کرباسکی: کل اظهارات «میرحسین موسوی» به نظر من مشکوک است/تاریخ نگارش این متن مشخص نیست.

کرباسکی: کل اظهارات «میرحسین موسوی» به نظر من مشکوک است/تاریخ نگارش این متن مشخص نیست.

روز جدید غلامحسین کرباسچی درباره اظهارات میرحسین موسوی گفت: اول اینکه تاریخ نگارش این متن مشخص نیست. همانطور که شنیده ام این متن مربوط به مدت ها قبل است و لزوماً به شرایط سیاسی روز مربوط نمی شود.

غلامحسین کرباسچی، فعال سیاسی اصلاح طلب به روزنامه هم میهن گفت: از نظر من کل ماجرا مشکوک است. از سوی دیگر شاهد فشارهای زیادی بر شخصیت های سیاسی هستیم که بیایند و موضع بگیرند.

چهار پنج خبرگزاری و روزنامه مرتبط با جریان اپوزیسیون و حتی صداوسیما با من تماس گرفتند و وقتی پرسیدم این متن از کی است، نمی دانستند، اصرار کردند که بیایید و موضع بگیرید. سوال من این است که اگر یک نفر در مقدمه یک کتاب جمله ای نوشته است، همه باید موضع بگیرند؟

شخصیت و سابقه آقای مهندس موسوی در انقلاب و حکومت داری دوران جنگ کشور مشخص است. اما در سال 2008 وقایعی رخ داد که در آن همه آسیب دیدند. و مردم آسیب دیدند و نیروهای سیاسی و دولت و نظام متحمل خسارات هنگفتی شدند. اگر به این حوادث به عنوان یک زخم چرکین برخورد کنیم، قطعاً به نفع کشور نیست.

ما آقای مهندس موسوی را به عنوان فردی می شناسیم که به انقلاب اسلامی، به سعادت، آزادی و امنیت کشور و مردم اعتقاد کامل دارد. اگر فقط در ذهنیتش با او درست برخورد نشود و بر اساس آن قضاوت کند، طبیعتاً احساس حق طلبی می کند.

ممکن است قضاوت آنها را در مورد موضوعی نپذیریم یا اطلاعاتشان درست نباشد، اما واقعیت این است که نیروها و شخصیت های سیاسی باید در جریان آزاد اطلاعات باشند و منابع مختلف به آنها مشاوره و اطلاعات بدهند. وقتی یک نفر 12-13 سال در زندان است، چنین فرصتی ندارد.

علاوه بر این، حداقل از منظر شخصی مهندس موسوی، بدون محاکمه و بدون فرصتی برای دفاع از خود، دچار شرایط و رفتار ناعادلانه شد. این ذهنیت آنهاست.

اگر دادگاهی برگزار می شد که در آن ادعاها مطرح می شد، دفاعیه می شد و سپس هیئت منصفه و سیستم داوری عادلانه نظر می دادند که کدام طرف مقصر است، چه کسی مقصر بود، چه کسی مقصر بود، چه کسی مقصر بود. فکر می کرد این ذهنیت شکل نگرفته یا حداقل در حال کاهش است.

در هر رویارویی نظامی، هیچ کس نمی تواند ادعا کند که هر اتفاقی که در آنجا رخ داده درست بوده است. اما از سوی دیگر مخالفان با این سوال روبرو هستند که اگر جمهوری اسلامی در این موضوع دخالت نمی کرد و نیروهای نظامی ایران به عنوان مستشار و یا به هر عنوان دیگر در آنجا دخالت نمی کردند.

آیا مسئله سوریه به نحو مطلوب حل خواهد شد و آیا یک سیستم دموکراتیک و عادلانه کار خواهد کرد؟ من و آقای تاج زاده در مقاطع مختلف بحث های زیادی داشتیم و بحث های داغ شد. من با خیلی از نظرات ایشان موافق نبودم، البته در معیارها و دیدگاه های کلی تفاوت چندانی نداریم.

با این حال در مورد نحوه و نحوه بیان مطالب انتقادات جدی به ایشان داشتم و دارم. اما از آنجایی که او زندانی شد، من مطمئناً دیگر از درستی یا نادرستی اعمال او صحبت نمی کنم. زیرا محاکمه افراد باید در شرایط آزاد و برابر انجام شود. آقای موسوی و دیگران هم همینطور.

بارها از خود رهبری در سخنرانی های مختلف شنیده ایم و یک بار در حرم امام فرمودند یکی از خدمات امام این بود که به حکومت موروثی و سلطنت در این کشور پایان داد. حالا با آن ماجرا، دلیل مطرح شدن این شایعات چیست؟

در عین حال، گاهی به ذهنم خطور می کند که شاید این سؤالات توسط کسانی دامن زده شود که به نوعی می خواهند موضوع را روشن کنند.

به هر حال نمی توان امکان گفت وگو یا نصیحت مشاوران را از کسی گرفت و سپس انتظار داشت که دیگران از او انتقاد کنند.

ضمناً در شرایط اصل تحدید، منطقی است که فکر کنیم مهندس موسوی واقعاً مایل است چنین سؤالاتی از سوی ایشان مطرح و منتشر شود. آن هم در شرایطی که کشور درگیر فشار خارجی و مشکلات اقتصادی است.

نیروهایی که در داخل کشور نمی‌خواهند روند مشکلات تغییر کند یا به هر قیمتی ایران فرو بریزد، باید به شکل واقعی (نه به شکل نمایشی آن که در زمان انتخابات گفته شد) به این نتیجه برسند که این درگیری. و درگیری سیاسی باید به تفاهم و گفت و گو منجر شود و راه دیگری برای رفع اشکال وجود ندارد.

جریان حاکم باید رقیب را تحمل کند، انتقاد را بپذیرد، نقد صحیح را اعمال کند و به نقد نادرست پاسخ دهد. منتقدان و مخالفان را برانداز، خائن و معتاد نخوانیم.

دیدگاهتان را بنویسید