سیاست شکست خورده تیم اقتصادی دولت برای محدودسازی نقدینگی

سیاست شکست خورده تیم اقتصادی دولت برای محدودسازی نقدینگی

دولت سیزدهم از ابتدا قصد داشت با وعده کاهش تولید نقدینگی تورم را در کشور کنترل کند تا جایی که امروز با ارائه آمار نشان می دهد در این راستا تلاش کرد اما متاسفانه هیچ یک از زیرساخت های گذشته نبود. تغییر برای چنین اقدامی و صرفاً با ایجاد شعار کاهش نقدینگی در صدد اثبات عدم تأثیر آن بر اقتصاد است.

تحلیل روند نقدینگی از ابتدای دولت سیزدهم تا پایان تیرماه سال جاری نشان می دهد که رشد نقدینگی در این مدت حدود پنج درصد کاهش یافت اما تقریباً 1329 هزار میلیارد تومان به حجم نقدینگی اضافه شد.
دولت تاکنون نتوانسته حجم نقدینگی را کنترل کند و احتمال افزایش این میزان تا شرایط غیرقابل کنترل وجود دارد. و مشکلی است که از سال های اخیر وجود داشته است.وی گفت: انتقاد دولت سیزدهم در حوزه نقدینگی این است که به جای تمرکز بر حل مشکلات ریشه ای کشور، اعداد و ارقام را مدام با هم مقایسه می کنند. دولت قبلی دولت ها پی در پی خود را تخریب می کنند و فضایی ایجاد می کنند که وارث مشکلاتی می شوند که راه حل آن عمر دولتشان را طولانی نمی کند.وی افزود: نقدینگی در اقتصاد کلان تعریفی دارد و وظیفه ای دارد که نمی تواند رشد نکند اما مشکلات کشور تحریم ها و خودتحریمی ها رها کردن و دنبال متغیری در مقابل چشم، به گونه ای که در مقایسه ای ناموجه وانمود به اینکه شرایط بهتر از گذشته است، گرهی را حل نمی کند.

مهمترین عامل افزایش نقدینگی چیست؟

این کارشناس مسائل اقتصادی نقدینگی را تحت تاثیر عواملی مانند پایه پولی یا سرعت گردش پول و مخارج دولت دانست و تصریح کرد: اگر هزینه های دولت از درآمدها پیشی بگیرد یا درآمد به گونه ای کاهش یافته باشد که جوابگوی بودجه نباشد. او می رود و به عنوان پدری که می خواهد خانواده اش را اداره کند به روش های غیرعادی درآمد روی می آورد. در این شرایط است که حجم نقدینگی افزایش می یابد; بنابراین افزایش نقدینگی اجتناب ناپذیر است و معنای این شرایط این است که استقراض از بانک مرکزی به نوعی برداشت از جیب مردم خواهد بود.

بغزیان خاطرنشان کرد: هر دولتی که برای تامین هزینه های جاری از بانک مرکزی وام می گیرد یعنی از جیب مردم می گیرد زیرا فقط به دنبال غلبه بر شرایط امروز است. معمولاً از آنجایی که بودجه ها کاهش نمی یابد، این وضعیت در سال های بعد نیز تکرار می شود و حجم نقدینگی افزایش می یابد.
تورم یکی از ملموس ترین پیامدهای افزایش نقدینگی است، تصریح کرد: تورم کالا و خدمات در کشور نزدیک به 50 درصد است که دولت مسئول و متضرر است. طبیعی است که مردم همیشه از این موضوع رنج می برند زیرا تورم قدرت خرید مردم را به شدت کاهش می دهد و تورم یکی از ملموس ترین پیامدهای افزایش نقدینگی برای مردم است. بزیان تاکید کرد: اگر نقدینگی کنترل شود اقدام مناسبی است. : رئیس کل بانک مرکزی در دولت سیزدهم نگاه بازاری و مالی به اقتصاد دارد و همیشه می گوید نقدینگی از منبع غیرتورمی تامین می شود.

دلیل کمبود نقدینگی در اقتصاد تولیدی و تولیدی

وی افزود: تولید ناخالص داخلی باید 6 درصد افزایش یابد اما تورم موقعیت ها بیش از این است و در اینجا باید گفت که این میزان نقدینگی رقم بالایی نیست و مشکل اینجاست که نقدینگی معطوف به اقتصاد مولد نیست. بزیان خاطرنشان کرد: نقدینگی در بانک‌ها به سمت اختلاس رفته و سرمایه‌های کلانی به پروژه‌هایی داده شده است که هرگز اجرایی نمی‌شوند، بدهکاران کلان بانکی به نام تولید وام می‌گیرند اما آن را صرف فعالیت‌هایی می‌کنند که از نظر اقتصادی سودآورتر است. از طرفی این بدهکاران کلان بانکی بدهی خود را به بانک پرداخت نمی کنند زیرا امیدوارند بخشنامه هایی صادر شود و جرایم آنها بخشیده شود.

وی افزود: داستان نقدینگی یک داستان رایج در اقتصاد ایران است. باید یک مدل اقتصادی با اهداف و سیاست های قابل دستیابی بدون تحریم و خودتحریمی وجود داشته باشد تا بتوان حجم نقدینگی را کنترل کرد.کارشناس مسائل اقتصادی خاطرنشان کرد: به جای تمرکز بر ارقام نقدینگی باید تلاش کرد که نقدینگی زمینه بازارهای غیرمولد را ندارد. زیرا در کشوری که در حال توسعه است و اهداف رشد اقتصادی را در نظر می گیرد، افزایش نقدینگی اجتناب ناپذیر است. بزیان درباره وضعیت ترازنامه بانک ها و نقش آن در تولید نقدینگی گفت: سرعت گردش پول یا به عبارتی گردش نقدینگی از طریق بانکداری دیجیتال ایجاد و نقدینگی ایجاد می کند که از اسکناس تشکیل شده است. پوزه و رسوبات

بانک ها مشارکت کننده اصلی در افزایش نقدینگی هستند

وی افزود: از سوی دیگر بانک ها نیز در افزایش نقدینگی موثر هستند اما بانکی که بیش از منابع ابزار پرداخت کرده و نمی تواند بدهکاران بزرگ را مجبور به بازگرداندن منابع بانک کند به نوعی به ایجاد نقدینگی کمک کرده است.
وی خاطرنشان کرد: بانک مرکزی باید مستقل از دولت باشد و به جای اینکه بانک‌ها زیرمجموعه و زیر نظر بانک مرکزی باشند، بانک‌ها روی بانک مرکزی حرکت کنند و ناهماهنگی و ناکارآمدی بانک‌ها را نامرئی کنند.
این کارشناس اقتصادی تصریح کرد: بانک ها به جای نگرانی از بیکاری، رکود و تورم تنها به دنبال سود و درآمد هستند.

وی با بیان اینکه وقتی هدف رشد اقتصادی در اقتصاد وجود دارد طبیعی است که نقدینگی نیز باید افزایش یابد، گفت: لازمه رشد اقتصادی این است که نقدینگی بیشتر در اقتصاد گردش کند اما به جای اینکه مبنای اقتصاد باشد. رشد، نقدینگی وارد بازارها می شود. کذب می شود، بنابراین تا زمانی که تحریم وجود دارد، محدودیت هایی برای فروش نفت و منابع درآمدی برای دولت وجود دارد و پول بلوکه شده ایران آزاد نمی شود، طبیعتا تورم اراده می کند و تورم باعث ایجاد نقدینگی بیشتر می شود.

ریشه نارضایتی بانک ها کجاست؟

وی بیان کرد: زمانی که مطالبات معوق بانکی افزایش یافته اما بانک ها همچنان تسهیلات کلان پرداخت می کنند به معنای ناهماهنگی بانک ها است. فهرست بدهکاران کلان بانکی نیز نشان از نارضایتی بانک ها دارد. بانک مرکزی از بدهکاران کلان بانکی که امضای طلایی و حکم ضیلت را دریافت کرده اند، تمجید می کند، اما شرایط بسیار سختی را برای وام گیرندگان تسهیلات خرد در نظر می گیرد.

بیکاری و رکود با ایجاد نقدینگی بیشتر

یک کارشناس مسائل اقتصادی درباره پیامدهای نقدینگی برای اقتصاد کشور گفت: هرگونه افزایش مخارج دولت که منشأ آن جیب مردم، حساب های بانکی یا بدهی مردم به بانک مرکزی باشد، در نهایت باعث ایجاد تورم و بیکاری تاخیری و تاخیر زمانی می شود. از بین بردن رشد کسب و کار کوچک، در میان چیزهای دیگر، پیامدهای آن. در این شرایط سرمایه گذاران از کسب و کارهای نوپا و کوچک حمایت نمی کنند.وی افزود: اعلام اسامی بدهکاران بزرگ بانکی تنها زمانی مفید است که حکم دادگاه برای آنها نیز اعلام شود.

دیدگاهتان را بنویسید