امتیازات همسر برای کار در آموزش. تسهیل اشتغال یا تولید مثل با ضوابط تحمیلی؟

امتیازات همسر برای کار در آموزش.  تسهیل اشتغال یا تولید مثل با ضوابط تحمیلی؟

روز جدید : داشتن نمره ازدواج و افزودن درصد مربوط به آن نمره به نمره متقاضی موضوعی است که می تواند حقوق متقاضیان باسواد و مجرد را به خطر بیندازد. در این گزارش رویداد 24 به بررسی پیامدهای نتیجه ازدواج فرد در آزمون استخدامی می پردازد.

شرایط استخدام متاهل

این روزها خبری مبنی بر امتیاز ویژه ازدواج با زنان در استخدام اخیر آموزش و پرورش منتشر شده است. این در حالی است که بر اساس اعلام سازمان سنجش کشور، بر اساس اعمال قانون حمایت از خانواده در آزمون استخدامی مذکور، به ازای هر ازدواج و هر فرزند حداکثر 2 درصد به نمره آزمون کتبی داوطلب اضافه می شود. حداکثر 10 درصد کل اعطای این امتیاز به این بستگی دارد که زاد و ولد در زادگاه متقاضی یا فرزند او از 2.5 درصد بیشتر نباشد.

این روزها سازمان سنجش اعلام کرد که امتیاز مشخص شده به کلیه داوطلبان زن و مرد در مناطقی که دارای شرایط زاد و ولد (2.5 به پایین) باشند.جنسیت زن) داده می شود. نتایج در صورتی که برای شرکت در آزمون خوداظهاری بررسی مدارک و مصاحبه استخدامی وزارت آموزش و پرورش در خصوص تنظیم مدارک و راهنمایی جهت انجام مراحل فوق بر اساس محتوای اطلاعیه مورخ 04/04/20 وارد فهرست نهایی شوند. 03/1401 سازمان سنجش باید اقدام کند.»

اعطای این امتیاز ویژه به افراد متاهل با واکنش شدیدی در جامعه مواجه شده است، بسیاری از کاربران فضای مجازی به ویژه زنان این سوال را مطرح کرده اند که زنان مجردی که علاقه مند به کار در سازمان های دولتی هستند، چرا باید از چرخه استخدام خارج شوند. از مجرد بودن و اگر بتوان همه امتیازات را به افراد متاهل داد، زندگی و معیشت زنانی که به دلایل مختلف ازدواج نکرده اند چه می شود.

سوال دیگری که در این بین مطرح شد این بود که برای شغل در آموزش و پرورش و هر سازمان دولتی دیگر شرط استخدام باید دانش و آگاهی و داشتن ویژگی های لازم برای مثلا تدریس یا شغل دیگر مورد نظر داوطلبان یا ازدواج باشد؟ در واقع چه کسی باید بیشترین امتیاز را برای موفقیت در رقابت شدید در بازار کار داشته باشد، متاهل یا تحصیلکرده؟

نکته دیگر اینکه امتیاز دادن به ازدواج و فرزند به متقاضیان کار نوعی تخلف عمدی است زیرا افرادی که امتیاز کمتری برای مجرد بودن می گیرند، حتی اگر قصد ازدواج داشته باشند، نمی توانند به خواسته خود برسند و در بازار کار خصوصی با بسیار زیاد. درآمدهای پایین (به شرطی که تجربه آنها مورد نیاز باشد) در دام و حل نشده باقی می ماند.

علاوه بر این، چنین شرایطی می تواند منجر به ازدواج های ساختگی برای کار در مراکز دولتی شود، پدیده ای که پس از مدتی می تواند منجر به افزایش طلاق در جامعه شود.

به گزارش رویداد۲۴، وجود چنین قوانین تبعیض آمیزی و غیرمنطقی، زندگی شهروندان را با مشکل مواجه کرده و علاوه بر ایجاد ناامیدی در بین جوانانی که به امید کسب شغل مناسب در دانشگاه ها مشغول به تحصیل هستند، چالشی جدی نیز برای شهروندان ایجاد می کند. معیشت فارغ التحصیلان بیکار و تحصیل کرده نکته اینجاست که قانون اساسی کشور هیچ گاه بر ایجاد نابرابری در جامعه بر اساس تجرد و ازدواج تاکید و تایید نکرده و اصلا به این موضوع اشاره نکرده است.

ملاک عدالت استخدامی رعایت حقوق اساسی است

صالح آگرکار حقوقدان و وکیل دادگستری درباره قانونی بودن امتیاز اشتغال همسر به رویداد۲۴ می گوید: عدالت استخدامی با رفع شرایط و موانع غیرضروری محقق می شود. برای ایجاد زمینه برای دسترسی شهروندان به مناصب عمومی، طبیعتا بهتر و نزدیکتر به عدالت استخدامی است که معیارها را به سمت تخصص، علم و کارایی سوق دهیم و از ارائه محدودیت ها و شاخص های غیرعلمی پرهیز کنیم. احترام به حقوق اساسی به اصول معقول بودن و رعایت آگاهی عمومی بستگی دارد.

به گفته این حقوقدان، دستگاه تصمیم گیری اداری در خصوص انتخاب نامزدهای امور عمومی باید به این اصول در حقوق اداری توجه کند که با رعایت حکمرانی خوب و انصاف انتخابات، ملاک اساسی برای آگاهی و تخصص عمومی در زمینه انتخاب با این تعریف، این معیارهای اساسی و منطقی باید در نظر گرفته شود تا شرایطی فراهم شود که دسترسی شهروندان به خدمات عمومی را فراهم کند.

وی می افزاید: در برخی مشاغل شاید بحث ازدواج یا سایر شرایط مربوط به خانواده متقاضیان کار ضروری باشد، اما اگر به عنوان معیار کلی در استخدام در نظر گرفته شود، با رعایت اصول توقع مشروع، هدف عزتمندانه و انتخابی است. در زمینه حقوق و عدالت گزینشی در تضاد است.

وی می گوید: من شخصاً با این شرط در حوزه استخدامی موافق نیستم، زیرا با توجه به سایر اهداف سیاستی کلی (قانون جوانان جمعیت) می توان چنین شرطی را در انتخاب افراد در آموزش و پرورش در نظر گرفت و در حالی که ملاک اصلی در جذب آموزش و پرورش باید صلاحیت ها و توانایی های علمی و روانی مرتبط با رشته تخصصی آموزش باشد.

بزسربرنیک تاکید می کند: نهاد تصمیم گیرنده و نهاد نظارتی در زمینه اشتغال باید از پیش نیازها و شرایطی که به آزادی اراده شهروندان مربوط می شود و متضمن نقض آزادی اراده آنها در زمینه ازدواج است به شدت پرهیز کرده و تلاش کنند حرکت معیارها و شاخص‌های گزینش علمی و کیفی برای ورود به زندگی شخصی داوطلبان گزینش که به نظر می‌رسد با الزامات عدالت اداری و کار مغایرت دارد و اصل آزادی اراده داوطلبان در خدمت وظیفه عمومی را نقض می‌کند.

وی معتقد است: سیاست های تحمیلی در حوزه خانواده غیرمعقول است و نتیجه موثری برای مصالح عمومی ندارد، به ویژه اقداماتی که وجدان شهروندان را قانع نمی کند و در قالب دستور و از بالا و بالا صادر می شود. با اجبارهای تحمیلی، در ازدواج بازدارنده وارد اراده آزاد شهروندان شوید، خیر عمومی سازگار نیست و به جای استفاده از این نوع مزاحمت ها در گزینش و استخدام، بهتر است سیاست گذار عمومی به سمت اقدامات ترویجی برود. مانند آموزش شهروندان، جنبه های فرهنگی و اجتماعی.

این وکیل دادگستری می افزاید: قانون محدودیت اشتغال آموزش و پرورش به منظور فراهم آوردن زمینه افزایش ازدواج و باروری سیاست شایسته ای نیست چرا که عدالت اداری قانونگذار را ملزم به ارائه خدمات عمومی و ارتقای بهره وری اشتغال می کند، به جای این که این موازین ناقض قانون اساسی باشند. ضوابط، قانون اداری به جای سوق دادن اراده آزاد شهروندان به بی ربطی با سیاست های دستوری یا انتخابات اجباری باید به سمت معیارهای علمی و کیفی حرکت کند.

اشتغال بدون تبعیض حق شهروندان است

وی در پاسخ به این سوال که آیا در قوانین عام و به ویژه قانون اساسی ما چنین شرایطی پیش بینی شده است، می گوید: حقوق خارج از قانون است و قانون منطبق بر حقوق است، آنچه در حوزه احوال شخصیه مردم است، و خصوصاً در اموری مانند ازدواج جزء حوزه تابعیت (انتخاب) و اراده تابعیت است یعنی این موضوع جنبه خصوصی دارد و جنبه عمومی. به دنبال ایجاد تکلیف عمومی برای یک دامنه خصوصی، یعنی. ازدواج و محروم کردن شهروندان از چیزها.

نقره ساز تصریح می کند: اشتغال حق شهروندی است و هر شهروندی که ضوابط عمومی را رعایت کند طبق موازین قانونی می تواند بدون تبعیض در آزمون استخدامی شرکت کند. وقتی قانونگذار ضوابط اجباری را در این زمینه ایجاد می کند، عملاً قانون را زیر پا گذاشته است. افراد زیادی هستند که پیش‌بینی می‌کردند به دلیل دانش و تجربه‌شان می‌توانند در آزمون آموزشی شرکت کنند و انتصاب شوند، اما با این مفاد حقوقی را زیر پا می‌گذاریم.

به گفته این وکیل، اصل توقعات مشروع در حقوق اداری دلالت بر این دارد که شهروندان از دستگاه اداری انتظاراتی داشته باشند که در امور شخصی آنها دخالت نمی کند و حقوق آنها را تضییع نمی کند. در قانون اساسی آمده است که هیچ کس نمی تواند از حقوق خود برای آسیب رساندن به دیگران استفاده کند. قانونگذار یا تصمیم گیرنده نمی تواند از اعمال حق خود به عنوان وسیله ای برای آسیب رساندن به شهروند استفاده کند، از سوی دیگر شهروند اراده خود را بر اساس اصل آزادی ابراز کرده و در زمینه ازدواج و ازدواج از حریم خصوصی کامل برخوردار است. زندگی شخصی از این رو ایجاد معیارهای سلیقه ای به منظور تحدید حق انتخاب شهروندان در دستگاه های دولتی و اداری، تخلف از قانون و خلاف سیاست های اساسی در حقوق اداری و کار است.

دولت ها باید موانع دسترسی آزاد به مشاغل را برطرف کنند

وی در پاسخ به این سوال که این گونه تصمیمات مغایر با قوانینی (مانند قانون اساسی) است که به کار و معیشت مردم می پردازد و قوانینی در این زمینه وضع کرده است، می گوید: بر اساس اصل 28 قانون اساسی، انتخاب کار حق هر شهروندی است و دولت باید موانع دسترسی آزاد به انتخاب شغل را از حوزه استخدامی و گزینشی خود حذف کند، با این تعریف، مقامات دولتی و سیاست اداری باید دسترسی شهروندان به مشاغل شایسته را بدون ایجاد محدودیت در حق انتخاب در محل کار تضمین کنند. به نظر می رسد این اقدام آموزش و پرورش با اصل دسترسی آزاد به مشاغل مغایرت داشته و نوعی محدودیت در انتخاب شغل است.

به گزارش بی پولی، موضوع اشتغال و حق انتخاب آزادانه کار، موضوعی سیاسی نیست و فراتر از دولت هاست و در واقع حوزه ای از حکومت است که رسالت ایجاد زندگی شایسته برای شهروندان را بر عهده دارد. در این زمینه باید به موازین مندرج در اعلامیه جهانی حقوق بشر و قوانین داخلی و نیز برجسته سازی اصل ۲۸ قانون اساسی در حوزه دسترسی به انتخاب شغل توجه کرد. دولت ها موظفند با رعایت نیازهای جامعه به مشاغل مختلف زمینه اشتغال را برای همه افراد فراهم کنند و در این صورت اصل عدم اجبار و منع تبعیض طبق اصل 43 قانون اساسی و با توجه به اینکه شهروندان باید رعایت شود. دسترسی به مشاغل مناسب باید در نظر گرفته شود

وی بر لزوم ارائه راهکارهایی برای تسهیل دسترسی به مشاغل توسط سیاستگذاران با توجه به تخصص در سیاست های خود تاکید می کند. قانون کار نیز به این موضوع پرداخته است و به نظر می رسد باید قانونگذار عادی و سیاست گذار عمومی را ملزم به توجه بیشتر به اصول حقوق عمومی و اداری در حوزه عدالت کار کنیم.

دیدگاهتان را بنویسید