ارادت اهل سنت از کردستان به امام رضا (ع) مثال زدنی است

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ به گزارش کُردتودی، ارادت مردم کردستان به اهل بیت (ع) و به ویژه شخص امام رضا (ع) وصف ناپذیر است و قرن هاست که اشعار کردی از شاعران و ادبیات کُردی در این زمینه ثبت شده است. مردم داشته باشید این کشور برای تولد این بزرگوار آیین ها و برنامه های ویژه ای دارد و همچنین در حرم امام رضا (ع) مشهد عبادت می کند.

در همین رابطه معلم معروف خالدی امام جمعه موقت سنندج در گفت و گو با کُردتودی گفت: و مردم این دیار دلبستگی خاصی به امام رئوف حضرت رضا (ع) دارند.

وی با اشاره به اهمیت دهه کرامت افزود: مردم در دهه کرامت باید به کرامتی که خداوند به آنها داده بازگردند و ارزش های معنوی خود را بیش از پیش تقویت کنند.

ماموستا خالدی خاطرنشان کرد: ترویج فرهنگ و هنر رضوی در بین اقشار مختلف جامعه و تقویت رویکرد وحدت اسلامی از طریق اشاعه این فرهنگ از مواردی است که باید همواره در جامعه اسلامی و هر برنامه متناسب با ابعاد آن زنده نگه داشته شود. از وجود و شخصیت ثامن الحجج امام علی بن موسی الرضا (ع) باید انجام شود.


این رگ بالاترین کیست تاج و تخت است

ارادت شاعران و نویسندگان کرد اهل سنت به پیامبر گرامی اسلام (ص) و اهل بیت (ع) خاص است و در طول قرن ها آثار فاخری در این زمینه خلق کرده اند. و یکی از مشایخ معروف طریقت نقشبندیه از این بزرگان است.

وی شیفته و شیفته پیامبر گرامی اسلام (ص) و اهل بیت (ع) بود و در دوران حیات پربار خود و در آثار مختلف علمی و ادبی عمق ارادت و اخلاص خود را به روشنفکران و اهل بیت بیان می کرد. ملکوت الهی پیامبر اکرم (ص). قصیده معروف وی در رثای امام رضا (ع) در سفر به خراسان و عبادت بیت مطهر این امام جماعت سروده شده و اکنون داخل صحن اصلی رضوی با این ابیات شاعر کرد اهل سنت مزین شده است.

مولانا نقشبندی عمق ارادت خود را منظم به تصویر می کشد و به جرأت می توان گفت در میان عبادت کنندگان این امام زمان هیچکس نمی توانست به زیبایی مولانا شخصیت آسمانی امام رضا (ع) را توصیف کند.

وی در بدو ورود به بارگاه ملکوتی این امام در خراسان شعری در مدح امام رضا (ع) سروده که در ادامه آورده ایم.

این صحن اوج عرش است / و نور گنبدش همه جهان را روشن می کند

شرم خورشید شمس پای کابتین شمس / روی داشبورد چرخ چهارم شش در است

انعکاس چهره ی رنگین آتشین او / روی سنگ جایی است که پای سمندر می لغزد.

نعمان خجالت می کشد بنیان هنرمند / قسمت شکسته دل بی تاب

با اینکه کفش مسافران را نگه می دارد، هزار هاکان و قیصر بر در دارد

این صحن کاروانسرای اولیاء الله است / این کوی نور هر دو چشم پیامبر است.

این بارگاه حضرتش است که از مشرق تا مغرب امتداد دارد / سایه جهان

این حرم رضا است که «پسر کاظم» است / سیراب نوگلی زگلستان «جعفر است»

سرو سهی زگلشن سلطان انبیاء/ باد نو حدیث «زهرا و حیدر» است.

جوجه کوچولو به قصر کمال نمی پرد

تا چنین جانی بر پیکر پاک زمین غلبه کند / به این چرخ می بالد

در سطح، آنچه از رازهای درونی / زاویه رفلکس است تلفظ می شود

خورشید از جمالش نور می گیرد / آری عقوبت به احسان است

زائر به مشهد برمی گردد

بی تاریکی آب خضر نوش بر در / قابیل حکومت است

بوی محمد (ص) را می شنوی

از موج شورش درهم شکسته کشتی خشکی / وگرنه راز سلسله اللنگر است.

ارادتمندان به آرامی به سمت حرم او می روند

بردگان هالد کاکل دستگیره ها را بسته اند / کارشان مدام این در را جارو می کند

شاه جلال عقل و زبانت / کی وصف تو فراتر از عقلت باشد؟

توصیفات چون تو پادشاه من هستی، آینه مهر انور را التماس می کنی / صیقل می دهی

جانا مفتخر است که پادشاه تاج و تخت لولاک کاز باشد /

دیگری به حق در اسناد روزگار / بابی زادفتر، هنر او خیبر خیبر است.

دیگر در پرتو عصمت کسی که نام / رشته زبان و حیرت عقلش فصیح است.

وقتی این اسید/بز سوگوار را مسموم می کنی دو چشم دیگر همه کاره تر می شود

دیگری خون سلطان کربلاست / بز کنار چرخش خون سرخ است

واقعیت این است که بوی مناقبش / ترکیب بو کمتر است

سپس به روح آکداس باکر که قلب / مخزن مرگ او جواهر اسرار است

دیگری نور باطن جعفر است که سینه / دریای لبش قاضی عرفان است.

به حق موسی کاظم که بعد از اوست / از اعیان و اشراف

ننگ بر بشقاب طلعت در شعاع بزی تو / شرم بر ماه چهاردهم و خورشید مشرق

دیگری برای صلاح تقی و طهارت نقی / و سپس برای سربازی که تمام بدنش سنگ قیمتی است.

دیگر سیاست مملکت بز است / با بره شیر برای حاکم زیاد است.

بر «خالد» رحمت خدا بر او که مدام زمزمه می کند / مثل زمزمه می لرزد.

در پادشاه عدالت، این گدا / گدای شکست خورده دیو سرکش و روح ظالم است.

به فضل، چون پادشاه مظلوم تو، بنده / اگر از او خلاص شوی، چه ارزشی دارد.

نااهل و مجازات احسان نصف نااهل و مردم قبل از کریمان است

وجود خواهر گرامی امام رضا (ع) بی بی حجره کتون در شهر سنندج سالهاست که مایه راز و نیاز و ستایش و ستایش مردم این دیار بوده و حاجت خود را از خداوند با راز دریافت می کنند. ، حاجت ، گریه و زاری در این مکان مقدس اگر نذری دارند در این مکان مقدس به نذر خود وفا می کنند.

مرحوم شاهرک اورامی از شاعران کرد اهل سنت سنندج نیز ارادت خود را به امام رضا (ع) چنین بیان کرد:

ای ستاره ی روشن دهات / ای پرتو مشعل پیشرو

ای مرتبه بلند تجرید / ای نغمه عاشقان توحید

راضی از رضا سلیم تسلیم / درباره رویداد «تقویم فیاهان حسن»

ای خورشید برج مشرق من / آه ای شعله خورشید طلوع من

ای عشق پاک و جاودانه / ای گلبان گلشن محمد (ص)

ای پسر موسی بن جعفر / ای اختر روز هشتم ماه

ای ضامن آهو / بوکس

که به یاد توست / و به نام خوشبختی گره می گشاید

گره زکار و برم بگشا / جز مهر تو ضامنی ندارم

از حرم بیا تا مرهم درد من شوی / بگذار کبوتر تو باشم

در گنبد تو پنهان می شوم / و به مناره هایت نمی رسم

جایی که می بینم کبوتر من خداست نمی غلتم

افتاد در باز کردن / نشان دادن دم بسته شدن من

به گرمای هوا / لانه را دوباره باز کن

دیدگاهتان را بنویسید