وجود سلیمانی در جامعه ما به ملت نیرو و انگیزه و امید داد/ قاسم سلیمانی عاشق متقی است


ساعت: 11:09
تاریخ ارسال: 1301/10/12
کد خبر: 1921519

رئیس پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی گفت: مردم مطمئن بودند که با حضور فردی با اخلاق، پاک، شجاع و خردمندی چون قاسم سلیمانی، هیچ نیرویی حتی فکر حمله به ایران به ذهنشان نمی‌رسد. یعنی حضور سلیمانی در جامعه ما به ملت نیرو و انگیزه و امید داد.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ نشست «رابطه عشق و تکتیب» به مناسبت سومین سالگرد شهادت سردار سرلشکر پاسدار قاسم سلیمانی با حضور و سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین رضا غلامی رئیس این مؤسسه برگزار شد. و عطاله رفیعی عطانی، رئیس مرکز پژوهش های مجلس اسلامی شامگاه یکشنبه 20 دی.

حجت الاسلام رضا غلامی در ابتدای این دیدار با بیان اینکه درد سردار شهید قاسم سلیمانی همچنان برای ملت ایران زنده است، گفت: خشم ما از از دست دادن این سردار عزیز هنوز فروکش نکرده و ساکن شده است. وسط در گلوی ما ما شخصیت بزرگی را از دست داده ایم که جای خالی اش به راحتی پر نمی شود. به نظر می رسد حاج قاسم سلیمانی شخصیت کاملی داشته و ارائه تصویری یک طرفه از ایشان در این موارد ظلم به این شهید بزرگوار است.

وی با اشاره به اینکه حاج قاسم سلیمانی دارای دو ویژگی است که وی را از دیگران متمایز می کند، افزود: یک نوع ویژگی ها ویژگی های عقیدتی و اخلاقی ایشان مانند اخلاص، اطاعت، اخلاص، مهربانی، صفا، اخلاص و مسئولیت پذیری است. ، تعهد، بردباری و … و ویژگی های دسته دوم مربوط به حوزه مدیریت و درایت بود، مانند شجاعت، قاطعیت، نداشتن توهم، خوب در برنامه ریزی و محاسبات دقیق، مهارت در ارتباط و مشاوره، رهبری.

غلامی اضافه کرد: هرکسی یک سری نقاط ضعف دارد که در جای خودش جای بحث دارد اما فراموش نکنیم که حاج قاسم یک فرمانده بزرگ و بالاتر از همه موفق بود. او مردی بود که جدای از افتخارات مختلف در دوران دفاع مقدس و پس از آن در مبارزه با اشرار و قاچاقچیان مواد مخدر در شرق کشور و از همه مهمتر در دوران گذشته، توانست منهدم کند. داعش با فرماندهی منحصر به فرد و هوشمندانه ای که غده سرطانی بدخیم جهان اسلام بود، توطئه بزرگ غرب برای تغییر جغرافیای سیاسی جنوب غرب آسیا را به نفع اسرائیل که با تمام وجود به میدان آمده بود، کاملا خنثی کرد. قدرت و افتخار برای اجرای آن.

وی یادآور شد: کاری که شهید بزرگوار سلیمانی در عراق، سوریه، لبنان و سایر مناطق با کمک جوانان بسیجی از ایران، لبنان، عراق، افغانستان و پاکستان انجام داد، امری عادی نبود. بلکه باید جبهه ملی نظام سلطه را که امنیت ملت های منطقه را به شدت تهدید می کرد، شکست می داد و به زانو در می آورد. پس از نابودی داعش، مردم ما او را جنگجوی فرزانه ای می دانند که می توان برای عبور از روزهای سخت و پیروزی در بحران ها روی او حساب کرد.

وی با اشاره به شخصیت اخلاقی شهید سلیمانی گفت: مردم مطمئن بودند که با حضور فردی با اخلاق، پاک، شجاع و دانا مانند قاسم سلیمانی، هیچ نیرویی حتی فکر حمله به ایران به ذهنشان نمی رسد. . یعنی حضور سلیمانی در جامعه ما به ملت نیرو و انگیزه و امید داد. در عین حال همه می دانستند – و بعد از شهادتش بیشتر فهمیدند – که قاسم سلیمانی عاشقی وارسته است. او دلش باخته است و برای دیدار با دوستش لحظه شماری می کند. سلیمانی دیدار با خدا را دوست دارد. او عاشق شهادت بود و مشتاق پیوستن به یاران شهیدش بود که او را صدا می زدند. «به نعمت‌هایی که خداوند به آنها داده شاد باشید و مردم را با کسانی که جز از ترس از آنان پیروی نمی‌کنند شادی کنید و غمگین نخواهند شد».

غلامی با اشاره به آخرین دست نوشته سردار سلیمانی افزود: شهید توانایی و انتظار شهادت را داشت چنانکه می فرماید: خدایا قبول کن خدایا دوست دارم تو را ببینم همان منظره ای که موسی را ناتوان کرد. بایست و نفس بکش، خدایا مرا پاک کن. بپذیر، الحمدلله رب العالمین، مرا به پاکی قبول کن.» این صحیفه بسیار عالی است، کلمات زیادی در آن وجود دارد، می تواند برای اهلش راز و رمز داشته باشد.

وی با طرح این پرسش که آیا سخنان عرفا مبنی بر اینکه عشق و عقل در عالم عشق قابل تحمل نیست و آیا برای شهید سلیمانی و امثال شهید سلیمانی صادق است؟ وی گفت: مراد مولانا از «پای عاقل چوبین بود، پای چوب سخت بی فرمان بود» یا معنای حافظ «اگر عقل بداند دل به زنجیر بسته است چون خوش است، عاقل می رود. دیوانه از زنجیر ما» مربوط به دنیای عشق است. در عالم عشق، عقل درمانده و مستدل است. نه قدرت دیدن دارد و نه قدرت هدایت و رسیدن به خواسته را دارد، اما منظور از عشق و تدبیر، تدبیر و محاسبه در یک جهان، یعنی عالم عشق است؟ نه، منظور ما دنیای دیگری است که بزرگان عالم بشریت یعنی. انبیا و اولیای الهی نیز در این دنیا بودند. هم در ملکوت بودند و هم در عالم ملک.

غلامی تاکید کرد: در حقیقت حاملان وحی بر خلاف انتظار کفار غذا می خوردند و در کوچه و خیابان راه می رفتند. آیا پیامبر اکرم (ص) نبود؟ مگر امیرالمؤمنین علی (ع) نبود؟ چه کسی را می توان در مقام عاشقی در تراز علی (ع) توصیف کرد؟ امام علی (ع) در جامعه پذیری، حکومت داری، گردش سرمایه در جامعه، فقرزدایی و تکنیک و طراحی جنگ با دشمن فهیم و حساب شده عمل کرد. حتی در مورد عاشورا که اوج مظلومیت و اوج عشق است، در هیچ نقطه ای از اباعبدالله (علیه السلام) و یارانش بی فکری و حرکت بدون فکری صورت نمی گیرد و این بسیار مهم است.

وی با بیان اینکه عارفانی مانند مولانا منکر اهمیت عقلانیت نیستند افزود: اتفاقا عرفا این نوع عقل را عقل ایمان معرفی می کنند. البته عقل ایمان با عقل عقلی و ابزاری متفاوت است، اما دقیقاً عقلی است که ارتباطش با عاشق لازم و مؤثر است که منشأ زیستگاه این عقل در عالم عشق است. مولوی حکمت ایمان را به گربه ای تشبیه می کند که موش هایش را بدرقه می کند. بلکه نقش آن مانند شیر آب است.

رئیس پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی افزود: در خارج از عالم عشق چنین نیست که عقل مطرود یا اهمیت و ضرورت آن نادیده گرفته شود. آیا می توان زندگی اجتماعی داشت و حکمت تدبیر و حکمت ابزار را نادیده گرفت؟

وی رابطه عشق و عقل را در چند شرط ممکن می داند و می گوید: اولاً عشق باید واقعی باشد نه عشق خیالی و اختراعی، ثانیاً عاشق باید چنان وجودی داشته باشد که بتواند همزمان در دو جهان زندگی کند. که مانند دو روی یک سکه هستند بدون درگیری زندگی کنید. سوم اینکه عاشق جایگاه واقع گرایی اجتماعی را از دست ندهد و در زندگی دنیوی فریب نخورد و رابعاً عاشق بداند که وعده و نصرت الهی به کسانی نمی رسد که خود را از عقل و معرفت برای اداره جامعه محروم می کنند. همانا تقوا مفید است، اما این تقوا عقلانیت می خواهد. نیاز به این تقوا تلاش شبانه روزی است.

غلامی با اشاره به اینکه امروز کشور ما برای پشت سر گذاشتن شرایط سخت و پیچیده ای که با آن مواجه است به ذهنیت و منش حاج قاسم نیاز دارد، افزود: ذهنیت و شخصیتی که بزرگان را به پدر و برادری همه مردم ایران تربیت خواهد کرد. رحمتشان بر همه پسران و دختران ایران زمین باد. چه اصلاح طلب، چه اصولگرا، چه این و چه آن! سلیمانی کسانی هستند که خود را در دسته بندی های سیاسی نادرست تعریف نمی کنند. آنها توسط خطوط جعلی و جعلی به بیرون پرتاب می شوند. با رفتارهای غیرمنطقی خود به افزایش شکاف اجتماعی ادامه ندهید. از سوی دیگر، چه در عرصه سیاسی و چه در عرصه حکومت داری و اقتصاد و فرهنگ، هیچکس تصور نکند که با خیال پردازی و خیال پردازی و رجوع به قرآن و دیوان حافظ می توان دولت را اداره کرد! اما از حرف و رفتار بعضی ها فکر می کند که شاید در این دنیاهای بی دلیل زندگی می کنند!

وی مدیریت را فقط با سخنرانی و كلمات و شعارهای كلی عینی نمی داند و می افزاید: باید ایستاد، كار كرد، تلاش كرد، جلو آمد، مشورت كرد، به نظریه رسید، بهترین روش های علمی در حوزه را آورد، آورد. هماهنگی در بالاترین سطح باعث ترویج، ایجاد اجماع در میان نخبگان کشور می شود. او از بهترین ابزارهای مدرن استفاده کرد و از همه مهمتر انتقاد را با آغوش باز پذیرفت تا قدم به قدم به مدیریت قوی برسد.

غلامی با تاکید بر اینکه نظام جمهوری اسلامی و حاکمیت ما در این نظام باید کاملاً مبتنی بر عقلانیت باشد، افزود: یکی از دوستانم حرف عاقلانه ای زد که مسئولان جمهوری اسلامی نگویند و اقداماتی انجام دهند که حامیان اصلی نظام توانایی دارند. . نه اینکه از نظام جمهوری اسلامی دفاع منطقی کنیم. گاهی برخی از تریبون داران حرف هایی می زنند که جوانان انقلابی نمی توانند آن را منطقی کنند. برخی از مسئولان اقداماتی انجام می دهند که نخبگان انقلابی نمی توانند منطقی از عملکرد خود دفاع کنند و این خیلی بد است. یعنی ابتدا ناامیدی ایجاد می کند و سپس زمینه بی تفاوتی یا حتی بیرون افتادن از جریان انقلاب را فراهم می کند.

وی تصریح کرد: امروز حذف کسانی که فاقد خرد سیاسی پیشرفته هستند و نظام را مدام به سمت رفتارهای نابخردانه سوق می دهند از بدنه حاکمیت کشور امری کاملاً حیاتی است. البته این کار هزینه دارد، اما هزینه آن در مقابل سودش چیزی نیست. هزاران برابر قیمتش. البته ما افراد ژرف اندیش، متخصص، باهوش و مدبر نداریم، اما واضح است که انباشت عقلانیت سیاسی در یک جا و در گوشه هیأت حاکمه ثمربخش نیست. اگر صدها هزار نخبه داریم، اما آنها در مرکز هیئت حاکمه نیستند، چه فایده ای دارد؟ عقلانیت سیاسی باید مانند خون در رگ ها و مویرگ های نظام حاکم بریزد تا کار کند و تأثیر آن در جامعه محسوس باشد.



دیدگاهتان را بنویسید