مشکل بی انگیزگی نقش مهمی در شکل گیری احساس مسئولیت در کودکان دارد


ساعت: 12:19
تاریخ انتشار: 22.04.1401
کد خبر: 1882857

در گفتگو با یک کارشناس مسائل اجتماعی مطرح شد؛

بی انگیزگی جوانان در بعد فردی، خانوادگی و اجتماعی مشکل نگران کننده ای است که خانواده ها باید در این زمینه توجه ویژه ای به آن داشته باشند.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ به گزارش سفیرافلاک، یکی از مهم ترین ابعاد زندگی انسان، انگیزه و روحیه ای است که برای ادامه و پیشرفت در زندگی باید در وجود هر انسانی وجود داشته باشد، زیرا بدون آنها ادامه زندگی بی معنا و سرد می شود.

بی انگیزگی برخی از جوانان در ابعاد فردی، خانوادگی و اجتماعی جای توجه دارد و ابعاد مختلفی وجود دارد که باید به آن توجه شود.

در خانواده ها باید به گونه ای با کودکان رفتار شود که احساس نکنند والدین چوب جادویی دارند که تمام نیازهای کودکان را تامین می کند و این نگاه به آموزش در نظام آموزشی نیز صدق می کند.

در همین راستا گفتگویی تفصیلی با علیرضا شریفی یزدی کارشناس مسائل اجتماعی انجام شده است که در ادامه می خوانید:

علیرضا شریفی یزدی در گفت و گو با خبرنگار سفیرافلاک اظهار داشت: مشکل بی انگیزگی جوانان در جامعه معضلی است که از چند بعد قابل تحلیل است، یک بعد مربوط به جایگاه کودک در شرایط امروزی است.

وی اضافه کرد: می دانیم که پدران ما و نسل های گذشته شیوه خاصی برای ابلاغ قاعده تفکر و رفتار نادرست در برخورد با فرزندان خود داشتند که با آگاهی روزافزون کودک باید خاری در چشم اما عزیز دل باشد. موضوع آموزش و پرورش، آرام آرام نگرش خانواده ها تغییر کرد و متأسفانه از تعادل خارج شد به گونه ای که امروزه شاهد پدیده ای هستیم که شاید از نظر علمی حرف درستی نباشد اما بسیار رایج است. در بین مردم و این بحث عزت فرزندی است یعنی پدر و مادر به امید اینکه فرزندانشان در آسایش و آرامش زندگی کنند از خواسته ها و نیازهای خود غافل می شوند و همین امر باعث شده تا شاهد این فرهنگ در جامعه باشیم که وظیفه والدین برای برآوردن نیازهای فرزندانتان از صفر تا صد، اطمینان حاصل کنید که فرزندان هرگز از هر آنچه که نیاز دارند احساس شکست، شکست، محرومیت و غیره نکنند و بتوانند به خوبی رشد کنند.

شریفی یزدی تصریح کرد: این موضوع از نظر علمی رد شده و از طرفی از نظر علمی نیز تایید شده است که شکست یکی از مراحل رشد انسان است، یعنی حتی اگر همه امکانات در اختیارمان باشد نباید آنها را در اختیار بگذاریم. بچه های ما به صورت افراطی این به این معنا نیست که بچه ها باید سختگیر باشند و بچه های ما از امکانات موجود استفاده نکنند، بلکه به این معناست که باید امکانات به صورت هدفمند و با توجه به سن کودک در اختیار آنها قرار گیرد. و در این راه نباید افراط کرد.

این کارشناس مسائل اجتماعی بیان کرد: این تفکر و دیدن اینکه کودکان والدین خود را جعبه جادویی می بینند که باید همه مشکلات آنها را چه از نظر فکری و چه از نظر اقتصادی حل کند باید از بین برود، بنابراین یکی از عوامل مهم عدم انگیزه تلاش در فرزندان ماست. مربوط به سیستم آموزشی غلطی است که در بخش بزرگی از خانواده های امروزی ایرانی حاکم است که والدین باید تمام شرایط لازم را برای کودک فراهم کنند تا او در زندگی شکست نخورد.

وی تصریح کرد: وقتی بعد خانوار کوچکتر می شود یا به عبارتی تعداد فرزندان خانواده به شدت کاهش می یابد، در بسیاری از خانواده ها فقط یک فرزند غالب است و وقتی همه امکانات در اختیار او باشد، انگیزه، نیاز یا … نیاز به تلاش فرد دیده نمی شود زیرا فرد احساس می کند خانواده می تواند تمام نیازهای او را برآورده کند.

شریفی یزدی گفت: از منظر فردی وقتی تعداد اعضای خانواده و مهمتر از آن تعداد فرزندان در خانواده کاهش می یابد انگیزه ها نیز به شدت کاهش می یابد زیرا در خانواده های پرجمعیت مقوله رقابت و رقابت برای رسیدن به امکانات است. سوال مهمی بود که به خودی خود انگیزه بخش بود.

این کارشناس مسائل اجتماعی گفت: ایجاد حس انگیزه و رقابت در خانواده ها به معنای حمایت از خانواده های پرجمعیت نیست، زیرا البته خانواده های پرجمعیت از نظر تحصیلی مشکلات بزرگی را تجربه می کنند و فرزندان خود را با مشکل مواجه می کنند اما در گذشته یکی از نتایج این بود. این افراد انگیزه و اجبار داشتند که در درازمدت در مسابقات شرکت کنند و بقای خود را نسبت به برادران و خواهران خود حفظ کنند، اما امروزه اکثر خانواده ها دارای یک یا حداقل دو فرزند با فاصله سنی زیاد هستند که منجر به انگیزه دیگری برای رقابت، مبارزه، رقابت و تلاش بیشتر در کودکان.

وی بیان کرد: این موضوع تحلیل اجتماعی بسیار مهمی دارد و اینکه نسل های جوان نگاهی جزئی به نسل های قبل از خود دارند، یعنی اگر نسل دهه 80 را در جامعه در نظر بگیریم که آرام آرام وارد جامعه می شود. خواهند فهمید که از دهه 70 و 70 هستند و از دهه 60 پیروی می کنند، حرکت در این مسیر با نسل های قبل چگونه بوده و تا کجا پیش رفته اند؟! یا اگر مسیرهایی را که خانواده اعلام می کند طی کنم به نتیجه دلخواه خود یا اعضای خانواده ام خواهم رسید یا خیر؟!

شریفی یزدی تصریح کرد: می دانیم در جامعه ای زندگی می کنیم که بخش زیادی از نسل 60 ساله ما هنوز بیکار هستند یعنی با وجود تحصیلات عالی مدت زیادی بیکار هستند و نتوانسته اند کار مناسبی پیدا کنند. وقتی سطوح پایین این مشکل را می بینند، طبیعتاً دچار اضطراب و ناامیدی می شوند.

این کارشناس مسائل اجتماعی گفت: دیدیم که اگر حمایت والدین از دهه 60 نبود، این نسل زندگی مستقلی نداشتند، یعنی توانایی داشتن مثلاً خانه ای که می توانستند ازدواج مناسبی داشته باشند و ساکن شوند. پایین .(نه اینکه به دلایل مختلف میل بیش از حد در جامعه وجود داشته باشد) نوعی ناامیدی و شکست را در آنها ایجاد می کند، یعنی احساس اجتماعی آنها این است که هر کاری انجام دهند و تلاش کنند هرگز به مقصد نمی رسند. و خانواده آنها در ذهن هستند. خوب نمی رسند و این ابعاد اجتماعی بسیار مهمی دارد.

وی افزود: ما این واقعیت را قبول داریم که در جامعه ای که اقتصاد بیمار دارد یعنی. رکود، تورم و بیکاری سه رأس مثلث مشکلات اقتصادی آن را تشکیل می دهند، این امر تبعات اجتماعی زیادی دارد. این موضوع و معضل بی انگیزگی نسل جدید به مسائل اجتماعی مربوط می شود و اگر بخواهیم برای آن چاره ای بیندیشیم، خانواده اولین نهادی است که باید سراغش برویم، یعنی باید برای ایرانیان توضیح داده شود. خانواده ای که زوج و عدد باشد شما فرزندان کمی دارید، نباید در کوتاه ترین زمان ممکن صفر تا صد نیاز فرزندانتان را برطرف کنید، بلکه باید به او اجازه دهید تا با توجه به توانایی های کودک، نیازها و نیازهایش شکست ها یا شکست هایی را تجربه کند. وضعیت او که منجر به مقاومت او در برابر سختی ها، مشکلات، مشکلات و غیره می شود.

شریفی یزدی تصریح کرد: باید به خانواده ها توضیح داده شود که از نظر تربیتی با فرزندان خود به گونه ای برخورد کنند که فرزندان احساس نکنند که والدین چوب جادویی دارند که همه نیازهای کودکان را تامین می کند بلکه زودتر احساس کنند. باید از روش های مشارکتی استفاده کنند و حتی در سال های ابتدایی زندگی کودک باید به او آموزش داده شود که اگر تبلت نیاز دارد و 10 میلیون تومان هزینه دارد، حتی اگر خانواده قسمت زیادی از آن را تامین کند، اما کودک نیز باید این کار را انجام دهد. از پس انداز مورد نیاز استفاده کند. او پولی در جیب دارد، باید مشارکت کند و حدود 10-15 درصد آن را بپردازد.

این کارشناس مسائل اجتماعی گفت: درگیر کردن جوانان برای رفع نیازهایشان باعث ایجاد انگیزه می شود زیرا انگیزه نیاز به هدف دارد. وقتی چنین مسیرهای ساده ای را برای فرزندانمان ترسیم می کنیم، بچه ها می فهمند که اولاً هر چیزی که انتظار می رود دریافت شود، سریع دریافت نمی شود، ثانیاً بچه ها یاد می گیرند که باید اولویت بندی کنند، یعنی. اگر قرار است تبلت داشته باشند، مثلاً او مجبور است هر هفته رفتن به شهربازی یا سینما را کاهش دهد و بخشی از آن را حذف کند تا بخشی دیگر را به دست آورد. وقتی با این رویکرد و دیدگاه به مشکل نگاه می کنید، قطعا فرزندتان معنا پیدا می کند و برای این معنا هدف گذاری می کند و برای این هدف انگیزه لازم را پیدا می کند و در آن مسیر حرکت می کند.

شریفی یزدی تصریح کرد: در بعد اجتماعی مهم ترین کار این است که به جای شعارهای ریز و درشت، به جای اعداد و ارقامی که معمولاً از مسئولان می شنویم، یک تصور اساسی از مشکل اقتصادی داشته باشیم. شرایط رکود تورمی، بیکاری و… باید داشته باشیم چون ممکن است این فرصت هرگز تکرار نشود، پس کارکنان ما نباید فرصت را از دست بدهند و در اسرع وقت به دنبال راه حل باشند و اگر به هر دلیلی نتوانستند این کار را انجام دهند. مسئولیت این کار را به افراد دیگری بسپارید که در سریع ترین زمان ممکن آن را به انجام برسانند، در صورت وقوع قطعاً پیامدهای اجتماعی مثبتی در پی خواهد داشت که از جمله مهمترین آنها بحث ایجاد انگیزه در جوانان خواهد بود.

و افزود: از سوی دیگر این موضوع به نظام آموزشی مربوط می شود. متأسفانه علیرغم اینکه آموزش و پرورش ما در عرض 12 سال 16000 ساعت از وقت فرزندانمان را در اختیار دارد، اما در این زمینه ها بسیار ناکارآمد است و باید بخشی از انگیزه مقوله نحوه مقابله و عملکرد نظام آموزشی ابتدایی باشد. و آموزش در دوره های پیش دبستانی و دبستان تا پایان دیپلم و پس از آن بازگشت نظام آموزش عالی و جمع آوری آنها می تواند مبنایی باشد.

این کارشناس مسائل اجتماعی گفت: حقیقت این است که این بی انگیزگی توانایی تفکر در ابعاد فردی، خانوادگی و اجتماعی را دارد و با خواست خدا همه چیز به راه خود می رود.

انتهای پیام

دیدگاهتان را بنویسید