اصلاحات در جریان اصلاح طلبی به بن بست رسیده است

اصلاحات در جریان اصلاح طلبی به بن بست رسیده است

احسان انصاری: همانطور که سید محمد خاتمی می گوید آیا اصلاحات در عقل و تجربه به بن بست رسیده است یا به قول کلیباف باید به سمت تغییر و تحول در حکومت داری و اداره کشور حرکت کنیم؟ چه ابزارها و رویکردهایی برای این تغییر مورد نیاز است؟ داریم؟ آیا اراده ای برای این تغییر وجود دارد؟ وی برای پاسخ به این سوالات با اسماعیل گرامی مقدم معاون حزب اعتماد ملی گفت وگو کرد. گرامی مقدم معتقد است: «اینکه اصلاح طلبان در قدرت نیستند و از سوی دیگر سیاست ها و برنامه های آنها در جامعه اجرا نشده است، به معنای آن است که اصلاحات از نظر روش و کارکرد به بن بست رسیده است.

وحدت مدیریت منجر به گذار از شرایط بد به شرایط خوب نشده است. یعنی اصلاحات به بن بست رسیده است. پیشنهادات آقای خاتمی می تواند دولت را در مسیر اصلاحات و پیشرفت راهنمایی کند. عده ای که راه اصلاحات را قبول ندارند در خیابان هستند در مسیر براندازی می آیند و می روند. در حالی که جریان اصلاحات دارای چارچوب فکری و نظری است، ما همچنان معتقدیم که برای رسیدن به حکمرانی خوب راهی جز اصلاح برخی ساختارها وجود ندارد. ماحصل این گفتگو را در زیر می خوانید.

اصولگرایان به رهبری محمدباقر کلیباف خواستار تغییر و تحول در اداره کشور و حکمرانی خوب در کشور هستند. آیا این روند ظرفیت ایجاد تغییر را دارد؟

با توجه به اتفاقاتی که در پنج ماه گذشته رخ داده است، باید بپذیریم که باید برخی از رویه‌های حکمرانی خود را بازنگری کنیم، به همین دلیل، هر گروه و حاضری تحت هر نامی اعم از حکومت‌داری جدید، حکومت‌داری اصلاحی و حکمرانی خوب، یا هر کلمه ای که در جهت تغییرات اعمال شود. مهم این است که این تغییرات در جامعه باشد و جامعه آن را خوب احساس کند، جامعه احساس می کند مدیریت در جهت اصلاح امور انجام می شود، فرقی نمی کند این سوال را چه کسی گفته است. اما آقای خاتمی به عنوان فردی که رئیس دولت اصلاحات بوده و همواره بر اصلاح طلبی تاکید داشته است، اگر در شرایط کنونی به موضوع اصلاحات حکومتی اشاره کند مقبولیت بیشتری برای مردم خواهد داشت، این در حالی است که مردم این موضوع را مطرح کرده اند. خاطرات خوبی در اقتصاد دارند و از دوران ریاست جمهوری آقای خاتمی دیپلماسی دارند و در بیانیه ای که به مناسبت پیروزی انقلاب کردند به 15 بند اصلاحی اشاره کردند که اجرای آنها می تواند به بهبود شرایط کمک کند. من معتقدم مواردی را که آقای خاتمی در بیانیه خود عنوان کردند قابل اجراست. برخی در کوتاه مدت، برخی در میان مدت و برخی دیگر در بلندمدت اجرا می شوند که اجرای این برنامه ها نیز بخشی از حکمرانی خوب تلقی می شود.

در چه شرایطی رضایت مردم تضمین می شود، آیا ابزار و رویکردهای مناسبی در این زمینه وجود دارد؟

مهم ترین عاملی که می تواند شرایطی را برای رضایت مردم ایجاد کند، بهبود شرایط زندگی مردم است. دولت باید رویکردی را اتخاذ کند که زندگی مردم را از نظر اقتصادی آسانتر کند و مردم بتوانند زندگی با کیفیت بهتری داشته باشند. امروزه افراد در زندگی عادی خود با مشکلاتی روبرو هستند و در امور روزانه با چالش هایی روبرو هستند. اینکه تورم در کشور به یکباره به 55 و 60 درصد می رسد یعنی مردم زندگی راحتی ندارند و با مشکل مواجه هستند. کیفیت زندگی مردم باید بازیابی شود. راهی برای بازگرداندن آن به مردم وجود دارد. دستیابی به اقتصاد پایدار. دستیابی به اقتصاد پایدار نیز نیازمند سیاست و دیپلماسی پایدار مبتنی بر تعامل با جهان است. در شرایطی که کشور با تحریم مواجه است نمی توانیم رشد اقتصادی بالایی داشته باشیم. وقتی از رشد اقتصادی و افزایش ارزش پول ملی صحبت می کنیم باید بتوانیم اقتصاد کشور را سامان دهیم، موضوع حکمرانی خوب و جدید چیز عجیبی نیست و فرمول خاصی دارد، در این فرمول بیشترین وجود دارد. مفاهیم اولیه اقتصادی که اگر کشورها به آن توجه کنند می توانند به سمت حکمرانی خوب حرکت کنند، در شرایط کنونی که با وضعیت انحرافات ارزی مواجه هستیم، همه می دانیم که کسری بودجه دولت نقش اصلی را در ایجاد آن ایفا می کند. تورم در کشور وقتی به کشورهای دیگر نفت و کالا می فروشیم اما امکان بازگشت ارز به سختی در اختیار کشور است و خزانه خالی است. استفاده کنندگان ارز برای تولید کالا مجبور به خرید ارز گران هستند. این وضعیت باعث افزایش ارزش کالا در کشور می شود. در چنین شرایطی قیمت سایر کالاها نیز تحت تاثیر قرار می گیرد و افزایش می یابد. دستمزدها و کارگران نیز از مهمترین افرادی هستند که تحت تاثیر کاهش ارزش پول ملی قرار گرفته و احساس فقر می کنند. در کنار این احساس فقر، این افراد به طبقات فرودست تعلق دارند و از نظر اجتماعی طرد شده اند.

آیا تغییر برخی رویکردها در حوزه سیاست خارجی را کلیدی برای تغییر وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم می دانید؟

بله، اگر این اتفاق بیفتد برای کشور بهتر است. ما باید به سمت بهبود روابط خود با جهان حرکت کنیم. تحریم ها بر اقتصاد کشور تأثیر منفی گذاشت. از سوی دیگر موضوع هسته ای ایران باید هر چه زودتر حل شود. در شرایط کنونی رفع تحریم ها باید به مهمترین اولویت مدیریت کشور تبدیل شود. اگر تحریم ها برداشته شود، وضعیت اقتصادی کشور بهتر می شود و قناعت به کشور باز می گردد، در شرایط فعلی مردم با مشکل مواجه هستند، خیلی ها با آن مواجه هستند. بعد از مشکلات اقتصادی باید مشکلات اجتماعی و سیاسی حل شود، در حوزه سیاسی و اجتماعی برخی از قوانین ما باید اعمال شود و برخی تغییر کند. برخی مسائل نیازمند قوانین عادی است اما موضوعاتی مانند ترکیب مجامع مورد انتقاد برخی نخبگان کشور قرار گرفته است. اکثر مجامع در کشورهای دیگر از تخصص های مختلف مونتاژ استفاده می کنند.

آیا شرایط و فضا برای چنین تغییراتی در کشور وجود دارد؟

تغییرات در این سطح می تواند اعتماد به نفس را افزایش دهد. در واقع با چنین رویکردهایی می توان مردم را به شرکت بیشتر در انتخابات تشویق کرد. هیچ راهی برای جلوگیری از این مشکلات وجود ندارد و ممکن است مجبور شوید در برخی موقعیت ها بایستید. چین که بر اساس اقتصاد کمونیستی و سوسیالیستی به این درجه از توسعه اقتصادی نرسید، اما با عبور از اقتصاد سوسیالیستی به این مرحله رسید. در شرایط اقتصادی کنونی این کشور سرمایه داری است. این بدان معناست که چین برای توسعه و پیشرفت خود بر برخی مشکلات فائق آمده است. به عنوان مثال دولت بحث قانونی ماهواره را در دستور کار قرار داد و با وجود اینکه ماهواره امروز از نظر قانونی ممنوع است، عده ای از آن استفاده می کنند. ما باید بپذیریم که جامعه در حال تغییر است. مهمترین اتفاقی که در این زمینه باید بیفتد اصلاح برخی رویه های مدیریتی است. اصلاحات همچنین به معنای کنار گذاشتن سیاست های غلط است. این موضوع کمترین قیمت را برای هر نظام سیاسی ایجاد می کند. هر نظام سیاسی که بخواهد خودش را اصلاح کند، هم به نفع خود نظام است و هم به نفع مردم. در شرایط کنونی امکان قطبی کردن جامعه وجود دارد.

چگونه می توان در شرایط دو قطبی شدن جامعه به سمت حکمرانی خوب حرکت کرد؟

حرکت به سمت اصلاحات باید توسط دولت انجام شود. دولت مسئول است. مسئولیت دولت با توجه به قدرت و فرصت هایی که در اختیار دارد با برخی معترضان برابری نمی کند، معترضانی که به خیابان ها می آیند جوان هستند و سن زیادی ندارند، اما احساس ناامیدی می کنند، حوادثی که در کشور رخ داده است. ماه‌های اخیر فشارهایی را به همراه داشته است که کشور بین‌المللی‌تر شده است که ممکن است در آینده با چالش‌هایی روبه‌رو شود. امروز مشکلات ایران و آمریکا نسبت به گذشته پیچیده‌تر شده است. این وضعیت بین ایران و کشورهای اروپایی نیز به وجود آمد، نکته مهم این است که نگاه داخلی به نحوه دستیابی به حکمرانی خوب باید تغییر کند. در چنین شرایطی است که نظر سایر کشورها نسبت به حکمرانی در ایران در حال تغییر است و اتفاقات چند ماه اخیر و چالش هایی که امروز کشور با آن مواجه است نتیجه شرایط انتخابات مجلس و ریاست جمهوری است که با مشارکت کم

آقای خاتمی در بیانیه خود به مناسبت پیروزی انقلاب از بن بست اصلاحات صحبت کرد. این بن بست در جریان اصلاحات چه فایده ای دارد؟

اینکه اصلاح طلبان در قدرت نیستند و از سوی دیگر سیاست ها و برنامه های آنها در جامعه اجرا نمی شود، یعنی اصلاحات هم در اصلاح ساختارها و هم در روش ها و کارکردها به بن بست رسیده است. وحدت مدیریت منجر به گذار از شرایط بد به شرایط خوب نشد. پیشنهادات آقای خاتمی می تواند دولت را در مسیر اصلاحات و پیشرفت قرار دهد. عده ای که مسیر اصلاحات را قبول ندارند به خیابان می آیند. این تا زمانی است که جریان اصلاحات دارای چارچوب فکری و نظری باشد. ما همچنان معتقدیم که برای رسیدن به حکمرانی خوب راهی جز اصلاح ساختارها وجود ندارد. این سوالی است که همه نخبگان و حاکمان باید به آن توجه کنند. را در دستور کار خود قرار دهند.

منبع: آرمان ملی

دیدگاهتان را بنویسید