روهر نه محافل سیاسی ایران می گویند واشنگتن با توجه به نگرانی هایش در مورد عواقب جنگ در اوکراین و فشار اسرائیل و نگرانی فزاینده متحدانش در خاورمیانه مبنی بر اینکه تهران بار دیگر تهدیدی برای منافع و ثبات آنهاست، تمایلی به دستیابی به توافق ندارد.
سوالی که از زمان روند مذاکرات و پیچیدگی ها و فراز و نشیب های آن در هفته های اخیر توسط همه محافل آمریکایی و ایرانی مطرح شده است این است که آیا ایالات متحده با رژیم ایران برای تعلیق مذاکرات هسته ای و تلاش برای احیای توافق 2015 به توافق رسیده است یا خیر. رسیدی؟ واقعیت این است که مذاکرات بیش از یک ماه است که پیشرفتی نداشته و این شبهه را به وجود آورده است که مذاکرات با رضایت طرفین متوقف شده است، در حالی که تلاش می شود گره هایی برای از سرگیری مذاکرات در آینده باز شود. این گره ها عمدتاً مربوط به مطالباتی است که ایران آن را خطوط قرمز راهبردی رژیم می داند، اما واشنگتن آن را خارج از توافقات انجام شده در توافقنامه 2015 می داند و معتقد است تهران حق ندارد مسائلی را خارج از چارچوب مطرح کند. توافق قبلی مذاکرات را با مشکل مواجه کرد.
واشنگتن توافق هسته ای را یک ضرورت ضروری برای توقف برنامه هسته ای ایران و هموار کردن راه برای توسعه نظامی این کشور می داند. ایالات متحده همچنین معتقد است که تحریمها علیه برخی نهادهای ایرانی، بهویژه نیروی قدس سپاه پاسداران، برای محدود کردن نفوذ منطقهای فزاینده رژیم ایران از طریق نیروی قدس و عوامل آن ضروری است.
تهران به نوبه خود ریاضت های آمریکا را ناشی از خصومت متقابل نمی داند، بلکه معتقد است که این ریاضت با هدف شبکه منافع آمریکا در خاورمیانه و تلاش این کشور برای ساده سازی معادلات منطقه ای به عنوان مقدمه ای برای کاهش سیاست ها است. حضور نظامی آمریکا با منطقه مرتبط است.
اگرچه تهران به پذیرش شرایط آمریکا برای احیای برجام و موافقت با طبقه بندی تحریم ها به عنوان هسته ای و غیرهسته ای، مرتبط با نقض حقوق بشر و حمایت از تروریسم نزدیک شده است، اما نمی تواند شکست خود را برای حذف نام فرماندهان تغییر دهد. سپاه پاسداران و سپاه قدس را از لیست تحریم ها در داخل و خارج، سیاسی و راهبردی توجیه کند. در نتیجه، سختتر میشود و در آستانه خروج از مذاکرات است، بهویژه که محافل سیاسی ایران بر این باورند که واشنگتن نگران پیامدهای جنگ در اوکراین و فشار اسرائیل و ترس فزاینده متحدانش در خاورمیانه است. تهران بار دیگر به تهدیدی برای منافع و ثبات آنها تبدیل شده و در شرایط فعلی حاضر به توافق نیست.
توقف مذاکرات و دستیابی به توافق میتواند رژیم ایران را به سیاست دور زدن تحریمها و افزایش فشار هستهای از طریق غنیسازی اورانیوم به بالاتر از سطح 60 درصد فعلی سوق دهد که این کشور را در آستانه هستهای شدن قرار میدهد. یا «فرار از سلاح هستهای» به عبارت دیگر، برنامه هستهای ایران بر نظامیسازی متمرکز خواهد شد که یکی از دغدغههای اصلی آمریکا، غرب و اسرائیل است.
بازگشت تهران به استفاده از سیاستهای غنیسازی بهعنوان اهرمی برای فشار بر نیروهای بینالمللی بهویژه آمریکا برای گرفتن امتیاز از آنها و دستیابی به اهدافش به معنای ماجراجویی و قمار بر روی نتایج توافقی است که میتواند تحریمها را لغو و بحران کشور را برطرف کند. به اقتصاد ضربه بزند که ایران را به دلیل گسترش فقر و ناتوانی دولت در تامین نیازهای اولیه شهروندان در معرض خطر انفجار داخلی قرار داده است.
ایران که ایالات متحده را به عدم دستیابی به توافق سریع متهم می کند، به زیان های اقتصادی که طی ده ماه گذشته متحمل شده است نگاه می کند. عدم دستیابی به توافق باعث شده ایران نتواند اثرات بحران اوکراین را درو کند و جایگاه خود را در بازارهای جهانی انرژی به دست آورد و روزانه حدود 150 میلیون دلار درآمد و 4.5 میلیارد دلار در ماه از فروش نفت از دست بدهد. در عین حال نمی تواند از دارایی های مسدود شده خود در بانک های خارجی که حداقل 200 میلیارد دلار ارزش دارند استفاده کند.