اسرائیل و آمریکا علیه برنامه هسته ای ایران توافق دارند

اسرائیل و آمریکا علیه برنامه هسته ای ایران توافق دارند

علیرضا مکی در یادداشتی درباره دیپلماسی ایران می نویسد: بر اساس گزارش های رسیده از شورای امنیت ملی آمریکا، به نظر می رسد واشنگتن قصد دارد در ازای همکاری طالویو در صورت صلح و راه حل دو کشور به این کشور کمک کند. مد نظر دولت دموکراتیک آمریکا، با افزایش فشار بر عربستان سعودی، عادی سازی روابط با این کشور باید هر چه سریعتر تکمیل شود و از سوی دیگر برای مقابله مشترک با برنامه هسته ای ادعایی نظامی جمهوری اسلامی ایران، آنها باید برای همکاری نزدیکتر تلاش کنند.

دیپلماسی ایرانی: با گذشت روزها، علیرغم انتشار اخبار دوره ای از سوی مقامات اروپایی و جمهوری اسلامی ایران مبنی بر بازگشت به توافق، به طور فزاینده ای آشکار می شود که دو کشور در حال جدا شدن هستند. نزدیک نیست

در این میان، ایالات متحده که در استراتژی جدید امنیت ملی خود به وضوح قصد دارد چین و شرق آسیا را با حل تعدادی از مشکلات ثانویه مستقیماً هدف قرار دهد، برای حمایت از استراتژی خود در شرق آسیا نیاز به حل برخی مشکلات در خاورمیانه دارد.

به نظر می رسد در چند روز گذشته، ایالات متحده در حال اعمال فشار بر اسرائیل برای حل برخی مسائل با سازمان های خودگردان و کاهش مواضع ناسیونالیستی راست افراطی علیه کمک های آمریکا به این کشور در دو زمینه است.

بر اساس گزارش های رسیده از شورای امنیت ملی ایالات متحده، به نظر می رسد که واشنگتن قصد دارد در ازای همکاری تلاویو در صورت صلح و راه حل دو کشوری، به گفته دولت دموکراتیک ایالات متحده، به این کشور کمک کند. دولت ها برای افزایش فشار بر عربستان سعودی در صورت عادی سازی روابط با این کشور باید هر چه سریعتر به نتیجه برسند و از سوی دیگر برای مقابله مشترک با برنامه هسته ای ادعایی نظامی جمهوری اسلامی ایران، باید به نتیجه برسند. همکاری نزدیک تر را دنبال کنید.

به گفته یکی از مقامات ارشد کابینه امنیتی اسرائیل، در صورت توافق دو طرف، برنامه های اطلاعاتی و امنیتی خود را علیه برنامه جمهوری اسلامی ایران و همچنین طرح دولت آمریکا برای مدرن سازی ارتش اسرائیل برای آماده سازی برای حمله احتمالی به این رژیم هماهنگ خواهند کرد. تاسیسات هسته ای جمهوری اسلامی ایران کمک خواهد کرد.

در هر صورت، با دخالت روسیه در جنگ اوکراین و سیگنال‌های متناقضی که طرف‌های مذاکره‌کننده برجام به یکدیگر می‌فرستند، به نظر می‌رسد فضا برای نقش پررنگ‌تر اسرائیل در پرونده هسته‌ای ایران ایجاد شده است.

در همین حال، واشنگتن همچنین می خواهد سه مشکل خود را به طور همزمان حل کند تا در زمان و هزینه برای تمرکز بر شرق آسیا صرفه جویی کند.

موضوعی که در اینجا باید به آن پرداخته شود، توانایی دولت نتانیاهو برای ایستادگی در برابر فشارهای آمریکاست.

نکته مهم در این موضوع این است که به یاد داشته باشیم با وجود یکپارچگی نسبی دولت نتانیاهو که متشکل از احزاب راست ناسیونالیست است، به دلیل دخالت شدید برخی احزاب مذهبی در این دولت، از تعادل خارج شده است. به عبارت دیگر، اعتبار دولت بنیامین نتانیاهو که پس از هفتمین انتخابات سراسری این کشور در کمتر از 5 سال تشکیل شد، به تعداد آرای دریافتی از پایگاه مذهبی و احزاب مذهبی بستگی دارد. با توجه به مشکلات دولت نتانیاهو با حزب محبی به ویژه در مورد وزارتخانه های آموزش و پرورش و وزارت دادگستری، به نظر می رسد این مشکلات در آینده نزدیک تشدید شود.

در هر صورت، با توجه به این اهمیت و این واقعیت که طرف های محبی با دادن امتیازات بیشتر به اعراب به ویژه اعراب ساکن در این سرزمین ها از سال 1967 موافقت نمی کنند، موضع دولت نتانیاهو به ویژه شکننده خواهد بود. زیرا از یک سو برخلاف خواسته های مهم ترین شریک راهبردی کشور و همچنین امتیازات ارائه شده از سوی آمریکا است، از سوی دیگر نیاز به سیاست زدگی برای حفظ حکومت بر سر کار، کنترل دولت است. حق او را وادار می کند که درخواست های متناقض را در نظر بگیرد.

در هر صورت باید توجه داشت که نتانیاهو استاد بازی سیاسی در عرصه سیاسی رژیم صهیونیستی است و کارنامه حکومت او حتی از بن گوریون یکی از بنیانگذاران اولیه دولت اسرائیل نیز پیشی گرفته است. اما در این مرحله اسرائیل با یک علامت سوال بزرگ مواجه است، منافع ملی آن امروز مستلزم انواع خاصی از تصمیمات است و حفظ یکپارچگی دولت و جلوگیری از انتخاب مجدد مستلزم تصمیمات متناقض است.

در همین حال، یک عامل بسیار مهم می تواند به دولت نتانیاهو در حل این معما کمک کند. روسیه و شخص پوتین از جمله مولفه هایی بودند که نتانیاهو می توانست در چنین شرایطی روی کمک آنها حساب کند. زیرا دیاسپورای روسی ساکن اسرائیل و یهودیان روسی مقیم روسیه از جمله خطوط ارتباطی تل آویو و مسکو هستند که از قضا روابط گرمی با کرملین نیز دارند. در شرایط عادی، نتانیاهو ممکن است از پوتین بخواهد که برای متقاعد کردن رهبران جناح راست و احزاب روسیه به طرفداری از سیاست‌های او وارد عمل شود. اما در شرایط کنونی پوتین نه می تواند به چنین درخواستی عمل کند و نه آمریکا اگر در وضعیت مناسبی بود، این سیاست اسرائیل را بی پاسخ می گذاشت.

در هر صورت، به نظر می رسد زمان برای همه طرف های توافق هسته ای، اعم از رسمی و غیررسمی، به سرعت در حال سپری شدن است، بدون اینکه نشانه ای از کاهش بن بست هسته ای وجود داشته باشد. از یک سو اقتصاد جمهوری اسلامی ایران به سرعت رو به افول است و هنوز برای شعله ور شدن ناآرامی های اجتماعی دیر نشده است، از سوی دیگر آمریکا اراده دستیابی به توافق را به سرعت از دست می دهد و از سوی دیگر. نیازهای اروپا به منابع انرژی به سرعت توسط منابع دیگر برآورده می شود، اما وضعیت امنیتی و سیاسی در این قاره به سرعت در حال بدتر شدن است.

این در حالی است که وضعیت منطقه چندان باثبات به نظر نمی رسد. زیرا با طولانی تر شدن بن بست هسته ای، میزان انرژی متمرکز در منطقه افزایش می یابد. این در حالی است که اسرائیل به عنوان یک بازیگر منطقه ای و یکی از طرف های غیررسمی در هر گفت و گو و مذاکره ایران و غرب روز به روز بی قرار می شود. در این میان، این امکان وجود دارد که گزینه نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران از دیدگاه دولت متحد اما بی‌ثبات بی‌بی جذابیت بیشتری پیدا کند، زیرا می‌تواند با اقدام نظامی سنگین بخشی از مشکلات داخلی خود را حل کند. و از طرف او نمی تواند در هیچ عملیات نظامی به حمایت مستقیم آمریکا نیاز داشته باشد.

در همین حال، در ماه‌های اخیر، رزمایش‌های مشترک بین اسرائیل و ایالات متحده، امارات، بحرین و برخی از اعضای اروپایی ناتو نشان می‌دهد که ایالات متحده نیز به تدریج مایل است با اسرائیل برای حمله هسته‌ای ایران همراه شود. این امر در حملات سال های اخیر از جمله حمله اخیر به تاسیسات اصفهان مشهود است.

دیدگاهتان را بنویسید