من مسئول نشر اعلامیه های امام خمینی در قزوین بودم / شکنجه قنداق و پیک نیک



مردان و زنان غیوری که برای برافراشتن پرچم ایران اسلامی از هیچ کوششی دریغ نکردند و در راه مبارزه با رژیم استکباری پهلوی از جان و مال خود گذشتند.

محمدکاظم شکوهی از جوانان رزمنده پرشور قزوین در دوران ستمشاهی بود که او را و دوستانش پیک امام نامید.

وی در سال 1317 در خانواده ای با گرایش های عمیق مذهبی به دنیا آمد و با درس و منبر بزرگانی چون علامه رفیعی بزرگ شد.

کاظم شکوهی در گفت و گو با خبرنگار سیاسی صبح قزوین؛ وی در خصوص مبارزات خود گفت: غلام کربلا علاوه بر سابقه مبارزاتی از دوران مشروطه، مشروطه خواه معروفی بود اما در محیط مذهبی خانواده بزرگ شد و بر منبر روحانیت در مساجد و مساجد می نشست. هیئت ها در ایجاد روحیه انقلابی من نقش موثری داشتند.

وی ادامه داد: ما همیشه در مسجد می نشستیم و سخنان روحانیون آن زمان را می شنیدیم و به تحلیل آنها از مسائل روز کشور گوش می دادیم. روز شنبه به سخنان علامه رفیع گوش دادیم. به ابوالفتح که پایگاه جماعت فدائیان اسلام بود رفتم و نواب صفوی سخنرانی کرد و حتی در تشییع جنازه شهید نواب صفوی شرکت کرد.

این رزمنده قزوینی گفت: هر هفته در منزل پدرم جلسه ختم قرآن داشتیم و بعداً که مجلس قزوین تشکیل شد، مجلس مذهبی من در آنجا و در قالب این جلسات بعد از اقامه نماز در هیئت بود. ما سخنگویان کوم را آوردیم تا افرادی را که چندین بار ما را دستگیر کرده اند در مورد این پرونده مطلع کنیم.

شکوهی با بیان اینکه اولین جرقه های انقلابی مردم قزوین همزمان با انقلاب سفید شاه زده شد، افزود: رسیدم و آوردم قزوین.

این رزمنده افزود: پس از اعلام شهرت امام به عنوان یک روحانی سلحشور در سراسر ایران گسترش یافت. من با مرحوم حاج یوسف درافشانی به زیارت امام در قم رفتم و نامه ای از علمای قزوین به ایشان فرستادم که در حمایت از ایشان نوشته شد و ایشان را خدمت امام بردیم.

وی ادامه داد: اعلامیه ها معمولاً توسط ما به قزوین می رسید و مجموعه در خود حوزه علمیه قزوین نوشته می شد که در زمان حضور امام در نجف و نگارش رساله کاشف الغطاء با ما تکثیر و پخش اعلامیه ها را بر عهده داشت. ایران و قم، بعد تهران و بعد قزوین. من به همراه حاج یوسف درافشانی و حاج جعفر چایچی، حاج محمود مهرداد و چند تن از جوانان هیئت قائمیه مسئولیت پخش این رساله و اعلامیه ها را بر عهده داشتیم.

حاج کاظم می گفت در این جنگ ها بارها توسط نیروهای شاه دستگیر و پس از شکنجه آزاد شدم و بعداً به اوین منتقل شدم و حدود یک سال در آنجا زندانی بودم.

شکوهی ادامه داد: زمانی که در کلانتری قزوین بازداشت شدم، ماه رمضان بود و آن 37 روز با شکنجه و بازجویی همراه بود. البته بعد از اینکه به تهران منتقل شدم، شکنجه خیلی شدیدتر شد. جایی که خون ریخته شد و بعد مجبور شدی راه بروی و پا روی پا بگذاری، شکنجه زندان اوین تهران به مراتب شدیدتر بود.

این رزمنده قزوینی بیان کرد: ماموران زندان سر و صورت و سایر اعضای بدن آنها را با سیگار سوزاندند و افراد را روی صندلی نشاندند و پاهایشان را بستند و سپس زیر پای آنها پیک نیک روشن کردند یا زندانیان را در گودال شیشه ای انداختند.

شکوهی با اشاره به ادامه مبارزات خود تا سال 1356 تاکید کرد: در سال 56 از سوی رژیم شاه حکومت نظامی اعلام شد و هیئت ها و جلسات مذهبی تعطیل شد. بازار را صادر می کنند. در 5-6 ماه گذشته قبل از انقلاب می توان گفت که بازار قزوین هر روز تعطیل بود.

وی افزود: در آن زمان تبریز، قم و سایر شهرهای ایران شلوغ بود و کم کم مردم قزوین به صفوف مبارزان انقلابی به رهبری علمایی چون سید عباس ابوترابی، آیت الله صامت، آیت الله مظفری امام جمعه شهیدی و آیت الله مظفری پیوستند. آقا.سیدجلیل زرآبادی.

شکوهی ادامه داد: آیت الله هادی باریک بین، آقای مهدوی از دیگر روحانیونی بود که در سال 1357 نقش مهمی در اطلاع رسانی مردم داشت، به طوری که هر روز در مجالس مردم را به دعوا دعوت می کردند، بازار قزوین نزدیک به شش ماه تعطیل می شد و در آن زمان. زمانی که مردم خیلی به هم نزدیک بودند، مثلاً هر روز مردمی را می دیدیم که از روستاها نان می پختند و به شهر می آوردند و رایگان توزیع می کردند. حتی بسیاری از مردم به دلیل اعتصابات روزانه جان خود را از دست دادند به صورت رایگان برنج داده شد.

این رزمنده قزوینی گفت: در دی ماه 1357 هر روز از سوی قم و تهران در مسجد النبی سخنرانی می شد. این سخنرانی همچنین با راهپیمایی از مسجد النبی به سمت میدان ولیعصر آغاز شد.

وی افزود: 15 و 18 دی ماه در قزوین درگیری های زیادی رخ داد. 18 دی ماه که شهیدان محمودیان، عباس بالو، محمدرضا عباسی و ابوالقاسم گروسی تشییع شدند، به شهادت رسیدند. پسری که به همراه پدرانش روی خط نفت بود، عمدا توسط یک خودروی نظامی زیر گرفته شد و جان باخت.

شکوهی افزود: این اتفاقات خون مردم قزوین را در ماه های پایانی حکومت شاه به جوش آورده و مردم، هیئت ها، صبح و عصر بازاریان در خیابان ها و محله ها دست به تظاهرات زدند که شاه در 26 دی از ایران گریخت و مردم امیدوار بودند. حکومت شاه متزلزل شد که بحمدالله در ۱۲ بهمن امام به ایران بازگشت و ده روز پس از انقلاب ایران با کمک مردم و رهبری امام خمینی پیروز شد.

وی در پایان خاطرنشان کرد: این انقلاب برکتی است که حاصل تلاش و رهنمودهای علمای دین از زمان مشروطه همچون شیخ مرتضی هیابانی و شیخ فضل الله نوری تا انقلاب به رهبری امام خمینی (ره) و دیگر علمای بزرگ در شهرها.پرچم.«او از اسلام حمایت می کند تا اگر خدا بخواهد به دست صاحب اصلیش امام زمان (عج) برسد پس باید قدردان او باشیم.

دیدگاهتان را بنویسید