فرشاد مومنی: دانشگاه شریف می گوید تمایل دانشمندان به خروج از کشور پس از شوک های ارزی دو برابر شده است.

فرشاد مومنی: دانشگاه شریف می گوید تمایل دانشمندان به خروج از کشور پس از شوک های ارزی دو برابر شده است.

روز جدید: توجه داشته باشید که در سال 1390 تعداد کل خانوارهای زیر خط فقر حدود 3.7 میلیون خانوار بود، اما در سال 1398 از مرز 7.8 میلیون نفر گذشت و از سال 1399 در استان 10 میلیون خانوار به بعد بوده است.
جماران نوشت: نشست «چشم انداز اقتصادی ایران در سال آینده» با حضور تنی چند از اقتصاددانان در دانشگاه نفت اهواز برگزار شد.

فرشاد مومنی، اقتصاددان و مدرس دانشگاه علامه در ابتدای سخنان خود گفت: برخی در ایران معتقدند با ادامه خام فروشی و تمرکز بر توسعه گردشگری یا تمرکز بر ترانزیت، کشور می تواند توسعه یابد، اما هر یک از آنها در واقع یک جمله هستند. “آنها بعد از پختن مواد افزودنی دارند و فقط می توانند کمی طعم غذا را تغییر دهند. اکنون بسیاری از مردم فکر می کنند که اگر ارز و ریال داشته باشیم مشکلی نخواهیم داشت، اما ایده توسعه می گوید که فراوانی از ارز و ریال می تواند فاجعه باشد.

وی افزود: سوابق مربوط به دهه 1390 باید توسط دانشمندان زیر ذره بین مورد بررسی دقیق قرار گیرد. زوایای زیادی در این زمینه وجود دارد که می توان گفت بدترین رکورد اقتصادی ایران در 50 سال اخیر است. در دهه 90 حدود 700 میلیارد دلار ارز و هزاران میلیارد تومان ریال هزینه کردیم در حالی که رشد تولید ناخالص داخلی صفر داشتیم.

در طول این دهه با وجود این همه منابع مادی و انسانی، درآمد سرانه حدود 36 درصد کاهش یافته است، یعنی به طور متوسط ​​36 درصد از توده هموطنانمان کوچکتر شده است. ما باید درک کنیم که چرا با روند نزولی تشکیل سرمایه ناخالص روبرو هستیم؟ تشکیل سرمایه که یک متغیر آینده‌نگر است، در طول دهه رشد متوسط ​​منفی ۷ درصدی را تجربه کرده است.

یعنی کارهایی انجام داده ایم که مشوق های سرمایه گذاری را به نصف کاهش داده است. برای درک کیفیت زندگی مردم در دهه 90 کافی است بدانید در این ده سال شاخص قیمت مصرف کننده در ایران 11 برابر شده است. آمارهای سال 1365 حاکی از آن است که از کل جمعیت ایران، 180 هزار نفر دارای تحصیلات بوده اند، در حالی که این نسبت در سال 1395 از مرز 13 میلیون گذشت، بنابراین یکی از پارادوکس های بزرگ دهه 90 این است که با وجود این جهش، بهره وری نیروی کار کاهش یافته است. ما راست هستیم می خواهم به اختصار بگویم که ذخایر دانش موجود در ایران به حدی است که ما نقاط قوت و ضعف خود را درک کرده و مکانیسم هایی برای غلبه بر این وضعیت پیدا می کنیم.

وی گفت: «یکی از سؤالات حیاتی این است که ما باید بدانیم که پس از این سابقه ناگوار دهه 90، درک آنچه که نباید انجام دهیم مهمتر از درک آنچه باید انجام دهیم است. باید بدانیم که ایران با سیاست های تورمی و اشتغال زایی نجات نخواهد یافت. آمریکایی ها در کتاب هنر تحریم ها به صراحت گفته اند که اگر می خواهیم کمر ایران را بشکنیم، باید تحریم ها هدفمند باشد تا سیاستمداران ایرانی در دام تورم بیفتند. اگر به دلایلی اقوام نمی خواهند به توصیه های کارشناسان توجه کنند، بگذار آنچه را که آمریکایی ها می خواهند به عنوان خط قرمز به روش لوگمان حکیم اعلام کنند.

مومنی گفت: بزرگترین خطر برای ما در سال آینده این است که دولت و مجلس فکر کنند برای اداره کشور راهی جز سیاست های تورمی وجود ندارد. تورم لجام گسیخته محقق خواهد شد.

یکی از مواردی که ابتدا باید قوه مجریه رعایت کند این است که حداقل استاندارد رعایت را در عمل نشان دهد تا مانند رئیس جمهور قبلی جای تعجب نداشته باشد. وقتی شما قانون را رعایت نمی کنید چگونه می خواهید یک ملت از قانون تبعیت کند؟ طبق قانون دولت موظف است در هنگام ارائه لایحه بودجه منطق جهت گیری های خود را توضیح دهد و بگوید در ازای آن چه رکوردی خواهد داشت؟

وقتی دولت در مجموع کاستی های غیرقابل بخشش را مرتکب می شود، چگونه می توانند انتظار داشته باشند که مورد احترام قرار گیرند؟ علاوه بر الزام قانونی حیاتی مندرج در بند ج ماده 1 قانون موانع، علاوه بر طرح قانون، دولت باید جدول بدهی ها، مطالبات و تعهدات عمومی دولت دیگران را به مجلس ارائه کند. ما چنین چیزهایی را نمی بینیم! میل به قانون گریزی و عدم شفافیت تنها پاسخگوی خواسته های دشمنان اسلام و ایران است. با پرهیز از شفافیت، از مشارکت خردمندان خودداری می کنید، زیرا دشمنان هر آنچه را که باید بدانند می دانند.

وی افزود: ما باید به یکدیگر یادآوری کنیم. بی توجهی به تخصص کشور یکی از بزرگترین مصیبت هاست، اما به جای ترک شغل، کارشناسان را به سکوت دعوت می کنند. اگر حرف نزدن گره گشایی می کرد، اقتصاد کشور ما به این وضعیت نمی رسید. حالا صداوسیما معتقد است اگر مردم را فقط از مضرات ارز مورد علاقه خود بگویند، در غیر این صورت به دولت کمک خواهد کرد.

از هواداران می خواهم به دولت و مجلس بگویند دارویی اختراع کنند که علیرغم اینکه سیاست شوک درمانی سه دهه است در ایران اعمال می شود و در این سه دهه کلیشه ها تکرار شده و موفق نبوده است. این سیاست را صادقانه بگوئید. به عنوان پوششی برای کسری مالی عمل می کند.

بعد به آنها می گوییم گزارش اقتصادی سازمان برنامه را بخوانید که می گوید وقتی دولت می خواهد کسری مالی خود را با فروش ارز تامین کند به ازای هر واحد درآمد هزینه دولت 3.5 برابر می شود. آیا کارمندان ما متوجه نمی شوند که بحران سرمایه گذاری به جایی رسیده است که همه سرمایه گذاری های دولتی و بخش خصوصی در قبال استهلاک ما پاسخگو نیست و همه اینها مربوط به این سیاست های غلط است؟

این استاد دانشگاه افزود: یکی از پدیده های بلامنازع در اقتصاد ایران، قدرت قیمت گذاری خودسرانه است. یعنی وقتی دولت نمی تواند کالاهای ارائه شده با ارز ترجیحی را کنترل کند، نمی تواند قیمت گذاری کالاها و خدمات بر مبنای ارز آزاد را به روش اول کنترل کند. اگر دولت کسری مالی دارد فقط گزارش های دیوان محاسبات در سال های 96، 97، 98 و 99 را بخوانید.

می گوید ما می دانیم میلیاردها دلار به کسانی که کالا را با ارز ترجیحی وارد می کنند داده ایم و وقتی بانک مرکزی پول را پرداخت کرده، اثری از آن پیدا نشده است. شما آنقدر کنترل و نظارت دارید که نمی توانید ردیابی کسانی را که منابع شما را گرفته اند داشته باشید، بنابراین مشکل در این کشور کمبود منابع نیست، بلکه کیفیت سیاست هاست.

مومنی در بخشی دیگر از سخنان خود به برخی از عوامل اقتصاد ملی پرداخت و گفت: گزارش های رسمی حاکی از آن است که در دهه 90 به دلیل تکانه های قیمتی، مصرف گوشت در اقشار کم درآمد 60 درصد و مصرف لبنیات کاهش یافت. 35 درصد” توجه داشته باشید که در سال 1390 تعداد کل خانوارهای زیر خط فقر حدود 3.7 میلیون خانوار بود، اما در سال 1398 از مرز 7.8 میلیون نفر گذشت و در سال 1399 در استانی با 10 میلیون خانوار و بالاتر بوده است.

وی افزود: باید به این نکته توجه کنیم که در چند ماه گذشته که ارز ترجیحی شکر و برنج وارداتی لغو شد، قیمت این کالاها بیش از سه برابر شده است، بنابراین دولت نمی تواند بگوید ما جبران می کنیم. «قدرت خرید 45500 تنی آن در چند سال اول سال 1390 به زیر 17 درصد رسید. در کشوری که در بحران تولید قرار دارد، حمایت پولی تهدیدی برای فروپاشی کل نظام اقتصادی است، اینها چیزهایی است که علم را نگران می کند.

این استاد دانشگاه علامه در پایان سخنان خود گفت: از نمایندگان مجلس تقاضا دارم جهت گیری های مالیاتی لایحه بودجه 1401 را جدی بگیرند. سهم مالیات ثروتمندان کمتر از 10 درصد از کل مالیات دریافتی دولت است در حالی که تولیدکنندگان صنعتی ما حدود 35 درصد از درآمد مالیاتی دولت را تامین می کنند.

وقتی هزینه ظرفیت تولید را افزایش می دهید، مشخص است که انگیزه ها کاهش می یابد. ببینید چه بلایی سر تولید کشور آمد در سال 1397 نرخ رشد کل اقتصاد ما منفی 4.9 درصد بود اما نرخ رشد صنعت منفی 9 درصد بود که به این معنی است که بی ثباتی و آسیب پذیری خانوارها و تولیدکنندگان در کشور به مرز هشدار رسیده است. به همین دلیل است که ما عاجزانه از نزدیکان خود می خواهیم آنچه را که در دولت های گذشته آزموده شده و نامزدهای فعلی در مبارزات انتخاباتی مورد انتقاد قرار داده اند را در دستور کار قرار ندهند.

سیاستمداران باید پاسخ دهند که فراموش کرده‌اند در سال‌های ۹۷ و ۹۸ که جهش‌های نرخ ارز تدارک دیده شده بود، چقدر با خروج سرمایه‌های مادی و انسانی مواجه بودیم. بر اساس گزارش بانک مرکزی، بین سال های 2001 تا 2017، تنها 200 میلیارد دلار سرمایه از مجاری رسمی خارج شده است. دانشگاه شریف می گوید تمایل به ترک دانشگاه پس از شوک های ارزی دو برابر شده است. توصیه ما این است که با سیاست‌های بی‌ثبات‌کننده کلان اقتصادی مانند شوک‌های قیمتی و نرخ‌های بهره فعلی شوخی نکنید، زیرا از آنها به عنوان قیمت‌های کلیدی در اقتصاد تعبیر می‌شود.

دیدگاهتان را بنویسید