روز جدید متأسفانه برخی به مردم اجازه خدمت نمی دهند، حتی اگر به معنای تخریب مردم باشد. مثلاً نباید اینقدر طول می کشید و مردم این همه مشکل داشتند. اما برای شکست دولت روحانی در کشور از جمله در برجام، عده‌ای قبول کردند که برجام شکست می‌خورد و مردم دچار مشکل می‌شوند.
فروزان آصف نهایی: دلیل علاقه دولت سیزدهم به قطب بندی های چندگانه و کاذب چیست؟ ریشه این دوقطبی ها چیست؟ همانطور که اکثر کارشناسان معتقدند، هدف از قطبی سازی ها منحرف کردن افکار عمومی از وعده های تبلیغاتی بزرگ است، اما ماندن در جای خود؟
اینها سوالاتی است که پزشکان نماینده مردم تبریز در مجلس یازدهم در گفت و گو با خبرآنلاین به آنها پاسخ دادند، این گفت و گو را بخوانید:
از انتخابات 1400 تاکنون شاهد دوقطبی‌بندی‌هایی بوده‌ایم که موجودیت اجتماعی و سیاسی ایران را تهدید می‌کند. در مورد مهمترین قطبش کاذب چه می دانید؟
متأسفانه پس از انتخابات 1400، مسئولان کشور به دو قطبی حق و باطل، خوب و بد و در نهایت جناح سفید و سیاه تقلیل یافتند. بین این دو قطبی سازی کاذب، حجاب اجباری و اختیاری و حامیان وضع موجود و آرمان، در عرصه سیاست خارجی، حامیان سیاست نگاه به غرب و طرفداران نگاه به شرق قرار گرفتند. بالاخره می بینیم که عده ای می خواستند برجام را بسوزانند، حالا بیشتر از همه به آن نیاز دارند. این وعده ها در کنار حذف بسیاری از نیروهای خبره و شناخته شده از انتخابات، استاندارد دوگانه ای را ایجاد کرد که همچنان پابرجاست، یعنی اینکه شعارها با عمل در تضاد هستند.
این دوقطبی شدن چه چالش هایی برای دولت سیزدهم ایجاد می کند؟
ابتدا باید ببینیم که دولت فعلی پس از روی کار آمدن چه کارهایی باید داشته باشد و چه نکرده است. رسول خدا در مدینه میان ملت هایی که صدها سال درگیر جنگ های خونین بودند، عهد اخوت و برادری برقرار کرد. بر این اساس که خداوند می فرماید وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا ۚ وَاذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَکُنْتُمْ عَلَیٰ شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَکُمْ مِنْهَا ۗ کَذَٰلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ آیَاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ و همگی به رشته (دین) خداوند شما را بگیرد و در راهتان اختلاف نکند و این نعمت بزرگ خدا را در زمانی که با یکدیگر دشمن بودید یاد کنید، خداوند محبت و مهربانی را در دل شما قرار داد و به فضل و برکت خداوند همگی با یکدیگر برادر دینی شدید. و در پرتگاه آتش خدا تو را حفظ کند. این گونه است که خداوند آیات خود را برای (هدایت) شما نازل می کند تا هدایت شوید.
ما در انقلاب 57 برادر شده بودیم، کسی که رهبری و انقلاب را پذیرفت می تواند در اکثر امور شرکت کند، اما امروز هزاران دلیل می خواهند که شما مخالف رهبری و اسلام هستید، شما را حذف کنند. علاوه بر این، می خواهند چیزهای دیگری را به نام انقلاب و اسلام به مردم تزریق کنند و متأسفانه بخشی از این وضعیت به این دلیل است که دولت سیزدهم در انتخابات با حذف حداکثری نامزدهای رقیب تشکیل شد و بنابراین، نبود این روحیه ملی به عنوان ستون فقرات دولت، دولت را به ایجاد انسجام در درون خود با دو قطبی سازی های مصنوعی سوق داد. اساساً شعار سازندگان شرایط فعلی از همین ضعف راهبردی سرچشمه می گیرد. به همین دلیل معلولیت ها افزایش می یابد و رفاه و آرامش افراد کاهش می یابد.
در نتیجه اگر ابتدا به فکر انسجام و وحدت درونی نباشیم، بهترین مدیران و بهترین تئوری ها را وسط بگذاریم، حل مشکل غیرممکن است. زیرا نتیجه نیروها به سمت صفر میل می کند. ما مدام در حال از هم پاشیدن هستیم اما اگر همه با هم حرکت کنیم شاید بعدا به هدفمان برسیم اما خیلی قوی تر خواهیم شد.
در این شرایط در آینده با چه مشکلاتی مواجه خواهیم بود؟
ببین، من متخصص قلب هستم، وقتی بدن حرکت هماهنگ خود را از دست می دهد، قلب از حرکت باز می ایستد. حال اگر این روند شدید شود جامعه ما به سمت نابودی و فروپاشی پیش خواهد رفت. بنابراین ما نیازمند یک توحید به روز هستیم. خان-ناس ام وهاده، مردم امت یکی بودند، پیامبران آمدند تا اختلافاتشان را حل کنند. اکنون نبرد برای اصول عقیده نیست، بلکه برای قدرت، موقعیت و تسخیر مراکز قدرت است. اگر هدف خدمت است، این مشکلات نباید وجود داشته باشد. متأسفانه برخی اجازه نمی دهند به مردم خدمت شود، حتی اگر به معنای تخریب مردم باشد. مثلاً نباید اینقدر طول می کشید و مردم این همه مشکل داشتند. اما برای شکست دولت روحانی در کشور از جمله در برجام، عده‌ای قبول کردند که برجام شکست می‌خورد و مردم دچار مشکل می‌شوند.
گرایش نیروی حاصله به صفر چه پاسخی در گروه های اجتماعی ایجاد می کند؟
جامعه به سمت عدم به رسمیت شناختن هیچ مرجعی پیش می رود و این بسیار خطرناکتر از قطبی شدن است. به عبارت دیگر محصول قطبی شدن چیزی جز چندپارگی جامعه و در نهایت ایران نیست. جامعه دارای قطب های مختلف است و به تدریج هرج و مرج در آن گسترش می یابد. در این دیدگاه، هرج و مرج ناشی از از دست دادن برادری، حقیقت، عدالت خواهی، اخلاق، نظم، تشریفات نیکو و حفظ جامعه و دوقطبی شدن جامعه برای رسیدن به اهداف جناحی است. این شرایط باعث می شود که دولت فعلی از همه کسانی که در جامعه فرصت دارند استفاده کند. اما آنها آن را حذف می کنند زیرا قادر به رقابت با قدرتمندان نیستند. چون می دانند اگر قوی ها در میدان باشند، نوبت به آنها نمی رسد. بنابراین سکه های افتراآمیز مانند اتهام جاسوسی، تعلق به بیگانگان، ضد ولایت فقیه و… برای بیرون راندن حریف از میدان رواج دارد.
نه قابل حل نیست چون مشکل این چیزها نیست و ادامه دارد مثل گرانی و بی مسکنی و … به همین دلیل به طناب پوسیده دیگری متوسل می شود. و این است که می گویند قبلی ها از بین رفته اند و باید آوارها را برداریم و زمان زیادی می برد. در حالی که فراموش کردند که خود یکی از موانع اصلی حل مشکلات هستند. یکی از دلایل حل نشدن مشکل آنها این است که همیشه جزو پروژه ناوشکن ها بوده اند و چون ساخت و ساز را یاد نگرفته اند حتی در شرایط یکنواختی و حاکمیت خودشان هم تخریب و حذف وجود دارد. بنابراین نقش سازنده برای آنها بسیار دشوار است. به همین دلیل برجام را متوقف کردند، اکنون با تمام توان در صدد احیای برجام هستند. اما چرا آنها برجام را پاره نمی کنند؟ آنها آماده بودند که کشور به فقر و فلاکت بیفتد، اما مخالفان آنها که مسلمان و اکثراً مؤمن هستند، نباید پیروز شوند تا به مردم بگویند خودکفا و توانا هستند. خوب حالا که دولت را یکپارچه کرده اید چرا نمی توانید تصمیمات خوب خود را اجرا کنید؟ هیچ مانعی وجود ندارد.
آیا رئیس جمهور با این دو قطبی ها می تواند ضعف خود در استخدام و تربیت کارگران و مدیران مجرب را جبران کند؟ زیرا این روش اجازه بازسازی نیروها را نمی دهد.
واضح است که نه. نتیجه چیزی است که می بینیم. در مهمترین وزارتخانه یک جوان بسیار خوب اما بی تجربه را قرار دادند که کارش تخریب تجربیات خوب گذشته بود. همه اینها نتیجه آن چیزی است که آنها ادعای قدرت کردند. تا دیروز می گفتند اگر دولت دست ما باشد تورم را از بین می بریم. کار و خانه مردم را درست می کنیم. حالا همه چیز برعکس شده است. جالب اینجاست که آنها معتقدند موفقیت ها ناشی از خودشان و ناکامی ها ناشی از کار دولت قبل است. این تا زمانی بود که همه اطلاعاتی از وضعیت موجود داشتند و می گفتند ما پس از اطلاع از این وضعیت چنین اقداماتی را انجام می دهیم. حال اگر چنین نتیجه ای حاصل نشود، معلوم می شود که دانش و همچنین فاقد قدرتی بوده اند که تجربه اجرایی می تواند برای حل مشکلات داشته باشد. از این رو استانداردی دوگانه به جامعه ارائه کردند به این معنا که اهداف موعود با ابزارهای علمی و وعده های آنها سازگار نبود. با حذف گسترده نیروهای علمی و توانمند، این وضعیت به طرز چشمگیری بدتر شده و بعید است که آنها بتوانند در این زمینه بهبود پیدا کنند. حداقل این موضوع در ترمیم کابینه دولت و سه وزیری که آقای رایضی در آینده برای وزارتخانه ها معرفی خواهند کرد به وضوح قابل مشاهده خواهد بود. ما دعا می کنیم و خوشحالیم که آنها بتوانند نیروهای خوبی را برای سه وزارتخانه بیاورند و همچنین بتوانند سازمان خود را در محل کار بازسازی کنند.
آیا با این شرایط می توانند یکنواختی قدرت را حفظ کنند؟
ممکن نیست. این روش تا حذف کامل فضای داخلی گسترش می یابد. شرکت کننده حذف شده قبلاً به حذف مرحله ای خود رسیده است. ضمن اینکه بدون انسجام درونی و حل مشکلات با دنیا به نظرم ادامه کار خیلی سخت است. امیدوارم نظرم اشتباه باشه اما مقایسه ایران با کشورهای همسایه نشان می دهد که از نظر زندگی مردم خیلی عقب هستیم. ما خیلی از دنیا عقب هستیم. این نوع حکومت شایسته مردم فرهیخته ایران نیست. به همین دلیل با خطر جدی تری مواجه هستیم که آن مهاجرت نخبگان حتی در قالب شرکتی است. این برای ما یک ضرر ملی است. و متأسفانه از خود نمی پرسیم چه کرده ایم، بهترین نخبگان ما از ما فرار می کنند؟
آیا سیاست تندروها سخت‌گیرانه‌تر و بسته‌تر می‌شود یا سیاست دولت ریاست‌جمهوری نرم‌تر می‌شود؟
اول اینکه جامعه به این شکل ادامه نخواهد داشت و من وضعیت وخیم را پیش بینی می کنم. بی شک عده ای در افراط گرایی خود تجدید نظر خواهند کرد و متأسفانه عده ای به سیاست خود ادامه می دهند و جامعه را به بن بست می کشانند. البته برای من بسیار سخت است که بگویم رویدادهای آینده افراط گرایان را به سمت کد من سوق خواهد داد.
آیا با شکست قطبی‌سازی، با تغییر پارادایم در سیاست‌های تغییر به سمت عقلانی‌سازی، جهانی‌سازی و تعمیق فرآیندهای قانونی در کشور مواجه خواهیم بود؟
اگر این کار را نکنند، جامعه در برابر آنها می ایستد و کنترل جامعه خارج از کنترل آنها خواهد بود. یا باید از طوفان واقعیت دوری کنند تا آسیب نبینند، یا هزینه زیادی برای مواجه شدن با آن وجود دارد. فراموش نکنیم که دوقطبی شدن علیه سازمان ملی، رهبری، مردم و منافع آنهاست. بدون اینکه رونق اقتصادی شکل بگیرد و به متولیان آن بستر بدهد، یعنی. تولیدکنندگان، مردم، سازمان ملی و رهبری تضعیف خواهد شد و متأسفانه در شرایط فعلی تضعیف روندهای مثبت به یک امر روزمره تبدیل شده است.
انتظارات مردم از دولت در یک سال آینده چیست؟
در قرآن ما آیه ای داریم که می فرماید أحَسِبَ ٱلنَّاسُ أَن یُتْرَکُوٓاْ أَن یَقُولُوٓاْ ءَامَنَّا وَهُمْ لَا یُفْتَنُونَ وَلَقَدۡ فَتَنَّا ٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِهِمۡۖ فَلَیَعۡلَمَنَّ ٱللَّهُ ٱلَّذِینَ صَدَقُواْ وَلَیَعۡلَمَنَّ ٱلۡکَٰذِبِینَ آیا مردم چنین پنداشتند که به صرف اینکه گفتند ما ایمان (به خدا) آورده‌ایم رهاشان کنند و هیچ آیا آنها را آزمایش نمی کنند؟» و ما امت های پیش از آنان را آزمایش کردیم، و خداوند دروغگویان و راستگویان را می شناسد.
مردم انتظار دارند آنچه قبل یا در جریان انتخابات وعده داده بودند یعنی لغو گرانی، گره گشایی معیشت مردم به برنامه جامع اقدام مشترک و ساخت یک میلیون مسکن در سال محقق شود. این سفره های رنگارنگ و این کاهش تورم و وعده های دیگر تا کجا پیش رفت؟ چرا وضعیت مردم بعد از یک سال خیلی بدتر می شود؟ بدترین چیز این است که مردم با ناصادقانه به این موضوع اشاره می کنند که مقصر همه شکست ها دولت قبل است و هر چیز مثبتی نتیجه کار این دولت است. این نشان می دهد که تیم فعلی اساساً مدیریت بلد نیست. زیرا برنامه ها ساختار و فرآیندی از گذشته تا امروز دارند.