برجام باید نقطه شروعی برای تغییر استراتژی باشد/ باید خوشحال باشیم که خرد پنهان نهادهای حاکم به بازی روسیه نیفتاد و از روی کینه توزی به برجام پشت نکرد.

برجام باید نقطه شروعی برای تغییر استراتژی باشد/ باید خوشحال باشیم که خرد پنهان نهادهای حاکم به بازی روسیه نیفتاد و از روی کینه توزی به برجام پشت نکرد.

روز جدید : در صورت توافق باید به همان اندازه که از ظریف و دولت روحانی قدردانی می کنیم از رئیسی و تیمش تشکر کنیم/ هرجا که ثبات و امنیت ایران تهدید می شود با یک ابرانقلابی نمی توان اقدام ضد انقلابی کرد. شکل/ خیر به نظر می رسد که دولت رئیس جمهور باید توانایی، استعداد و توانایی مقابله با حوادث پس از برجام را داشته باشد.

فیاض زاهد نوشت: باید خوشحال بود که خرد پنهان نهادهای حاکمه به دام نیرنگ روسیه نیفتاد و از روی کینه توزی به برجام پشت نکرد. اطلاعات من این است که مقامات بلندپایه نظام افراطی برخی افراد حرفه ای و برخی غیر مرتبط را کنترل کردند تا نشان دهند در هیچ نقطه ای بین ثبات و امنیت ایران نمی توان با یک شخصیت فوق انقلابی اقدام ضد انقلابی انجام داد.

فیاض زاهد، روزنامه‌نگار و تحلیلگر سیاسی در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: شواهد نشان می‌دهد که پشت شعارهای بین‌المللی خورشید رضایت طلوع می‌کند. کاری که رهبری نظام از قبل از روی کار آمدن دولت روحانی آغاز کرد و در سال 1394 به پایان رسید و برجام به سندی جامع تبدیل شده است که تهدیدات حقوقی، بین المللی و نظامی علیه کشور را رفع می کند.

و امروز نیز همین اراده در سطح بالا، علیرغم زمزمه های شوم و بیگانه هراسانه و عناصر سوال برانگیز که استفاده از واژه نفوذ برای آنها بی جهت نیست، زمینه را برای یک توافق مطلوب فراهم می کند. بنابراین باید از دولت روحانی و دولت رایشی تشکر کرد. من هرگز نمی توانم جواد ظریف را با امیر عبداللهیان و عراقچی را با باقری کنی مقایسه کنم. اما اگر توافقی حاصل شد همانقدر که از دولت ظریف و روحانی قدردانی کردیم باید از رئیسی و تیمش تشکر کنیم.

من می‌دانم که آنها سال‌هاست که با برجام مانع شده‌اند و درگیری را آغاز کرده‌اند. هزینه های سیاسی و اقتصادی زیادی به کشور تحمیل کردند. هزینه های غیرانتفاعی در این یکی دو سال بالغ بر 120 میلیارد دلار بود. اما اجازه دهید از این ضرب المثل حکیمانه استفاده کنیم که هر جا جلوی ضرر را بگیرید، سود هم هست. از طرفی رئیسی و دوستانش باید خوشحال باشند که حاضر نیستیم او را با شمشیر عدالت برای تسخیر نوزاد شریک کنیم.

بگذارید این دستاورد را به نام خود مصادره کنند. اما آیا این حرف مقامات عالی نیست که تنها مجریان منوی برتر هستند؟ از یک طرف می دانیم که این توافق به همان اندازه که صهیونیست ها و افراط گرایان بی وجدان غربی و فرقه و مواد مخدر رجوی خائن را متضرر می کند، به کیهان نوردها و جنگجویان لطمه می زند. با همه اینها انگار باد بر پرچم حکمت می وزد. باید خوشحال بود که خرد پنهان صاحبان قدرت تسلیم بازی روسیه نشد و از روی بغض برجام را رها نکرد. اطلاعات من این است که مقامات بلندپایه نظام افراطی برخی افراد حرفه ای و برخی غیر مرتبط را کنترل کردند تا نشان دهند در هیچ نقطه ای بین ثبات و امنیت ایران نمی توان با یک شخصیت فوق انقلابی اقدام ضد انقلابی انجام داد.

اما این تمام داستان نیست. نگرانی مهم بعد از توافق است. در شرایط جدید امکان ورود شرکت های بزرگ به ایران برای سرمایه گذاری بلندمدت بسیار بعید است. مهمترین جنبه این دوره برای آنها تجارت است. بنابراین باید به این فکر کنید که چگونه از این فرصت ممکن استفاده کنید، برای این منظور می توانید این اقدامات را انجام دهید.

1- ایران باید سیاست تنش زدایی دولت با کشورهای همسایه را با جدیت بیشتری دنبال کند. بهتر است هر چه زودتر موانع برقراری روابط با عربستان و امارات برطرف شود. همکاری ایران با این دو کشور در کنار کویت و قطر قدرت مانور اسرائیل را می گیرد و ریسک همکاری اقتصادی را کاهش می دهد. پیوند زدایی و غیبت ایران به دولت نامشروع اسرائیل قدرت می بخشد.

2- ایران چندین رقیب قدرتمند در زمینه انرژی دارد. روسیه اولین رقیب انرژی است. تمام تلاش این قدرت بزرگ استفاده از ابزار انرژی برای کنترل نیروی مانورهای اروپایی است. این تاکتیک هم اقتصادی است و هم بین المللی. بنابراین ورود ایران به نفع روسیه نیست.

ترکیه منابع جدید گاز کشف می کند. این یعنی ورود این کشور به حوزه انرژی. ترکیه وابستگی خود به گاز ایران را کاهش می دهد. عقب ماندگی فناوری در سال های اخیر این مزیت را از ایران سلب کرده است. ایران حداقل به 200 تا 300 میلیارد دلار سرمایه گذاری در این زمینه نیاز دارد. در حال حاضر هیچ افقی در این زمینه وجود ندارد.

3- ایران رقیب قطر است. ایران در زمان احمدی نژاد به خاطر رفتار انقلابی! او سهم خود را در این زمینه از دست داد. در حالی که استثمار ایران در دوره خاتمی بیشتر از قطر بود، در دوره روحانی دوباره سهم ایران متعادل شد. اکنون این قطر است که جاه طلب است و دیگر رقبا را پشت سر می گذارد. شاید بهترین الگو ایجاد کنسرسیوم و حداقل همکاری مشترک با قطر باشد. واقعیت این است که ما از بازار خارج شده ایم. شاید بهتر باشد راهی برای ورود به هر وسیله و با هم از نظر کمیت و اندازه پیدا کنیم.

4- ایران باید برنامه جامعی برای استفاده از برجام آماده کند. با تمام احترامی که برای دولت رئیس جمهور قائل هستم، به نظر نمی رسد که آنها توانایی، استعداد و توانایی مقابله با این پیشرفت را داشته باشند. این خطر وجود دارد که پول دریافتی غیرمنتظره به دولت دروغ گفته شود و همه شعارهای جراحی اقتصادی و… باد شود. برای این منظور من توصیه می کنم که سازمانی در ریاست جمهوری با رهبری معاون اول رئیس جمهور ایجاد شود. سازماندهی کلیه بخشهای درگیر در بیمه، بانک، کشتیرانی، خودرو، هوانوردی، مسکن، پتروشیمی، نفت و گاز و غیره. این کمیته باید سریعا اولویت های جذب سرمایه گذاری و نقشه راه را برای مقابله با شرایط جدید و استفاده از شرایط جدید ترتیب دهد و از مدیران و کارشناسان سابق این حوزه به عنوان اتاق فکر استفاده کند.

5- ایران باید برجام را تکه‌ای از پازل بزرگ توسعه ایران بداند. برجام به تنهایی نمی تواند همه مشکلات ایران را حل کند. ما نمی توانیم با خطر فروپاشی برجام در چند سال آینده با ایران ادامه دهیم. البته راهش خارج نشدن از برجام است. در عوض، برجام باید نقطه شروعی برای تغییر استراتژی باشد. تمام تلاش اصولگرایان ابرانقلابی این بود که در دوره اعتدال، ایران را از کنار آمدن با غرب بازدارند. اکنون شرایط برای شما مهیا است. منتقدان شما آنقدر میهن پرست هستند که سنگی در چرخ شما نمی گذارند. از این فرصت برای نهایی کردن مسائل استفاده کنید. سپس سرمایه گذاران با نگاهی متفاوت وارد ایران می شوند.

6- من همیشه تاکید کرده ام که برخلاف تبلیغات رسانه های غربی، ایران هرگز مستعمره روسیه نشده و تمایلی به این کار ندارد. اصلاً هیچکس در ایران طرفدار روسیه نیست، این به این معنا نیست که روسیه نفوذی ندارد، اما من معتقدم دوستی با روسیه به خاطر عشق علی نیست، بلکه به خاطر نفرت معاویه است. دولت ایران به آمریکا اعتماد ندارد – دلایل خوبی برای این بی اعتمادی وجود دارد – بنابراین منظور از نگاه به شرق این است که غرب را در شرایط فشار قرار دهیم. سوال دیگر این است که این سیاست چقدر قدرتمند است. تمام مقامات این کشور که کشور را ترک کردند، چه برای معالجه و چه برای زندگی، هیچ کدام به مسکو نرفتند! این بیماری روشنفکران چپ همچنان مشهود است. آنها مرگ بر آمریکا می گفتند و در واشنگتن عاشق دیوانه ها می شدند.

7- من آقای رئیسی را علاقه مند به حل مشکلات می دانم. معنای این کلمه این است که به توانایی های آنها اعتقاد نداشته باشید. همین عدم کنترل باعث شده مجمع الجزایر به عنوان وزیر از سهمیه گروه های انقلابی وارد کابینه شود. آقای رئیسی بداند که با این کابینه قدرت هضم و مقابله با شرایط پسا برجام را ندارد. اگر می خواهد موفق شود و وارد دوره دوم ریاست جمهوری شود و آینده روشنی را متصور شود، حداقل تیم اقتصادی را عوض کند. با این سرهای جمعی، وضعیت جدید برجام و پول های آزاد شده به ته چاهی که سعید لیلاز نامیده می شود می رود!

دیدگاهتان را بنویسید