کنایه های معنادار به جمهوری اسلامی; ما از بادامی عزیز که چشمان کارمندان را به واقعیت چین باز کرد سپاسگزاریم

کنایه های معنادار به جمهوری اسلامی;  ما از بادامی عزیز که چشمان کارمندان را به واقعیت چین باز کرد سپاسگزاریم

روزنامه جمهوری اسلامی در یادداشتی به بیانیه مشترک ضدایرانی عربستان و چین علیه ایران اشاره کرد و در بخش‌هایی نوشت:

بیشتر از همه کالاهای چینی خوبی که در آن سال ها به ایران ارسال می شد، این درس برای ما مفید است. همان طور که رسما، علنا ​​و عملا به ما یاد دادند که به گفته خودشان «دوست و دشمن ابدی وجود ندارد».

آنها با ایستادگی و توافق با عربستان نشان دادند که منافع ملی آنها برای آنها دائمی است.

نمی توان آنها را نقد کرد. این قطعه باید به کسانی داده شود که نقاشی های دائمی روی دیوارهای خود می کشند. حالا گویا چینی های امروز داستان نقاشی مولوی را خوانده اند و این بار جای رومی ها را عوض کرده اند.

در این داستان، هنرمندان چینی با هزاران تلاش و کوشش، طرحی از رنگ‌های بی‌شمار ساختند و تصویری بی‌نظیر خلق کردند، اما رومی‌ها – بخوان غربی‌ها – فقط دیوار را صیقل دادند، اما وقتی پرده بلند شد، نقاشی چینی روی دیوار رومی لذت بخش تر شد و بازی را انجام داد.

امروز چینی ها دیوار سیاست خارجی خود را صیقل داده اند تا حتی در عربستان سعودی که حیاط خلوت غرب محسوب می شود، دست برتر را داشته باشند. آنها به هزینه خود فحاشی کردند و از نظر ما به «ناجوانمردی» پایان دادند، اما ما باید با تأکید بر منافع ملی ایران، شاهراهی را برای احتمال از دل این تهدید باز کنیم.

از این رو می توان گفت که از چشمان بادامی که این واقعیت را در برابر چشمان درشت دوستان ما مطرح کرد تا بتوانند «درست» ببینند که چینی ها – مانند همه کشورهای دیگر – چیزی جز منافع خود نمی دانند سپاسگزاریم. و دید آنها به غرب در آسیا از گوشه چشم، از تهران اسلاید تا ریاض قابل مشاهده است. نه تنها چشم چپ اعراب را برای جزایر سه گانه ایرانی بیرون خواهند آورد، کاری که هیچ یک از اعضای دائم شورای امنیت انجام ندادند، حتی آمریکا، بلکه این دوست قدیمی ما – که برخی برایش غش کردند و بیهوش شدند. – من کردم.

این واقعیت جهان است. ما به وضوح ندیدیم که قانون دوست بازی قدیمی نان و نمک را برای این مجلس مقدس می دانیم. نه این خبری نیست اخبار امروز بازی برای علایق بیشتر است. کاری که دیگر شریک بازی ما، روسیه، متفاوت انجام می دهد.

بازار نفت و گاز ثابت می کند که فقط “منافع دائمی” وجود دارد و شرکای دائمی وجود ندارد. آنها راه خود را می روند، ما راه خود را برویم یا همچنان به جذابیت چشمان بادامیس خیره شویم؟

ما اویغورهای آنها را ندیدیم، شرکت آنها را با غرور نادیده گرفتیم، در برابر سیاست جدید آنها چه خواهیم کرد؟ آیا ما نگاهی تازه به منافع ملی خود خواهیم داشت و روابط را بر این اساس تنظیم خواهیم کرد؟ آیا برای تولید، انباشت و نگهداری آن آستین ها را بالا بزنیم؟ خدای نکرده کاری جز این نکنیم، ما را از منافع ملی دور می کند و «عقل» ما را زیر سؤال می برد، «ناموس» ما را از بین می برد و «مصلحت» ما را نادیده می گیرد. بیایید از این تهدید فرصتی بسازیم. امکانش وجود دارد. مطمئن باشیم.

دیدگاهتان را بنویسید