پوست موز زیر پای دولت رئیس جمهور به قول عباس عبدی/ تقصیر دولت روحانی نیست، کار ضدانقلاب نیست!

پوست موز زیر پای دولت رئیس جمهور به قول عباس عبدی/ تقصیر دولت روحانی نیست، کار ضدانقلاب نیست!

قیمت بنزین و گازوئیل نسبت به سال 2018 و قیمت دلار تقریباً به صفر رسیده است، بنابراین هرکسی بتواند آن را قاچاق کند یا از آن بیش از حد استفاده کند.

عباس عبدی، فعال سیاسی اصلاح طلب در نامه اعتماد خود به زمزمه های قیمت سوخت پرداخت و نوشت:

زمانی که اعتراضات قیمت گاز در نوامبر 2018 آغاز شد، تعداد قابل توجهی از محافظه کاران به طور ضمنی یا حتی مستقیم از آن حمایت کردند و بر آتش این اعتراضات افزودند.

البته وقتی زبان خشم معترضان بلند شد متوجه شدند که بازی با دم شیر سیاست آنقدرها هم که فکر می کردند ساده و کم هزینه نیست اما هرگز تصور نمی کردند که بومرنگ این رفتار به زودی به سراغشان بیاید و با زور

این یک واقعیت است که مصرف بنزین و گازوئیل در داخل کشور به طور بی سابقه ای افزایش یافته و نه تنها مصرف، بلکه قاچاق آن نیز به حدی است که هیچکس نمی تواند جلوی آن را بگیرد. کار ساده است. قیمت بنزین و گازوئیل نسبت به سال 2018 و قیمت دلار تقریباً به صفر رسیده است، بنابراین هرکسی بتواند آن را قاچاق کند یا از آن بیش از حد استفاده کند.

به همین دلیل مجبور به واردات بنزین از خارج از کشور هستند و این بسیار عجیب است، زیرا با حجم فعلی تولید، ایران باید صادرکننده مهم بنزین می بود نه واردکننده.

به طور دقیق پاشنه آشیل اقتصاد ایران ارز 4200 تومانی است که بنزین 1500 تومان و گازوئیل 300 تومان است و بنزین بسیار ارزان است. این پاشنه آشیل بود که در نوامبر 2018 مورد اصابت تیر قرار گرفت و کسانی که قرار بود از این نقطه ضعف محافظت کنند و نگهبانی می دادند در نقش افشاگرها پا گذاشتند و این اتفاق تاثیرگذار رخ داد.

اکنون این وضعیت بدتر شده است و ما نه تنها منابع انرژی را هدر می دهیم، بلکه باید بخش مهمی از منابع ارزی را صرف واردات آن کنیم و بدترین چیز این است که از یک طرف رفتارهای دوگانه ای انجام می دهند و آنها را محکوم می کنند. صحبت از قیمت گذاری و زمزمه افزایش قیمت می شود و از سوی دیگر مدام و قاطعانه افزایش قیمت را تکذیب می کند و نگران کننده تر این است که با افزایش ناگهانی نرخ ارز، اختلاف قیمت روز به روز برای بحران قاچاق افزایش می یابد. و پر مصرف .

اتفاقاً دو گروه ناظر این افزایش قیمت هستند، گروهی که به دنبال فرصتی برای ایجاد ترکیب اعتراضی 2019 و 2019 هستند و گروهی دیگر در دولت که فکر می کنند از افزایش قیمت به عنوان سقف جبرانی استفاده می شود. کسری بودجه آنها همان نمدی که برای دولت روحانی دوخته شد! راه دیگر ادامه وضعیت موجود است که خطرناکتر از افزایش قیمت است.

اما راه سومی هم وجود دارد که نیازمند تغییرات جدی سیاسی و احیای اقتصاد و اعتماد اجتماعی است. انتخاب این مسیر اجتناب ناپذیر است. این پوست موز نه توسط دولت قبل زیر پای این دولت گذاشته شد و نه توسط آب ضد انقلاب به نظام تحمیل شد. هم محصول وضعیت ساختاری و هم فقدان اعتماد اجتماعی است که پشتوانه نظری آن نیز عده ای شبه اقتصاددان هستند که جز ضرر و زیان برای این کشور دستاوردی نداشته اند و به هیچ چیز دیگری نخواهند رسید.

به نظر می رسد که نظام سیاسی به ناچار به اهمیت مسئله پی برده و همچنان به دنبال راه حل است، اما چون متعهد به عواقب راه حل واقعی نیست، وضعیت موجود را ادامه خواهد داد و این بحران را عمیق تر خواهد کرد. چندین ویژگی نشان دهنده جنون سیاست فعلی است که یکی از مهمترین آنها قیمت گذاری انرژی است.

دیدگاهتان را بنویسید