ناگفته های فرمانده سپاه قدس گیلان درباره شهید سردار عارف «مهدی کوسیرت»


ساعت: 16:38
تاریخ انتشار: 14/04/04
کد خبر: 1879001

سردار محمد عبدالله پور فرمانده سپاه قدس گیلان از ناگفته های سردار عارف شهید خوش چهره مهدی می گوید.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ سردار محمد عبدالله پور فرمانده سپاه قدس گیلان در گفتگو با کافه گفتگو به نقل ناگفته هایی از زندگی سردار عارف شهید مهدی خسرت پرداخت.

سردار عبدالله پور از همرزمان سردار مهدی هوش سیرت در خصوص مرام و مسلک این شهید عارف می گوید: شهید کش سیرت شاید تنها فرمانده استان باشد که از پایین، از تیراندازی تک تیرانداز شروع کرد و فرمانده تیپ شد. تمام زندگی او جنگ بود و هیچ وقت سر و سامان نداد. او یک سرباز ارتش بود. بسیجی شد، سپس پاسدار سپاه شد و شهید شد.

وی با بیان اینکه شهید خوش اخلاق از معدود انسان هایی است که شخصیت چند بعدی دارد، گفت: سردار همدانی درباره او گفت اگر 80 سرباز خوش اخلاق را به آقای دوبردوشن بسپارید 80 روز بعد 80 نماز شب خوان دوست دارد. شهادت دامنه کار، علاقه و بیانش عادی نبود. واقعا صحبتش در گردان بچه ها را عاشق شهادت کرد. اصولاً گردان همسه فقط به خاطر شهید خوش اخلاق گردان ویژه بود.

وی ادامه داد: یکی از ویژگی های ایشان مطالعه زیاد بود. وقتی مقایسه می کنم می بینم خصوصیات ایشان خیلی شبیه حاج قاسم سلیمانی است. حاج آقای امینیان در تشریح شهادت یک شهید خوش اخلاق گفت: ایشان حجت الاسلام هستند. این استدلال اسلام است. یک بار قبل از شهادت حاج آقا در نماز جمعه نام او را آوردند. شهید خوش اخلاق به حج آقای امینیان رفت و گفت: لطفاً اسم من را نبرید. یعنی از این همه معروف شدن پرهیز کرد.

ماجرای جک ها قبل از صبحانه در گردان شهید هوش سیرت

فرمانده سپاه قدس گیلان ادامه داد: این شهید سردار گیلانی مداح و قاری قرآن بود. شب عملیات شعر «یا حسین ای غم در همسفر ما» را خواند و با هم خواندیم. او یک ورزشکار و فوتبالیست حرفه ای بود. او فوق العاده عجیب بود و هنوز هم حس شوخ طبعی خوبی داشت. ما در جنگ خیلی آداب داشتیم، اما او هم هر روز صبح قبل از صبحانه این قانون را گذاشت که همه یک جوک بگویند و بعد صبحانه بخورند.

وی افزود: شاید 1000 نفر از دوستانش در جنگ شهید شدند، فکر کنید تحمل آن چقدر سخت بود.

سردار عبدالله پور با بیان اینکه شهید خوش اخلاق دعوت را لبیک گفت و هر چه از خدا خواست به او داد، گفت: روز کشته شدنش نیز همین اتفاق افتاد. بر سر پیکر «شهید مرات» از خدا خواست به زندگی اش پایان دهد، گفت: خدایا چه بسته بود! و خدا می داند که در آن لحظه می دانستم که او قرار است شهید شود و دقیقاً یک ساعت و نیم بعد او شهید شد.

انتهای پیام/

دیدگاهتان را بنویسید