عباس عبدی: جای تعجب نیست که نمی توان به وعده های رئیس جمهور عمل کرد. عجیبه که میگه به ​​قولش عمل کرده!

عباس عبدی: جای تعجب نیست که نمی توان به وعده های رئیس جمهور عمل کرد.  عجیبه که میگه به ​​قولش عمل کرده!

الان هم هیچکس تعجب نمی کند که این کار انجام نشده و یک پدیده طبیعی است. اگر چیز دیگری بود، شگفت زده می شدیم. پس چه ضرورتی برای انتقاد از این وضعیت وجود دارد؟

هدف اصلی این است که دولتمردان بفهمند رویکرد آنها به اقتصاد و بنیان مادی کشور و توانمندی های خودشان علمی و درست نبوده و الان هم درست نیست و حداقل در این مرحله باید این رویکرد اصلاح شود، اما در عوض، دولت همچنان به دنبال دلیل و بهانه است و عمل نکردن به وعده های خود دلیل می شود. بدتر از آن، به دنبال اثبات این ادعای دروغین است که به عهد خود عمل کرده ایم!

تا زمانی که این دو عیب وجود دارد، امیدی به انجام کار مفیدی نیست. اولین ایراد وعده های داده شده این بود که آنها از ابعاد خود اطلاعی نداشتند. ساخت یک میلیون واحد مسکونی و ایجاد یک میلیون شغل نیازمند منابع مالی هنگفتی است. کافی بود ضرب و تقسیم ساده انجام دهند و سپس به ارزیابی مختصری از منابع موجود کشور و دولت بپردازند تا متوجه شوند که هزینه عمل به این وعده ها در شرایط کنونی از توان هر دولتی خارج است. در بهترین حالت، رسیدن به چنین مرحله ای پس از یک دوره رشد اقتصادی امکان پذیر است.8%.

مشکل بعدی تضادهای این وعده ها بود. فرض کنید به دلایلی دو وعده اصلی ساخت یک میلیون خانه و یک میلیون شغل محقق شود. فرض غیرممکن غیرممکن نیست. در آن صورت تحقق وعده نصف شدن تورم و تک رقمی شدن آن غیرممکن خواهد بود و شاید تورم باید حتی بیشتر از رقم بالای فعلی افزایش یابد، زیرا برای تحقق این دو وعده نیاز به مقدار زیادی است. نقدینگی و منشأ تورم و افزایش آن است.

سومین عیب که بیش از هر عیب دیگری اهمیت داشت، عدم توجه به شرایط پس زمینه است. تحقق هر سه وعده اصلی مستلزم ثبات سیاست خارجی و بهبود روابط اقتصادی با جهان است. با وجود دو پرونده مفتوح برجام و FATF، امکان تحقق این وعده ها وجود ندارد، به همین دلیل برای تحقق آن باید خیلی سریع برجام و سپس FATF را حل و فصل می کردند که امید به آینده را افزایش می داد. امید که وجود آن شرط دیگر تحقق این وعده هاست.

باید خیلی واضح باشد که موفقیت این دولت موفقیت همه است، هیچکس از موفقیت آن ناراضی نیست. اگر انتقادی وجود دارد، بر دولت محترم است که متوجه شود در کارش مشکلی وجود دارد و همچنان وجود دارد، چه در تحلیل شرایط و چه در انتخاب مدیران شایسته برای رسیدن به این اهداف. اهدافی که با امکانات موجود نامتناسب هستند. اهدافی که با یکدیگر در تضاد هستند و در نهایت نیروها و ساختارهایی که قادر به تحقق این اهداف نیستند. از جمله بی توجهی به آماده سازی زمین های لازم برای تحقق این اهداف.

فکر می‌کنم وقت آن است که به جای مقصر دانستن دولت‌های قبلی، واقع‌بین باشد و به این پرسش‌ها خیلی شفاف پاسخ دهد:

1- آیا می خواهید یا می توانید برجام و FATF را اجازه دهید یا خیر؟ البته در این فاصله 16 ماهه دولت جدید، دو پرونده اوکراین و حقوق بشر اضافه شده است که اهمیت آنها کمتر از پرونده های قبلی نیست. پاسخ باید این باشد که آیا می خواهید یا قادر به جمع آوری این فایل ها هستید یا خیر؟ پاسخ های مبهم با اما و اگر مشکل را حل نمی کند.

2- اگر قادر به حل این موارد هستید و یا اراده حل آنها را دارید، یک برنامه زمانی معقول و قابل اعتماد ارائه دهید تا همه فعالان اقتصادی با آن سازگار شوند و شروع به سرمایه گذاری و توسعه کار خود کنند.

3- اگر نمی خواهید یا نمی توانید آنها را حل کنید یا شرایط و ضوابط شما غیرقابل اجرا است، مجدداً آن را به وضوح بیان کنید. برای جامعه خوب است اما مشکل این خواهد بود که در آن صورت باید دور تولید یک میلیون خانه در سال، صد هزار شغل در ماه و نیم و تورم تک رقمی را خط بکشید و خیلی واضح به مردم بگویید. که در بهترین حالت و شرایط ایده آل بتوانید به یک سوم این وعده ها عمل کنید. همچنین دایره رشد 8 درصدی را برای همیشه بشکنید و اجازه دهید مردم با ارزش گذاری فعلی شما آینده خود و فرزندانشان را تعیین کنند.

دیدگاهتان را بنویسید