چطور چادر شدم؟ / من و حرم معصومه خانم و جوشش کوثر فاطمی


ساعت: 22:55
تاریخ انتشار: 1401/08/14
کد خبر: 1908738

طبق سنت زیارت، چادری به سر کردم و وارد حرم شدم، برای من که بی حجاب بودم، حتی برای یک زیارت کوتاه، حفظ آن سخت بود.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ به گزارش تبریز بیدار به کوچه باغ های حرم تو پناه می برم و در سایه ستاره ملکوتی او نفس تازه می کنم. پناهگاه روشن تو را در آغوش می گیرم و قبر پاک تو را از میان میله هایش می بینم. نمیتوانم باور کنم! تازه اومدم زیارتت کنم!

6 سال پیش در اردوی دانشگاه در راه بازگشت، توقفی یک روزه در قم داشتیم و اولین بار بود که به زیارت حضرت معصومه (س) می رفتیم و حالم عجیب بود.

طبق سنت زیارت، چادری به سر کردم و وارد حرم شدم، برای من که بی حجاب بودم، حتی برای یک زیارت کوتاه، حفظ آن سخت بود.

اما در زیارت حس دیگری داشتم، مثل اینکه دوست نداشتم خیمه بزنم. وقتی به تبریز برگشتم به خانواده و دوستانم گفتم می توانم دوباره چادر بزنم، گفتند ممکن است حجیم باشد یا اصلا چادر جا نمی شود.

چرا دروغ میگی؟ من خودم به این فکر می‌کردم که وقتی چادر را حمل می‌کنم مردم چه می‌گویند یا خودم را بهانه می‌کردم که چادر شدن به شایستگی‌های خاصی نیاز دارد که من هنوز آن را ندارم.

یا می گویم حجاب من کامل است و نیازی به حجاب نیست، اما ته دلم مطمئن بودم که این حجاب زیبا و فوق العاده کامل است.

در نهایت یک چادر ملی خریدم و دیگر آن را نگرفتم.

البته دوستان و آشنایان به هم چیزهایی می گفتند، اما این دیگر اهمیتی نداشت، اگرچه من قبلاً می خواستم با خوشحال کردن آنها خود را بپوشانم.

بعداً برخی از دوستان و آشنایان تبریک گفتند. چتر خیلی بهت میاد و ازت پرسیدن چطوری چتر شدی!؟ داشتم می گفتم دغدغه خانم معصومه است

انتهای پیام/

دیدگاهتان را بنویسید