شستا عصای دستی که به گردن بسته می شود

شستا عصای دستی که به گردن بسته می شود

بر اساس اطلاعات موجود در سازمان بورس، شرکت سرمایه گذاری تامین اجتماعی یا شستا بیش از یک میلیون سهامدار دارد. شرکتی که با توجه به اهداف و ماموریتی که برای آن ترسیم شده، باید از طریق سرمایه گذاری های مولد برای سازمان بیمه اجتماعی، بزرگترین صندوق بیمه کشور که بیش از 65 درصد جمعیت کشور مستقیماً به آن اختصاص دارند، درآمد مؤثر و دائمی داشته باشد. غیر مستقیم متصل

البته این موضوع مختص ایران نیست، اتحادیه بین المللی تامین اجتماعی تاکید می کند که صندوق های بیمه باید در حوزه های سودآور سرمایه گذاری کنند تا سرمایه های نیروی کار کشور حفظ شود، ارزش نقدینگی خود را حفظ کنند و با این نقدینگی به سود برسند. در نتیجه شستا در سال 65 در قالب یک شرکت سهامی خاص با سرمایه اولیه 2 میلیارد تومان از دارایی های سازمان تامین اجتماعی به همین منظور تاسیس شد. اما اتحادیه جهانی تامین اجتماعی الزامات و بیانیه های دیگری نیز در این زمینه دارد، از جمله؛ نمایندگان بیمه شدگان باید فعالیت شرکت های سرمایه گذاری و بخش مالی را کنترل کنند، ترازنامه مالی و صورت های مالی این شرکت ها باید آزادانه و شفاف در دسترس نمایندگان جامعه هدف و مدیران اجرایی، هیئت مدیره باشد. مدیران و مدیران هلدینگ باید خدمتگزار جامعه بیمه و آنان باشند و مسئولیت کامل را بر عهده بگیرند و حقوق های نجومی برای خود و دیگران تعیین نکنند.

شستا و دارایی کارگران

گفته می شود در حال حاضر حدود 10 درصد از کل ارزش بازار بورس تهران متعلق به شرکت های زیرمجموعه شستا است. زیرمجموعه های اصلی بورس شستا شرکت صبا تامین (سابا)، سرمایه گذاری دارویی تامین (تیپیکو)، سرمایه گذاری صدراتامین (تاسیکو)، کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران (هخشتی)، سرمایه گذاری سیمان تامین (سیتا)، نفت، گاز و پتروشیمی است. سرمایه گذاری ایجاد (تاپیکو)، شرکت خدمات ارتباطی رایتل، مدیریت توسعه انرژی تامین و صنایع عمومی تامین. در هر یک از این زیر مجموعه ها چندین شرکت کوچک و بزرگ وجود دارد که ترازنامه و پرتفوی مالی آنها به جز شرکت های پذیرفته شده در بورس هرگز در اختیار جامعه بیمه شده قرار نگرفته است.

حال سوال این است که آیا از دارایی های کارگران در شستا به خوبی محافظت می شود و آیا مدیران شستا امانتداران خوبی هستند و آیا سود بر سود برای تامین اجتماعی است؟ پاسخ به این سوال منفی است. نشانه بارز این پاسخ منفی، کسری نقدینگی مستمر بیمه اجتماعی است که مدام به طرفین قرارداد، نظام بانکی کشور و جامعه بیمه شدگان بدهکار است، چرا که به گفته مدیران این سازمان، آنها نقدینگی کافی ندارند. بدون شک اگر عملکرد شستا در 37 سال از تاسیس این موسسه مثبت و موفق بود، باید دارایی های تاریخی کارگران چند برابر می شد و هر ماه سود کلانی از سرمایه گذاری های شستا به تامین اجتماعی تزریق می شد. سرمایه.

از عدم اجرا تا نمایش های تصادفی

فعالان کارگری معتقدند عدم بهره وری شستا نتیجه عدم شفافیت، عدم پاسخگویی و پشت درهای بسته است. نمایندگان کارگران و مستمری بگیران هیچ گونه نفوذ، اختیار و اختیاری در شستا ندارند و مدیران این شرکت آنچه را که می خواهند به گونه ای انجام می دهند که نه تنها سودآوری شرکت ها محفوظ نمی ماند، بلکه به دلیل عدم توجیه اقتصادی. ، به راحتی منتقل می شوند و یا گاهی از چرخه تولید حذف می شوند

24 فروردین امسال محمد کعب عمیر نماینده شوش و کرکه در مجلس با انتقاد از واگذاری شرکت حریر خوزستان از شستا گفت: «هر وقت نام خصوصی سازی و واگذاری به میان می آید، بدن کارگران می لرزد». وی گفت: واگذاری شرکت های زیرمجموعه شرکت سرمایه گذاری تامین اجتماعی (شستا) کاری غیرحرفه ای است و به جای واگذاری به شرکت ها باید به فکر توسعه و تکمیل زنجیره تولید برای افزایش سودآوری باشند.

وی افزود: با واگذاری شرکت خوزستان حریر به عنوان اولین تولیدکننده دستمال توالت ایران، باید منتظر سرنوشت این شرکت تولیدی در شهرستان شوش استان خوزستان باشیم. اما خوزستان حریر، قدیمی ترین دستمال توالت است. تولیدکننده در ایران، اولین یا آخرین شرکتی نیست که شستا به بخش خصوصی برده است.

قربانی: هر شرکتی را که بخواهند می فروشند. کار ساده است. شرکت مورد نظر اعلام ورشکستگی می کند و سپس به صورت رایگان تسلیم می شود. شستا به جای اینکه عصای تامین اجتماعی باشد بلای جان شده است

سفارشی سازی در شستا

اکبر قربانی، دبیر اجرایی خانه کارگر غرب تهران که در سال‌های اخیر این جابه‌جایی‌ها را از نزدیک دنبال می‌کند، می‌گوید: «آنچه در شستا اتفاق می‌افتد صرفاً اصیل‌سازی است و دارایی‌های تاریخی کارگران بدون اینکه در اختیار جنرال‌سازان قرار گیرد. هر توجیهی با قیمت بسیار ارزان و رایگان. تعیین تکلیف می کنند و هیچ مسئولیتی ندارند.» می گوید: در شستا هر شرکتی را که بخواهند واگذار می کنند، کار ساده است، اولین قدمی که برمی دارند این است که طبق ماده 141 قانون تجارت اعلام می کنند که شرکت در سوال ورشکسته است، یعنی بدهی دارد. ارزیابی خاصی از این که چرا یک شرکت خاص ورشکست می شود وجود ندارد. صرفاً می گویند شرکت توجیه اقتصادی ندارد و نظارت و ارزیابی مجددی وجود ندارد.

وی می افزاید: در مرحله بعد مجمع عمومی تشکیل می دهند که سهامدار اصلی آن همه کاره است. صورتهای مالی تجدید نظر یا تجدید ارزیابی نشده است. در این جلسه تصمیم می گیرند که واگذاری صورت گیرد. در واقع باید بگوییم که با پدیده ای به نام «مافیای انتقال» مواجه هستیم. واقعاً دردناک است که این شرکت ها در زمانی که ادعا می کنیم تولید رو به افزایش است و مثلاً به سودآوری تولید کمک می کند، این شرکت ها به این شکل تعطیل می شوند. با توقیف دارایی های کارگران، نیروی انسانی این شرکت ها به یکباره با تصمیمی بیکار می شوند.

قربانی به سرنوشت ناموفق «تهران بتن» به عنوان یکی از شرکت های تعطیل شستا اشاره می کند که به بهانه عدم توجیه اقتصادی درهای خود را بسته است. وی ادامه می دهد: ابتدا کارگران بیکار می شوند و سپس درب شرکت بسته می شود. در نهایت با قیمت های بسیار پایین کارخانه را رایگان تحویل می دهند. مثلاً شرکتی که چند هکتار زمین در شادآباد تهران به همراه چند سوله و تجهیزات داشته باشد، یک پنجم یا یک دهم هزینه واقعی زمین خالی آن منطقه را می گیرد!

کعب عمیر: وقتی نام خصوصی سازی و واگذاری به میان می آید، بدن کارگران می لرزد. برون سپاری به زیرمجموعه های شستا غیرحرفه ای است. به جای واگذاری به فکر توسعه و تکمیل زنجیره تولید و افزایش سودآوری باشند

به گفته باقری، شرکت های شستا باید به دقت رصد شوند و مشخص شود که چرا شرکت های زیرمجموعه آن واقعا زیان ده و بدهکار هستند. کارگروهی متشکل از نمایندگان جامعه هدف باید به صورت مستمر بر صورت های مالی و عملکرد شرکت ها نظارت داشته باشد اما به هیچ وجه نباید آنها را جدی گرفت.

«دورال» مشت خروار

دورال; تولید کننده درب و پنجره آلومینیومی که تولید خود را از سال 1344 آغاز کرد و 500 نفر به صورت مستقیم و 600 نفر به صورت غیرمستقیم مشغول به کار هستند، یکی از معتبرترین و باسابقه ترین شرکت های شستا است که این روزها در آستانه تسلیم قرار گرفته است. شرکتی که قربانی می گوید آنقدر توانمند است که زمانی مسئول نمای بانک مرکزی ایران بوده است. اکنون کارگران این شرکت قدرتمند نگران آینده و ترس از روزهای پس از واگذاری هستند.

روز چهارشنبه ۱۹ خرداد تعدادی از کارگران این کارخانه در اعتراض به واگذاری این شرکت به بخش خصوصی بدون رعایت حقوق کارگران و سهامداران مقابل کارخانه تجمع کردند. این کارگران خواستار توقف واگذاری شرکت شدند. آنها می گویند چرا شستا می خواهد این شرکت معروف را به بخش خصوصی ناکارآمد واگذار کند؟

حال این سوال برای بیمه شدگان سازمان تامین اجتماعی به عنوان سهامدار که نامشان در لیست سهامداران بورس نیست این است که چرا شستا و نه فقط دورال و حریر خوزستان که ده ها شرکت را می فروشند. متعلق به نسل‌های کارگر، با قیمت‌های غیرواقعی و بدون مشارکت و مشورت، کارگران را به بخش خصوصی می‌دهد تا تولیدشان سقوط کند و چرا به گفته قربانی، “شستا به جای عصا برای تامین اجتماعی بلای جان شده است”.

دیدگاهتان را بنویسید