مسئولیت تصمیم گیری تولید بر عهده رهبران نیرو است

مسئولیت تصمیم گیری تولید بر عهده رهبران نیرو است

«طرح تولید» با انتقادات زیادی همراه بوده است. تصمیم سران قوا که به موجب آن اموال دولت به فروش می رسد. برای تحلیل و بررسی ابعاد مختلف این تصمیم، دکتر عزت ا… یوسفیان ملا، از اعضای سابق شورای اسلامی، سخنرانی کرد. یوسفیانمولا در این زمینه معتقد است: «با گمانه زنی ها نمی توان بودجه کشور را افزایش داد. اگر به دلیل تحریم نتوانیم روزانه 2 میلیون بشکه صادرات داشته باشیم، چه کار کنیم؟ از طرفی اگر هر روز نوسان قیمت دلار افزایش پیدا کند چه باید کرد؟ قیمت نفت در اختیار ما نیست و به احتمال زیاد نفت را به جای 100 دلار به ازای هر بشکه 50 دلار می خرند. در نتیجه، این چشم انداز مبتنی بر حدس و گمان است. در چنین شرایطی دولت موفق خواهد بود که گمانه زنی هایی که می کند بسیار به واقعیت های جامعه نزدیک باشد. ماحصل این گفتگو را در زیر می خوانید.

مهم ترین پیامدهای طرح تولید مصوب سران سه قوه چیست، به نظر شما اجرای این طرح در شرایط فعلی برای کشور مفید است؟

طرح تولید تصمیمی است که سران سه قوه اتخاذ کرده و به مقام معظم رهبری اعلام می کنند که آنها نیز آن را تایید می کنند. در نتیجه تصمیم رهبران است و مسئول آن هستند. در ابتدا لازم می دانم در مورد دلیل اتخاذ چنین تصمیمی توضیحاتی ارائه شود. اولین کسانی که با واگذاری املاک مخالفت کردند، کسانی بودند که در واحدهای تولیدی کار می کردند. به همین دلیل هر آنچه تحویل داده شد موفقیت آمیز نبود و کسانی که کارخانه ها را خریداری کردند برای تولید این کار را نکردند. این کارخانه ها یا وام ارزی داشتند و می توانستند از آن دلار و یورو بگیرند و در بازار آزاد تبدیل کنند. نتیجه گیری این افراد این بود که اگر چند کارخانه بخرند می توانند اعتبار ارزی بگیرند. این بود تا وقتی که آن وام ها را گرفتند، با آنها کار دیگری کردند و به قولشان عمل نکردند. کدام سازنده را می توان یافت که واحد تولیدی مانند ایران خودرو را خریداری کرده و بعد از مدتی کارایی آن را افزایش داده باشد؟ برخی حتی بعد از اینکه متوجه شدند واحد تولیدی زمین باکیفیت دارد و قیمت آن بالاست، اقدام به خرید آن کردند. نمونه بارز این موارد کارخانه نیشکر خوزستان است که دو نفر آن را از آنجا خریداری کردند که پس از مدتی با موارد مختلفی مواجه شدند. به همین دلیل امکان اعمال اصل 44 قانون اساسی وجود نداشت. مگر اینکه آنها بیش از آنچه قانون به آنها اجازه می دهد قدرت داشته باشند. در چنین شرایطی مدیری که قصد ایجاد مانع در روند فروش این واحد تولیدی را دارد باید بتواند خارج از مقررات قانونی با آنها برخورد کند.

آیا قانون نمی توانست با کسانی که مانع از روند فروش شده اند برخورد کند؟

زمانی که برخی از مدیران مشاهده کردند این واحد برای فروش است ابتدا به فروش آن کمک کردند اما در داخل واحد اقدام به کاهش سود خالص واحد کردند. وقتی سود کم بود، وقتی مشتری به سراغ او رفت، به این نتیجه رسید که این کارخانه زیان ده است و چرا باید چنین کارخانه ای بخریم. از طرفی آگهی فروش حراج را گذاشتند تا خریدار انصراف دهد. در چنین شرایطی به خریدار گفتند که اگر این شی را بخرید تا چندین سال اجازه فروش آن را ندارید و برای دریافت وام یا تسهیلات دیگر اقدام نکنید. به همین دلیل، فروش بلوک عملا سقوط کرد. فقط در مواقعی که چند نفر با هم بودند و رابطه دوستانه داشتند، خرید و فروش با قیمت بسیار پایین در فضایی دوستانه انجام می شد. اعتراضات زیادی در این بخش وجود داشت. دلیل اصلی این اعتراضات این بود که مسئولیت این وضعیت متوجه چه نهادها یا افرادی بود. همه می دانیم که کارخانه ای مثل ایران خودرو با فروش از 7 میلیون تا بالای 200 میلیون واقعا سودآور است و مشتری دارد. اما عده ای رفتار کردند و سنگ اندازی کردند تا این واحدها فروخته نشود. در تصمیم گیری در مورد رسیدگی، کمیته ای را انتخاب کرده اند که می تواند به صورت قانونی به این پرونده ها رسیدگی کند. مثلاً اگر مدیر عاملی سنگ پرتاب کند و کاری انجام دهد که مشتری را از صحنه بیرون کند، آن هیئت مدیره می تواند آن مدیر را جایگزین یا اخراج کند. تا قبل از این تصمیم امکان تعویض یا عزل وی وجود نداشت زیرا چنین مدیری مشمول قانون خدمات کشوری بود. واحد تولیدی مانند ایران خودرو اگر تحت کنترل بانک باشد، دولتی محسوب می شود و نمی توان چنین مدیری را برکنار کرد. چنین شخصی می تواند در دادگاه اداری اعلام کند که مجرم نیست و معلوم نیست به چه دلیلی عزل شده است. در این شرایط دادگاه اداری به اعاده چنین فردی رای داد و هیچکس نتوانست او را اخراج کند.

در تصمیم جدید چه اختیاراتی به قوانین قبلی برای برخورد با این گونه افراد اضافه شده است؟

در تصمیم جدید اختیارات مربوط به قوانین قبلی اضافه شده است. در چنین شرایطی هیئتی که انتخاب می شود، توانایی برخورد با متخلفان حاکم را خواهد داشت و می تواند قانون را در این حوزه اجرا کند. اما اختیاراتی که در این زمینه داده اند شامل این نمی شود. مثلا در مورد زمین می گویند کارشناس زمین ندارند و بدون پیش زمینه قیمت گذاری می کنیم. بدون شک این امر تخلف محسوب می شود و جرم محسوب می شود و معافیت از تعقیب و مجازات مشمول پرونده نخواهد بود. ما در مسائل مختلف یک ماهیت و یک شکل داریم. اختیاراتی که به این افراد داده می شود رسمی است. به عنوان مثال، برخورد با یک مدیر عامل اخلالگر. از سوی دیگر، اگر برای جلب مشتری آگهی ارسال می کنند، باید ظرف 20 روز پیشنهادات خود را در پاکت های مهر و موم شده از خریداران دریافت کنند. سپس خریداران را در یک سالن جمع کنید و پاکت های پیشنهادی را باز کنید. زمانی که پاکت ها در حضور مشتریان باز می شود و در نهایت به یکی دو نفر که بالاترین قیمت را ارائه کرده اند فروخته می شود. نکته مهم این است که با وجود اینکه ممکن است فردی بالاترین قیمت را داشته باشد، اما با توجه به سوابق گذشته، فرد خوبی نیست. چنین فردی فقط بالاترین قیمت را می دهد و از تسهیلات آن واحد تولیدی استفاده می کند و وام خود را می گیرد و می تواند برج بسازد اما دیگر تولیدی در آن واحد صورت نمی گیرد. تا قبل از این تصمیم هیچکس نمی توانست مانع واگذاری واحدهای تولیدی به چنین افرادی شود اما بعد از این تصمیم شرایطی فراهم می شود که می تواند مانع از واگذاری واحدهای تولیدی به چنین افرادی شود.

منتقدان این طرح می‌گویند که اگر دولت بتواند برجام را احیا کند و در سیاست‌های اقتصادی به موفقیت دست یابد، چنین تصمیمی نمی‌گیرد.

در این مورد همان مثال قبلی را می زنم. اگر هیأت تصمیم گیری اعلام کند که ما به فردی که بالاترین قیمت را برای یک واحد تولیدی ارائه کرده است و سابقه خوبی ندارد تحویل نمی دهیم و به کسی که سابقه بهتری دارد می سپاریم. شخص می تواند از طریق مراجع قانونی موضوع را پیگیری کند. تا زمانی که با این تصمیم چنین شرایطی وجود نداشته باشد و در قانون آمده باشد که هیئت تصمیم گیری بر اساس مواد قانونی چنین تصمیمی گرفته و امکان پیگیری وجود ندارد. مهم این است که کار به همین جا ختم نمی شود و باید به دفتر اسناد رسمی نیز مراجعه کرد. سوال مهم این است که آیا آنها هم از مجازات معاف هستند؟ این وضعیت مشخص نیست. آنچه مسلم است این است که نباید اینقدر عجولانه تصمیم می گرفت. یکی از وزرا گفت باید یک میلیون شماره بفروشیم. این تا زمانی است که تمام واحدها 200 یا 300 متری و برخی بسیار بزرگ هستند. با فرض اینکه این واحدهای تولیدی فروخته شوند و در صورت عدم مراجعه دستگاه های نظارتی به آنها و تخلفات جزئی، پول آن به خزانه دولت وارد شود. مهم این است که حتی یک ریال از این پول را هم نمی توانند خرج کنند. همه می دانیم که هزینه یک ریالی دولت نیز مستلزم تصویب قانون بودجه است. سران سه قوه و دولت برای تصمیم گیری در این زمینه عجله کردند. هدف دولت حمایت از بودجه کشور بود. بودجه کشور بر اساس گمانه زنی قابل پیشبرد نیست. برخی مسائل در بودجه اساسی است که یکی از آنها فروش نفت است. اگر حتی 20 یا 10 درصد بودجه برای فروش نفت تخصیص داده شود، این موضوع برای کل بودجه حیاتی است و به عنوان یک موضوع عمده محسوب می شود. تا نفت فروخته نشود دلار و یورو به دست نمی آید. تا دلار و یورو نگیرید نه می توانید به تولیدکننده بدهید و نه سازنده می تواند مواد خام بخرد. از طرفی تولیدکننده مالیات نمی پردازد و در نتیجه تاجر و خریدار خریدار محصولات او نیز مالیات نمی پردازند. نتیجه این وضعیت این است که درآمد ریالی دولت به درآمد ارزی دولت وابسته است.

دولت در شرایط فعلی چگونه می خواهد چالش درآمدهای ارزی خود را حل کند؟

درآمد ارزی دولت از فروش نفت و میعانات گازی است. در این راستا دولت با چندین اگر مواجه است. اول اینکه اگر بتوانیم روزانه 2 میلیون بشکه نفت بفروشیم. دوم اینکه اگر بتوانیم دلار را با قیمت مشخصی بفروشیم و سوم اینکه اگر قیمت دلار در بازار قیمت مشخصی باشد می توانیم به اهداف خود برسیم. این در حالی است که هیچ یک از این اگرها قطعی نیستند و همه حدس و گمان هستند. بودجه کشور بر اساس گمانه زنی قابل پیشبرد نیست. اگر به دلیل تحریم ها نتوانیم 2 میلیون بشکه در روز صادرات داشته باشیم، تکلیف چیست؟ از طرفی اگر هر روز نوسان قیمت دلار افزایش پیدا کند چه باید کرد؟ قیمت نفت از کنترل ما خارج است و به احتمال زیاد نفت را به جای ۱۰۰ دلار در هر بشکه، ۵۰ دلار می‌خرند. در نتیجه، این چشم انداز آینده بر اساس حدس و گمان است. در چنین شرایطی دولت موفق خواهد بود که گمانه زنی هایی که می کند بسیار به واقعیت های جامعه نزدیک باشد.

منبع: آرمان ملی

دیدگاهتان را بنویسید