فرشاد مومنی: میرکاظمی اقتصاد ایران را درک نمی کند

فرشاد مومنی: میرکاظمی اقتصاد ایران را درک نمی کند

روز جدید : استاد دانشگاه علامه طباطبایی گفت: رئیس سازمان برنامه و بودجه از حذف 4200 گوجه فرنگی بسیار بی کیفیت می گوید. همین بهانه هایی که می آورد برای اخراج یا استعفای داوطلبانه اش کافی است چون نشان داده اقتصاد ایران را درک نمی کند. این استدلال های پوچ حتی با گزارش های سازمان برنامه و بودجه و بانک مرکزی و مرکز آمار در تضاد است.

فرشاد مومنی در جلسه دیروز پژوهشکده دین و اقتصاد درباره لایحه بودجه 1401 اظهار داشت: کانون های بحران در اقتصاد سیاسی ایران از حد نرمال گذشته است و این موضوع برای لایحه بودجه 1401 اهمیت بیشتری پیدا کرده است. پارادوکس اصلی نظام حکومتی فعلی ما این است که که در شرایطی که کشور با بحران های متعدد مواجه است و نیاز به قرار دادن اراده بیشتر در دستور کار اعتماد است، متاسفانه در عمل عکس آن در دستور کار است.

وی افزود: اگر در دولت گذشته تعدادی از رسانه ها و مراکز قدرت تلاش می کردند کاستی ها و ضعف های بودجه ریزی را تنها به قوه مجریه گوشزد کنند، امروز با پدیده بسیار نگران کننده و خطرناک حاکمیت واحد مواجه هستیم. بنابراین باید به همه کسانی که دغدغه ثبات، امنیت و تمامیت ارضی کشور را دارند بگوییم که در درجه اول جنبه های مهم لایحه بودجه را درک می کنند و این لایحه محصول نحوه اداره کشور توسط سایر مراجع است. . یعنی می توان گفت مسئولیت قوه قضائیه و مقننه کمتر از قوه مجریه نیست.

مومنی گفت: حتی در دولت یکپارچه نیز تجربه فاجعه بار دولت احمدی نژاد نشان داده است که دولت یکپارچه حتی در شرایط بحرانی هم می رود. در همین دولت مشاهده می شود که حامیان دولت سعی در تضعیف مردم در حکومت داشته اند تا این اشتباه فاحش را بپوشانند که بهتر است کشور با یک دولت واحد اداره شود. پارادوکس بزرگ دیگر این است که در زمانی که پیچیدگی اقتصادی در اوج است، ائتلاف مسلط بر سر یکی از فقیرترین تیم ها برای اداره اقتصاد ملی به توافق رسیده است.

استاد دانشگاه علامه طباطبایی گفت: مسئولیت دولت در حکومت داری هم افتاده است. امنیت داخلی در این شرایط در معرض تهدید جدی حتی شدیدتر از دوره 96-98 قرار دارد و ممکن است هر ثانیه هزینه های جبران ناپذیری برای کشور به دنبال داشته باشد تا روند فعلی ادامه یابد. رسانه ها به ویژه صدا و سیما باید از منظر آزادی کارشناسی به نقد جدی این موضوعات بپردازند و از سیاسی کاری بپرهیزند. علم باید باز باشد و در این راستا بودجه به دور از سیاست زدگی ارزیابی شود و به جای بررسی توزیع رانت، مولفه های بقا و رشد کشور و رانت در مقابل توسعه در لایحه مورد توجه قرار گیرد.

وی افزود: اگر مطالعه فصل های علم را باز کند، ارزیابی ها در خصوص تحلیل توسعه، خرد و کلان خواهد بود. اگر چنین است، راهی برای خروج وجود دارد.

مومنی افزود: از نظر اقتصاد خرد دولت به عنوان یک سازمان بزرگ و حساب بودجه دخل و خرج این سازمان است. اصرار مشکوک بر هزینه های جاری که هیچ ارتباطی با توسعه و توزیع رانت در مقابل ساخت و ساز ندارد باید با شفافیت جدی دنبال شود. از نظر سیاسی، شما می خواهید رانت خواران و وام دهندگان بیشتر علاقه مند شوند یا بانک مرکزی از سال 1987 اطلاعات واسطه ها را پاک کرده است. وضعیت در این زمینه از دیروز هر روز بدتر می شود و اکنون اطلاعات بنزین و گازوئیل نیز حذف شده است.

مومنی گفت: از منظر کلان مهم ترین وظیفه دولت تثبیت است. تنها با ثبات و پرهیز از نقش‌های متزلزل و بی‌ثبات‌کننده می‌توانیم شجاعت انتخاب بازیگران برای حرکت به سمت توسعه را داشته باشیم.

وی افزود: دولت تنظیم کننده تثبیت اقتصادی است که بودجه را بر اساس میزان توانایی دستیابی به اهداف کلان مانند رشد اقتصادی، توسعه، اشتغال، توزیع عادلانه درآمد و … برآورد می کند. برای تسهیل توسعه. مسائل مدیریتی مانند بهداشت، امنیت، آموزش و غیره. توسعه را تسهیل کند. بزرگترین چالش این است که توسعه به صفر می رسد.
وی گفت: سه معیار خرد و پنج کلان برای بودجه وجود دارد و رسانه ها باید به افشاگری ها کمک کنند. اگر اراده ملی در کشور برای برون رفت از بحران وجود دارد، بودجه را به صورت کلان نگاه کنید. دولت مسئول تدوین، اجرا و نظارت بر برنامه های میان مدت و بلندمدت توسعه و بودجه ترجمه برنامه یک ساله توسعه است. چرا سیاستمداران از گفتن اهداف سند چشم انداز خجالت می کشند و گزارشی از آن ارائه نمی شود؟ این به این دلیل است که توسعه در روابط از دست رفته حذف می شود.

مومنی خاطرنشان کرد: در سطح توسعه 7 معیار وجود دارد که با موارد قبلی در مجموع به 15 مورد می رسد. گزارش های دولت باید در همین راستا باشد و جای تاسف است که مجلس حتی در مورد یکی از این معیارها از دولت گزارشی نمی خواهد. مورد اول رابطه بین دولت و دولت را مشخص می کند. دولت باید گزارشی از تاثیر روابط دولت و مردم بر اجرای این بودجه بدهد. رئیس سازمان برنامه و بودجه از حذف 4200 گوجه فرنگی بسیار بی کیفیت می گوید. همین بهانه هایی که می آورد برای اخراج یا استعفای داوطلبانه اش کافی است چون نشان داده اقتصاد ایران را درک نمی کند. این استدلال های پوچ حتی با گزارش های سازمان برنامه و بودجه و بانک مرکزی و مرکز آمار در تضاد است.

وی افزود: اگر سیاستمداران به ویژه مجلس می خواهند کشور را نجات دهند باید به عامل دوم یعنی عامل تبادل و پیچیدگی توجه کنند. گزارش‌های رسمی وزارت صمت نشان می‌دهد که بین سال‌های 67 تا 87 نرخ ارز 70 درصد کاهش پیدا کرده است که بی‌سابقه‌ترین میزان در زمان تصویب بودجه در مجلس بود و بین سال‌های 90 تا 99 کاهش 70 درصدی این ارز را تجربه کردیم. نرخ. دوره نهادهایی که برای کنترل این متغیرها پول می گیرند کجا هستند؟ همین امر در مورد شاخص پیچیدگی نیز صادق است. وزیر صمت از همه چیز می گوید به جز این دو که وظیفه اصلی این نهاد است. هنگام پرداخت اجاره و توزیع به این شاخص ها توجه کنید. کارگران خاموش در 30 سال گذشته به جای ارائه برنامه رویاپردازی کرده اند و حرف زده اند.

مومنی افزود: در حالی که نرخ رشد اقتصادی در سال 97 4.9 درصد بود، نرخ رشد بخش موسوم به صنعت – که هم اکنون محلی برای توزیع رانت است – منفی 9.6 درصد بوده است، یعنی بخشی که باید تحمل بار عمده توسعه به چنین افول سقوط کرده است. چرا آمار واقعی ارائه نمی شود و با آمارهای آراسته کار می کنید؟ در سال 1377 نرخ رشد اقتصادی منفی 7.6 و صنعت و معدن منفی 16.6 بوده است. به عبارت دیگر، فاجعه ای که روابط تورمی، راکد و فاسد ایجاد کرده است، ایران را بسیار شکننده کرده است.

وی ادامه داد: یکی دیگر از متغیرهای فوق تعیین کننده نگاه به تولید ملی است. سیاستمداران متوجه نمی شوند با تکانه های قیمتی و حذف ارز ترجیحی چه اتفاقی برای تولید ملی و رابطه دولت و مردم می افتد. وزارت بهداشت باید بداند که اگر دارو به دست مصرف کننده نرسد، متورم نیست و ربطی به ما ندارد. وزارت صمت چگونه قبل از حذف 4200 تومان سکوت کرده است؟ با دیگر سیاست های تورمی، کمر خانواده ها شکسته و با گران شدن داروها، وضعیت بدتر می شود. با هر دلار ناتوانی در تهیه دارو، هزینه درمان فقرا 40 برابر می شود، چرا انجمن اقتصاد سلامت دروغ ها را افشا نکرد؟ حتی عراق و افغانستان نیز مواد مخدر را کنترل می کنند و سازمان جهانی بهداشت گفته است که ادعای غیرممکن بودن قاچاق مواد مخدر به بهانه ارزانی از طریق هفت کانال به نام جلوگیری از قاچاق مواد مخدر یک فاجعه بزرگ انسانی است.

مومنی گفت: عامل سوم نابرابری های ناموجه است. بازارگرایی مبتذل نیز حساسیت نابرابری های ناموجه را در برابر توسعه به طور کامل کاهش داده است. حاکمان با هیچ انصافی در مورد اعمال خود قضاوت نمی کنند.

وی در ادامه خاطرنشان کرد: عامل چهارم تأثیر جهت گیری سیاست های بودجه ای بر فساد است. در دوره احمدی نژاد، در کمتر از سه سال، کاهش 80 درجه ای را نسبت به فاسدترین کشورها تجربه کرده ایم. بعدها فقط هشت دولت فاسدتر از ایران بودند. کارکردهای مبارزه با فساد به شدت مورد بحث قرار می گیرد و حامیان توسعه باید بیشترین حساسیت را نسبت به سیاست های فساد داشته باشند. آیا دولت نمی داند که فاسدترین سیاست، سیاست تورم است؟ مهم‌ترین اثر سیاست‌های تورمی این است که تولیدکنندگان تابع غیرتولیدکنندگان می‌شوند. رانت و واسطه گری در خلق ارزش و نابرابری در حال افزایش است.

استاد دانشگاه علامه طباطبای یادآور شد: خطاب من خطاب به مجالس و همه کسانی است که دل به امنیت، بقا و تمامیت ارضی کشور دارند. تنها با حذف ارز 4200 تومانی رشد تورم در کشور 7.5 واحد افزایش می یابد یا … تورم عارضه ای در میان عوارض دیگر نیست. در سال 66 که اوج جنگ بود مصرف قرمز بود. گوشت خانوارهای ایرانی به طور متوسط ​​127 کیلوگرم است. با تنظیم ساختاری در شال 72 این رقم به 78 کیلوگرم، در 83 تا 60 کیلوگرم، در 90 تا 13 کیلوگرم و در 99 تا 7 کیلوگرم رسید. برای 1400 برآوردها بهترین 6 کیلوگرم است. مشخص نیست حذف ارز 4200 تومانی تا کجا پیش می رود.

وات افزود: همین آمار میگو در سال 66 به طور میانگین 18.5 کیلوگرم، در سال 72 14 کیلوگرم، در سال 83 به 4 کیلوگرم و در سال 99 به 2 کیلوگرم رسیده است. با توجه به همین میانگین مصرف ۶ کیلوگرم گوشت قرمز توسط خانوارها، باید توجه داشت که مصرف خانوارهای پردرآمد ۲۶ برابر بیشتر از مصرف خانوارهای کم درآمد است. پیشنهاد ما این است که نهادهای نظارتی بودجه را بر اساس 15 معیار از جمله تورم‌زا بودن خط قرمز و سیاست‌های غیرمولد ارزیابی کنند، در غیر این صورت کشور شکنندگی بیشتری را تحمل نخواهد کرد.

مومنی در پایان گفت: در ارزیابی عملکرد مجلس گذشته و فعلی نقطه نظرات تاریکی وجود دارد. همواره گفته شده است که باید منافع ملی را بر منافع منطقه ای ترجیح داد، اما پدیده جدید این است که در سال 1998 مجالس بیش از 6000 طرح ارائه کردند که در نظر گرفتن 1 ساعت زمان برای هر طرح، بحث و جدل های زیادی ایجاد می کند. اگر هر پیشنهاد 20 دقیقه طول بکشد و زمان کار 12 ساعت باشد، این 6000 پیشنهاد به 170 روز کاری نیاز دارند. هیئت رئیسه مجلس باید به کاهش مشکلات جزئی کمک کند و مسائل کلیدی ملی را در اولویت قرار دهد.

دیدگاهتان را بنویسید