پیش درآمد لاریجانی. روز جدید

پیش درآمد لاریجانی.  روز جدید

علی لاریجانی چندی پیش در برنامه شبکه اول شهادت حاج قاسم سلیمانی به انتقاد از مدیریت اجرایی کشور پرداخت و گفت: سیاستمداری انتخاب نمی شود که شرایط را توصیف کند، برای تغییر شرایط انتخاب می شود.

علی لاریجانی از بازماندگان سیاست وحدت قوه مجریه در انتخابات ریاست جمهوری 1400 بود که در نهایت نتوانست در برابر رد صلاحیت خود از خود دفاع کند. اما اکنون تلاش مضاعف می کند تا گلایه مردم را از برخورد اصولگرایان با بحران بگیرد. مدت ها در محافل سیاسی بحث بازگشت لاریجانی به قدرت مطرح شد و وی خود را به عنوان معاون کلیباف در مجلس دوازدهم معرفی کرد. اقدامی که باید راه را برای او به کرسی کشیش باز کند.

این واقعیت که او با یک رد صلاحیت نامشخص از رقابت های 1400 خارج شد، اما همچنان فکر می کند شانس بازگشت به قدرت را دارد، بیش از یک نشانه آرزوی آرزو است، بلکه بوی ائتلافی برای مهار بحران بی کفایتی برخی می دهد. رهبران فعلی و مقامات اجرایی

دستیابی به ائتلاف اصلاح طلبان و اصولگرایان معتدل برای اطمینان از انتخابش به اندازه اتکا به نتایج قطعی آرای مردم در پای صندوق های رای از سال 1402 غیرممکن به نظر می رسد. اما به نظر می رسد تلاش های ملموس و نامحسوس زیادی در حال انجام است تا لاریجانی. با «قدرت» به «قدرت» برمی‌گشت تا یا مجلس سکوی پرتاب پاستور او شود یا پس از انتخابات 1402 توزیع قدرت در فضای سیاسی جایگاه امنی پیدا کند.

اما مشخص است که او و حتی برادرش صادق لاریجانی همچنان از شفاف نبودن رد صلاحیتش در انتخابات ریاست جمهوری گلایه دارند. به خوبی به یاد داریم که علی لاریجانی با انتشار خبر رد صلاحیتش تقریبا فراتر از حد انتظار سر و صدایی به پا کرد. البته ایشان تسلیم نظر شورا شدند، اما از اعتراض دست برنداشتند. او دلایل رد صلاحیت خود را مطرح کرد و حتی خواستار حذف آرایش حریم خصوصی شد، اما ناکام ماند. برادرش نیز در این موضوع نقشی نداشت. این رشته توییت بی سابقه و پرخاشگر است! این واکنش صادقانه بود تا کاملاً روشن شود که برادر از یک برادر کامل دفاع می کند.

همه اینها باعث سکوت ناگهانی لاریجانی ها در ماه های پس از انتخابات شد که می توان گفت نقش سیاسی را برای انتخابات پیش رو مختل کرد. پس از انتصاب محمدباقر ذوالقدر به مجمع تشخیص مصلحت نظام، جایگاه صدیق امیلالاریجانی تقریباً مشخص است و به نظر می رسد وی در آن سمت باقی بماند. اما وضعیت علی لاریجانی همچنان نامشخص و مشکوک است و اگر سکوت سیاسی این روزها علی لاریجانی شکسته شود، دو معنا بیشتر ندارد. به یکی برای بازگشت به قدرت چراغ سبز نشان داده می شود و دیگری در تلاش برای اثبات این ادعاست که خود را تنها آلترناتیو اصولگرایان معتدل در انتخابات پیش رو می بیند و به دنبال لطف سیاسی و استقبال از ائتلاف با اصلاح طلبان است.

اما چندی پیش جلال میرزایی، فعال سیاسی اصلاح طلب در پاسخ به اینکه نسبت لاریجانی با جریان های سیاسی موجود چیست؟ وی گفت: رقابت بین جریان‌های سیاسی از زمان ریاست‌جمهوری هاشمی رفسنجانی تشدید شد و وی تلاش کرد بین چپ و راست تعادل ایجاد کند. با این حال، او استقلال نسبی از جناح های سیاسی داشت و به راحتی نمی توان تشخیص داد که به کدام جناح تعلق دارد. خاتمی بعد از او آمد و شرایط به گونه ای بود که عمدتاً جناح چپ که بعدها نام اصلاح طلبی را به خود گرفت قدرت بیشتری داشت. سپس وضعیتی شبیه به دوره هاشمی پیش آمد. یعنی رئیس جمهور در ظاهر اصولگرا بود اما در عمل مستقل از آنها بود. بعد از احمدی نژاد روحانی آمد که مورد حمایت اصلاح طلبان بود اما به دلیل سابقه اش مستقل از اصلاح طلبان بود. الان هم به نظر می رسد اصولگرایان در انتخابات پیروز شده اند اما آقای رئیسی از طیفی استفاده می کند که یک طیف جدید است و هر چه جلوتر می رویم اصولگرایان از حس پیروزی که داشتند فاصله می گیرند. لاریجانی هم به عنوان یک روحانی یا رهبر است. یعنی اگر بخواهیم رابطه او را با جریان های سیاسی بسنجیم، تقریباً مثل رابطه ای است که روحانی با اصلاح طلبان و رئیسش با اصولگرایان داشت. او از طیف هایی که مایل به حمایت از او هستند استقلال نسبی دارد و اگر در انتخابات پیروز شود از جریانی که از او حمایت کرده استقلال نسبی خواهد داشت.» رفتار سیاسی علی لاریجانی در مجلس و دفتر رئیس جمهور بهارستان هیچ جناحی نداشت. طعم و مزه؛ بنابراین مستقلاً در نظر گرفتن آن می‌تواند صحیح باشد، اما پذیرش و ائتلاف جناح‌های سیاسی کار ساده‌ای نیست؛ علاوه بر این، آمدن لاریجانی برای برخی از اصولگرایان در قدرت است که حتی تمایلی به تقسیم قدرت ندارند. به منظور رفع وضعیت نامطلوب فعلی.

احتمالاً یکی از دلایلی که قالیباف این روزها اینقدر سر و صدا شده و از بهانه های مختلف از تریبون مجلس برای مراسم های مختلف و حتی دیدار با مسئولین استفاده می کند، مربوط به نگاه جزئی او به انتخابات سال آینده است و نمی خواهد از دست دادن ریاست مجلس کمتر کسی است که با دنیای سیاست آشنا باشد و از علاقه زیاد کلیباف به پاستور مطلع نباشد. از این رو صف آرایی چهره های سیاسی اصولگرا برای انتخابات مجلس دوازدهم با نگاه به انتخابات ریاست جمهوری است که شاید برای اولین بار باشد که ریاست جمهوری تحت تاثیر شرایط اقتصادی و سیاسی دو دوره کنونی قرار نمی گیرد. البته در شرایط فعلی همه چیز در حد حدس و گمان است اما بازی سیاسی که در حال شکل گیری است نشان می دهد که نقش رئیس جمهور بعدی در حال بازی شدن است و مجلس تنها به عنوان سکوی پرتاب نگاه می شود.

دیدگاهتان را بنویسید