آغاز عصر آشتی در خاورمیانه/ آیا کلید ریست در سوریه، یمن و لبنان فشار داده شده است؟

آغاز عصر آشتی در خاورمیانه/ آیا کلید ریست در سوریه، یمن و لبنان فشار داده شده است؟

اکنون زمان حل اختلافات است. سعودی ها با کمک چین در حال عادی سازی روابط با ایران هستند. امارات جنگ با ترکیه و قطر را به حالت تعلیق درآورده است. اعراب (که نفرت خود را فرو برده اند) در حال احیای روابط با اسد هستند. اعتبار میانجیگری توافق عربستان و ایران نیز به چین تعلق می گیرد. اما در واقع نیروی محرکه در منطقه، امارات متحده عربی، معمار سیاست خارجی «عدم تقابل» است.

دیوید ایگانتیوس در واشنگتن پست نوشت: بیایید در مورد پایان دادن به جنگ های کره صحبت کنیم. نه، منظورم اوکراین نیست، حداقل در حال حاضر، منظورم جنگ در خاورمیانه است. در اینجا فهرست کوتاهی از آن جنگ‌هایی است که نشان می‌دهد چرا دیپلماسی آمریکایی در این بخش آشفته جهان ضروری است.

به نظر می رسد که جنگ داخلی یمن، یکی از وحشیانه ترین جنگ های قرن حاضر، به لطف میانجی گری خستگی ناپذیر نماینده ایالات متحده، تیم لندرکینگ و امتیازات عربستان سعودی، کشوری که آمریکایی ها (اغلب با دلایل موجه) به آن علاقه دارند، به سمت یک راه حل پایدار پیش می رود. نفرت. یمن ممکن است دوباره با جنگ مواجه شود، اما پس از یک سال آتش بس، سعودی ها بالاخره سزاوار شناخت هستند.

به گفته کاخ سفید، جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی، پس از تماس تلفنی هفته گذشته با محمد بن سلمان، ولیعهد، از تلاش‌های فوق‌العاده عربستان سعودی برای پیگیری نقشه راه جامع‌تر برای پایان دادن به جنگ استقبال کرد و حمایت کامل ایالات متحده را اعلام کرد. برای کشورهایی که این تلاش ها را نمایندگی کنند. تا پایان سال 2021، سازمان ملل متحد تخمین زد که جنگی که توسط رهبر عربستان سعودی آغاز شد و توسط ایالات متحده حمایت شد، 377000 نفر را کشته یا گرسنه نگه داشته است.

جنگ داخلی در سوریه غم انگیزتر است. به گفته دیده بان حقوق بشر سوریه، از سال 2011 این درگیری منجر به کشته شدن بیش از 500 هزار نفر و مهاجرت حدود 6 میلیون نفر از این کشور شده است. اما این درگیری ناگوار فاقد میانجی یا نقشه راه آمریکایی برای حل است. بنابراین، تنها کشورهای عربی قراردادهای جداگانه منعقد می کنند. وزیر خارجه عربستان این هفته برای اولین بار از سال 2011 به دمشق سفر کرد.

در مورد سوریه، سیاستمداران آمریکایی خسته شده اند، که پس از تلاش های دیپلماتیک بی شمار ناموفق قابل درک است. ما به جای سیاست، رئیس جمهور بشار اسد را تحریم کردیم و از هر گونه عادی سازی با او خودداری کردیم. تحریم ها ممکن است باعث شود اعضای کنگره احساس بهتری داشته باشند و به ما اهرمی بدهد، اما هیچ کاری برای کاهش رنج سوریه انجام نمی دهد. این رویکرد مرا به یاد عدم سیاست روشن آمریکا در قبال عراق صدام حسین می اندازد.

توصیف نقش مناسب ایالات متحده در سوریه آسان است، اما اجرای آن بسیار دشوار است. اول، ما یک تعهد اخلاقی داریم که به کردهای سوریه کمک کنیم – که نجیبانه برای نابودی داعش جنگیدند و جان باختند – جایی در سوریه فدرال آینده پیدا کنند. آسیب پذیری متحدان کرد ما زمانی نشان داده شد که یک حمله پهپادی، احتمالاً توسط ترکیه، ژنرال مظلوم عبدی، فرمانده نیروهای سوریه دموکراتیک تحت رهبری کردها را در این ماه در سلیمانیه عراق کشته شد.

برای محافظت از متحدان کرد خود در سوریه آینده، ایالات متحده باید با شرکای منطقه ای خود در امارات متحده عربی، اردن و بله، عربستان سعودی همکاری کند. امیدواریم که دیپلماسی مخفی از قبل آغاز شده باشد.

جهان مدیون SDF (نیروهای دموکراتیک سوریه) است پس از شکست داعش، این شبه نظامیان مسئولیت اسکان اسیران این گروه تروریستی را بر عهده گرفتند که در صورت آزادی، تمامی کشورهای اروپا و جهان عرب را تهدید می کند. نادیده گرفتن نیروهای SDF (نیروهای دموکراتیک سوریه) پس از از دست دادن 12000 کشته در نبرد با داعش بسیار عجیب است.

در سوریه به غیر از کردها مشکلات دیگری هم داریم. کشورهای عربی همسایه (و اسرائیل) برای کاهش قدرت نظامی ایران در آنجا به کمک نیاز دارند. ترکیه در مورد امنیت مرزهای جنوبی خود نیاز به اطمینان خاطر دارد. پناهندگان به راه خانه نیاز دارند. اسد، برنده نهایی، مستحق کمک های بازسازی نیست، اما سوریه شایسته است. علاوه بر این، آزادی آستین تیس، روزنامه نگار مستقل و نویسنده واشنگتن پست که در سال 2012 در آنجا ربوده شد، بسیار مهم است.

وقتی به جنگ‌های خونین در منطقه فکر می‌کنیم، لحظه‌ای مکث کنیم تا لبنان فقیر و ویران را به یاد بیاوریم. این کشور پنج دهه است که توسط جنگ داخلی و فساد ویران شده است. نظام سیاسی آن چنان مسموم است که ملت نمی تواند بر سر رئیس جمهور توافق کند. ایالات متحده می تواند با حمایت از نامزدی ریاست جمهوری ژنرال جوزف عون، فرمانده نیروهای مسلح لبنان که نمادی ناب و غیرسیاسی از ملت و آرمان های آن است، به کشور کمک کند. حزب الله آن را دوست ندارد، اما بسیاری از لبنانی ها دوست دارند. در نهایت دکمه Reset لبنان را فشار دهید.

خاورمیانه برای بیشتر زندگی ما منطقه درگیری بوده است. در حال حاضر، دوران تنش زدایی ممکن است در راه باشد – به استثنای غم انگیز درگیری بی پایان اسرائیل و فلسطین.

سیستم عامل جدید را می توان در چهار کلمه خلاصه کرد: دوست یابی، کسب درآمد.

اکنون زمان حل اختلافات است. سعودی ها با کمک چین در حال عادی سازی روابط با ایران هستند. امارات جنگ با ترکیه و قطر را به حالت تعلیق درآورده است. اعراب (که نفرت خود را فرو برده اند) در حال احیای روابط با اسد هستند. اعتبار میانجیگری توافق عربستان و ایران نیز به چین تعلق می گیرد. اما در واقع نیروی محرکه در منطقه، امارات متحده عربی، معمار سیاست خارجی «عدم تقابل» است.

دولت بایدن نیز پس از دهه ها جنگ آمریکا در منطقه، دوباره دیپلماسی را امتحان می کند. ما با عراقی‌ها، لبنانی‌ها، اماراتی‌ها، کردها، سعودی‌ها و احتمالاً برخی از سوری‌ها سر و کار داریم. برخی از شرکای ما ناراضی هستند، اما این بخشی از دیپلماسی است. ما دهه هاست که جنگ کره داشته ایم. زمان صلح و آرامش فرا رسیده است.

دیدگاهتان را بنویسید