از دولت کمیته امداد، تا دولت گشت ارشاد/خادم، دستور داده شده است!

از دولت کمیته امداد، تا دولت گشت ارشاد/خادم، دستور داده شده است!

روز جدید : این گزاره که «دولت مصمم به انجام کار خیر است» تا حد زیادی نادرست است زیرا این مردم هستند که باید دولت را وادار به انجام کارهای خیر کنند. کاری که رسانه ها و احزاب در دنیای مدرن انجام می دهند این نیست که حکومت به دیگران دیکته کند! / به نظر می رسد از نظر آقای رئیسی قبل از این دولت کمیته امداد بزرگی وجود داشته (یا نبوده و باید باشد) و اکنون ستاد بزرگی است (یا باید باشد) با نماد ارشاد. گشت.

آقای ابراهیم رئیسی در دیدار با اعضای تیم امر به معروف و نهی از منکر گفت: دولت مصمم به امر به معروف و نهی از منکر به ویژه در مسائل اقتصادی و اجتماعی است. زیرا وظیفه دولت از همه نهادها بیشتر است.

از بایدها و نبایدهای معمول در هر سخنرانی رئیس جمهور که اظهارات بدیهی است، بگذریم، مهم ترین جمله او همان نقل قول است، اما جالب اینجاست که بلافاصله می گوید: «از ظرفیت مردم باید برای تحقق بخشیدن به خواسته ها استفاده شود. امر به معروف و نهی از منکر، زیرا این وظیفه امت است.

اما معروف از «عرف» می آید و «منکر» یعنی چیزی که جامعه آن را نامطلوب می داند. آیا دولت می خواهد به مردم بگوید چه چیزی خوب است و چه چیزی بد؟

اگرچه این سطح از ساده‌سازی و تنزیل یک مقوله را می‌توان به ادبیات غیرتخصصی و سطح ساده گفتمان ابراهیم رئیسی نسبت داد که کلیشه‌های رسمی را به شکلی نامناسب تکرار می‌کند و بیشتر برای عناوین خنثی روزنامه قدیمی مفید است، اما در این پاراگراف به نظر می رسد مراد معروف است که آقای رئیسی هم مانند ارشاد گشت دارد و با اینکه تب فروکش کرده و صدای برخی ائمه جمعه را بلند کرده و حتی برخی مانند آقای احمد خاتمی را مجبور به کناره گیری کرده است. و بارها توضیح دهید، اما به نظر می رسد که آقای یک رهبر جدید به کاروان پیوسته است.

البته اینطور نیست که انسو و مسیح علینژاد توانسته اند مردم را متقاعد کنند که روسری خود را بردارند. زیرا زنان و دختران مانند قبل هستند و کم و بیش روسری می پوشند و آن را از سر برنداشته اند و گشت ارشاد نیز آنها را وادار نکرده است تا حد امکان لباسی را که انتخاب کرده اند تغییر دهند.

در عالم سنت، مقصود از محبوبیت، کاری است که احزاب و رسانه ها در دنیای مدرن انجام می دهند و اگر آقای رایضی می خواست به زبان امروزی صحبت کند، باید می گفت: «دولت من بستر این کار را فراهم می کند. ، هم در بین افراد و هم در سازمان ها محبوب است و رسانه را فراهم می کند.

گیر نکردن در نوع پوشش دختران و زنان مهم است، زیرا قانون برای حجاب عمدی و آشکار (نه کم حجاب، گشاد حجاب و غیره) جریمه نقدی بین 5 تا 50 هزار تومان یا 5 تا 50 هزار تومان در نظر گرفته است. بد حجابی). یکی از راهکارهای دولت، لایحه افزایش جریمه ها و لقب «جراحی اجتماعی» به عنوان نوک فرهنگی جراحی اقتصادی است! (این روزها در هر سخنرانی به جز خود ابراهیم رئیسی این کلمات را می شنوید: یکپارچگی فرهنگی، هم افزایی و گفتمان سازی)

در یک حالت عادی، این گزاره که «دولت مصمم به امر به معروف است»، اگر نگوییم کاملاً غلط است، زیرا این مردم هستند که باید به دولت امر به معروف و نهی از منکر کنند. . البته کاری که رسانه ها و احزاب در دنیای مدرن انجام می دهند این نیست که حکومت دیگران را امر به معروف و نهی از منکر کند!

امام حسین (علیه السلام) در مقام حکومت و قدرت نبود. بلکه به عنوان منتقد این تعبیر را علیه دولت وقت به کار برد.

به نظر می رسد از نظر آقای رایضی قبل از این دولت کمیته امداد بزرگی وجود داشته (یا نبوده و باید باشد) و احتمالا الان (یا باید باشد) یک ستاد فرماندهی بزرگ با نماد ارشاد است. گشت.

از دولت کمیته کمک تا دولت ارجاعی

اما سوال پیچیده نیست. در زبان امروزی معروف است که افراد هنگام کار با دست باید رفتار و گفتار را رعایت و نظارت کنند و معیار آن عرف جامعه است.

توجه: «نظم مشروع» نمی گوید. گفته می شود «ناگفتنی است». تعریف «عرف» روشن است. عرف نه تصاحب را دوست دارد، نه با وعده های دروغین سازگار است، نه انتخابات واقعی را رقابتی می داند، نه سانسور را در موارد خارج از اخلاق موجه نمی داند و نه پوشش زنان را متفاوت، نه مثل نسل های قبل که تا 100 سال برقع می پوشیدند. قبل، یا بیشتر زنان در خانه.، اما هنوز هم در فرهنگ ایرانی می گنجد.

این جمله که وظیفه دولت از همه نهادها بیشتر است نیز تعجب برانگیز است، اما باید گفت: «دولت بیش از دیگران به امر به معروف و نهی از منکر نیاز دارد».

من قبلاً بارها توضیح داده ام که کلمه ارشاد در نام وزارت رهبری به دلیل علاقه وزیر کشور است. [اطلاعات به معنی ارتباطات] به رهبری ملی تبدیل شد و رهبری نبودن کار دولت نیست!

از نظر ابراهیم رئیسی، احتمالاً همه امور سر و سامان دارد و تنها اقلیتی از سلامت پوشش یا مالی پیروی نمی کنند و اکنون دولت و ستاد فرماندهی باید به آن رسیدگی کنند.

معروف است که به رسمیت شناختن قانون پولی یک امر دستی است. چرا؟ چون پول و امکانات عمومی در دست آنهاست.

همچنین می توان پرسید که آیا دولت «خدمتکار» مردم است، آیا «خدمتکار» به «بنده» امر و نهی می کند؟ اگر ولی هستی و می خواهی امر و نهی کنی این همه صحبت از خدمت به دیگران چیست؟ نوکر عامر هم پدیده است.

از دولت کمیته کمک تا دولت ارجاعی

البته جواب را می توان حدس زد. از منظر اصولگرایی ایرانی ما دو نوع آدم داریم: یکی افراد حامی و متحد و دیگری افراد منتقد و منفصل. آیا دولت خدمتگزار مردمی است که از آن حمایت می کنند و برای سایر اقشار جامعه نقش فرمانده را ایفا می کند؟ کمک های اولیه و راهنمایی دوم؟

بنابراین وقتی می گوید وظیفه مردم امت است، منظورش مردم پشتیبان و مطیع است و وقتی می گوید وظیفه حکومت است که کار خیر کند، منظورش مردم دیگر است.

درست است که این دیدگاه ریشه در دهه 1960 دارد، اما یک تفاوت عمده با 40 سال پیش این است که وسعت دایره این دو نوع «مردم» در ایران امروزی با منطقه ایران تفاوت زیادی دارد. دو دایره در سال های 1960.

از این منظر اگر حکومت متعلق به دایره بزرگ تری باشد بحث است و اگر از دایره محدودتری باشد بحث دیگری.

دیدگاهتان را بنویسید