مسیر هموار نسل کشی در کشور/ خلاء قوانین عامل مهم نسل کشی است

مسیر هموار نسل کشی در کشور/ خلاء قوانین عامل مهم نسل کشی است

روز جدید : نسل کشی در کشور ادامه دارد، پدیده تلخی که در اقصی نقاط کشور در حال وقوع است. حالا باز هم اهواز است که می بیند دختر 17 ساله شوهرش را سر بریده و در محله های شهر می چرخاند و خون گریه می کند. انجمن 24 در حال بررسی ادامه نسل کشی در کشور است.

در چند روز اخیر فیلمی در فضای مجازی دست به دست می شود که از یک قتل هولناک دیگر خبر می دهد. مرد جوان خندان در یکی از خیابان های اهواز سر همسرش را می برد و قدم می زند. قتل دوم و تکرار خاطرات تلخ قتل هولناک رومینا اشرفی، ریحانه عامری و فاطمه برهی و مبینا سوری که همگی با نقشه پدر یا همسر یا خانواده کشته شدند.

حقیقت این است که هر ساله زنان جامعه ما به بهانه یا به گفته برخی در حمایت از عزت و آبرو کشته و قربانی می شوند. طبق آمار، 20 درصد قتل‌ها در سراسر کشور، قتل و جنس است، قتل‌هایی که معمولاً توسط مردان تنها به بهانه خیانت و یا به بهانه‌هایی مانند عدم تمکین و نافرمانی انجام می‌شود.

به گزارش جامعه 24، قتل ناموسی در واقع نوعی قتل خانوادگی است که بیشتر در میان جوامع قبیله ای رواج دارد و بارها در نقاط مختلف ایران شاهد آن بوده ایم. قتل هایی که معمولاً خون قربانیان او که اکثراً زنان جوان هستند زیر پا گذاشته می شود و پدر و مادر قاتل از آنجا عبور می کنند و ماجرا به همین جا ختم می شود.

این کشتارها ناشی از تعصبات و تعصباتی است که در میان برخی اقوام و فرهنگ ها وجود دارد که بر اساس آن زنان کالا و دارایی آنها به حساب می آیند و معتقدند با این کالا هر کاری می خواهند بکنند. حال اگر این زن بر خلاف میل دیگران قیام کند و بخواهد مطابق میل خود زندگی کند یا تخلفی مرتکب شود، حقی ندارد و باید دیگران برای او تصمیم بگیرند، در بسیاری از موارد همه افراد قبیله حیثیت خود را تهدید می کنند و سعی می کنند به گفته آنها، آنها “لکه ننگ را پاک می کنند”.

به مردان آموزش داده می شود که زنان بخشی از دارایی آنها هستند

متأسفانه در کشور ما به مردان آموزش داده می شود که زنان متعلق به آنها هستند و جزو دارایی آنها هستند. در واقع، جواز زندگی و مردن با اوست که بسیاری از آن را قانون به انسان داده است و بخشی دیگر از سنت پدرسالاری.

وی ادامه می دهد: این مرد پس از قتل می خندد زیرا می داند و مطمئن است که در جامعه کوچک خود قهرمان است و مجازات سنگینی برای او در نظر گرفته نشده است، زیرا به گفته قانونگذار چنین جرمی بین 3 تا 10 سال مجازات دارد. زندان.” چنین فردی می داند که با انجام چنین عملی از مجازات قانونی رهایی می یابد، بنابراین به راحتی این کار را انجام می دهد.

وی گفت: اینجا خلاء قانونی وجود دارد. طبق قانون ما، اگر قاتل به دلایلی مانند رضایت اولیای دم قصاص نشود، قانونگذار سه تا ده سال بدون جدایی پیش بینی کرده است، اما معتقدیم وقتی قاتل از اعضای نزدیک خانواده باشد، قتل در حیطه خانواده اتفاق می افتد، خشونت، اتفاقاً مجازات شدیدتری باید در نظر گرفته شود، زیرا ما همیشه از امنیت و قداست نهاد خانواده گفته ایم و شنیده ایم و همه در هر جایی که داشته باشیم در محیط خانه پنهان می شویم. مشکلات و بدبختی ها و حتی بعد از ازدواج با نیمی از ما، برای رفتن به خانه پدری مشکل داریم، ما مادران می رویم و از آنها حمایت می کنیم، اما اگر این خانه برای ما امن نیست و مورد آزار پدر یا برادرمان قرار می گیریم. آنگاه نهاد خانواده از کارکردی که جامعه ایدئولوژیک به ما تزریق می‌کند و سال‌ها تزریق می‌کند خالی است.

گفتم: «بنابراین قانونگذار باید مجازات این گونه جرائم را افزایش دهد و از سوی دیگر به دلیل عملکرد نهاد خانواده، در رابطه بین قاتل و مقتول با شدت بیشتری عمل کند و مجازات های سنگین تری در نظر بگیرد.

قوانین متناسب با هر منطقه

وی گفت: «از آنجایی که جامعه ما از نظر سیاسی دولتی و فدرال نیست و زیرساختی در کشور وجود ندارد، باید بر اساس هر منطقه قانون وضع کنیم. قانون باید جامع باشد، اما به هر حال چون ما در جامعه دیدگاه های متفاوتی داریم و فرهنگ های متفاوتی داریم، ممکن است مفید باشد، اما من بداهه می گویم، شاید روزی جامعه شناسان یا دانشمندان علوم سیاسی و یا حتی جرم شناسان روی چنین موضوعاتی کار کنند. آنها به این نتیجه رسیدند که در موارد محرومیت از زندگی بهتر است این کار انجام نشود، زیرا قتل یکی از جرائمی است که استثنایی نیست.

وی تاکید می کند: اگر در کشور به جایی برسیم که قصاص به طور کامل لغو شود و مجازات حبس در نظر گرفته شود، برای هر جرم بر اساس منطقه و اقلیم، میزان حبس در نظر گرفته می شود و قاضی آزاد و صفر یا حدود صد. «اعدامی وجود ندارد و او می تواند بر اساس پرونده خود و ارزیابی نزدیکتر به عدالت قضاوت کند.

راه حل نسل کشی چیست؟

در مواجهه با زنی که این روزها اوج گرفته چه باید کرد؟ آیا این کار باعث تغییر قانون می شود یا مستلزم تغییر فرهنگ مادی و معنوی یک جامعه است؟ شاید با بالا بردن سطح تحصیلات و سواد و استفاده از رسانه ها بتوان گامی کوچک در جهت ارتقای فرهنگ و تفکر به ویژه در جوامع بسته تر کشور برداشت. برخی از بینندگان معتقدند مردانی که مرتکب چنین جنایات و قتل‌هایی می‌شوند و زنان یا دختران خود را می‌کشند، همگی دچار بیماری‌های روحی و جسمی هستند. بسیاری از بینش و تحصیلات پایینی دارند و به دلیل نداشتن احساس شخصیت، ثروت، قدرت و موقعیت اجتماعی سعی می کنند به احساس مالکیت بسنده کنند.

این حقوقدان گفت: چاره ای جز تغییر قانون نداریم چرا که همه کارهای آموزشی و فرهنگی اگر در راستای سیاست های کلان جامعه نباشد به جایی نمی رسد. من معتقدم تنها راه تغییر قانون، تضمین اجرای آن است، زیرا صرف وجود قانون کمک چندانی نمی کند و باید قانون اعمال شود. مثلاً در این مورد این زن هنگام ازدواج 12 ساله بوده و طبق همان قانون مورد انتقاد ما باید حداقل 13 سال سن داشته باشد تا بتواند ازدواج کند، یعنی همان قانون نیست. به درستی اعمال شود. . این دختر 12 ساله چگونه ازدواج کرد؟ کدام دادگاه و به چه دلایلی این اقدام را انجام داده و کدام موسسه حقوقی این قرارداد را به ثبت رسانده است؟ چرا این افراد امروز پاسخگو نیستند؟ امروز وظیفه صداوسیما است که آنتن آن در کوچکترین روستاهای کشور قرار دارد با فرهنگ سازی و برنامه سازی و آموزش گامی در جهت بهبود وضعیت موجود و حذف این گونه افکار بردارد.

دیدگاهتان را بنویسید