی این حرف را می زند که حتی اصولگرایان سنتی مانند محمدرضا باهنر یا جامعه روحانی مبارز نیز به دلیل نظارت استصوابی مورد انتقاد قرار گرفته اند و شاهدیم که از زمان رد صلاحیت علی لاریجانی علاوه بر اصلاح طلبان، انتقادات مهمی را مطرح کرده اند. اما نبوی که اکنون رئیس جبهه اصلاحات ایران است، نگاه عجیبی دارد. رویکردی که رد صلاحیت های گسترده را نه در بیان بلکه در عمل به رسمیت می شناسد. به نظر می رسد نبوی پیش از این پیش از طرح مشارکت مشروط سعید حجارجان از حضور بی قید و شرط در انتخابات صحبت کرده بود. یک سوال اساسی در این زمینه وجود دارد؛ آیا سیاست مدارا در جبهه اصلاحات ایران که باید مسئولیت رهبری سیاسی اصلاح طلبان را بر عهده بگیرد ادامه خواهد داد؟ این سوال به ویژه در شرایطی مطرح می شود که دیگر این سخنان از سوی شخص حقیقی بهزاد نبوی مطرح نمی شود و امروز او دارای شخصیت حقوقی رهبر جبهه اصلاحات ایران است و احتمالاً می توان مواضع وی را رویکرد این تشکل سیاسی دانست.

از سوی دیگر، اصلاح طلبان و به ویژه جبهه اصلاحات ایران هرگز پاسخ روشنی به این سوال نمی دهند که چگونه می خواهند سرمایه اجتماعی را از اصلاحات به صندوق کمک کنند؟ نبوی می گوید اگر مردم بیایند خاتمی رای می دهند. اما او نمی گوید در شرایطی که مردم نامزدهای اصلی خود را در انتخابات نمی بینند، از سوی دیگر فشار اقتصادی موضوع سیاست را به حاشیه زندگی مردم و علاوه بر این همه اصلاح طلبان به گفته حسن کشیده است. رکورد روحانی در دور دوم. هم جناح راست و هم چپ اعتماد ندارند و با کاهش سرمایه اجتماعی سیاست مواجه هستیم، اصلاح طلبان برای بازگرداندن اعتماد عمومی چه برنامه ای دارند؟ و صرف گفتن اینکه مردم به پای صندوق های رای می روند مهمترین سیاست اصلاح طلبی است؟

ناصر قوامی نماینده مجلس ششم دیروز در پاسخ به اظهارات بهزاد نبوی در سایت نامه نیوز گفت: آقای نبوی گفته اگر مردم پای صندوق های رای بیایند آقای خاتمی رای می دهند یا مجلس ششم تشکیل می شود اما ایشان این کار را کردند. وضعیت او را بیان نکنید شرط این است که اصلاح طلبان پیشرو گواهینامه داشته باشند و بتوانند رقابت کنند. اگر نظارت استصوابی به قوت خود باقی بماند، نتیجه مشابهی در مجلس یازدهم ظاهر خواهد شد. مردم نسبت به اصلاح طلبان نظر منفی ندارند. اما معتقدند اصلاح طلبان توان اصلاحات را ندارند و قدرتی ندارند. گفته می شود اصلاح طلبان 26 سال است که با این عنوان در عرصه سیاسی حضور داشتند اما آن طور که انتظار می رفت نتوانستند اصلاحات چشمگیری انجام دهند. پس مردم خواهان اصلاحات هستند، اما اصلاح وضعیت فعلی را در قدرت اصلاح طلبان نمی بینند و درست فکر می کنند… دلیل اینکه اصلاح طلبان چنین قدرتی ندارند هم روشن است، چون اصلاحات جایز نیست. اگر قرار باشد آقای خاتمی نامزد شود و دوباره تایید شود، با وجود اینکه شانس رای دارد، قطعاً برخی از مردم خواهند گفت که اگر رئیس جمهور شود، کاری از دستش بر نمی آید… امروز مردم احساس می کنند که فضای سیاسی بسته است قبول دارم مشکلات اقتصادی هم مردم را برای ورود به سیاست بی میل کرده است، اما مشکل مهم دلزدگی سیاسی، بسته شدن فضای سیاسی است. هیئت امنا همه را رد صلاحیت می کند. حتی آقای لاریجانی رد صلاحیت می شود یا مرحوم هاشمی رفسنجانی رد صلاحیت می شود. در این فضا چه قدرتی مجاز است که مردم به او رای دهند؟

دیدگاهتان را بنویسید