تهدیدها و چالش بزرگ حقوقی؛ کلید ساختن بهشتی برای رفتن؟

تهدیدها و چالش بزرگ حقوقی؛  کلید ساختن بهشتی برای رفتن؟

روز جدید : هفته گذشته بحث برکناری علیرضا زاکانی به دلیل رای دیوان عدالت اداری در فضای مجازی پیچید اما واقعیت این است که با رای اخیر شهرداری تهران را نمی توان برکنار کرد.

پس از شکایت کلیباف به دیوان عدالت اداری مبنی بر حضور سومین بارندگی در شهرداری تهران، چندی پیش یکی از وکلای اصولگرای تهران از حضور علیرضا زاکانی در شهرداری تهران به دیوان عدالت اداری شکایت کرد.

همانطور که محمد صالح مفتح در حساب کاربری خود در توییتر اعلام کرد، سه روز پس از امضای دستور وزارت کشور مبنی بر تهدید به حضور در شهرداری تهران، وی به دلیل عدم تحصیلات و تجربه حرفه ای به دیوان عدالت اداری شکایت کرد لغو انتصاب علیرضا زاکانی به عنوان شهردار. .

مفتح در شرح شکایت خود نوشت: در انتصاب دکتر زاکانی ماده 3 اساسنامه قوه مجریه شرایط احراز سمت شهردار (شامل مدارک اجرایی کافی و همچنین رشته تحصیلی مرتبط) مقرر شد. نادیده گرفته شده است. پیش از این تصمیم، سازمان بازرسی هشدار داده بود که هنگام انتخاب شهردار باید قوانین را در نظر گرفت، اما این کار را نکرد.

آقای رحمانی فضلی از صدور حکم به دلیل غیرقانونی بودن آن خودداری کرده بود و آقای واحدی از هیئت دولت خواست تا اساسنامه را اصلاح کند. وی در نامه ای دیگر برای مشروعیت بخشیدن به این انتصاب، خواستار تفسیر جدیدی شد. اما هیئت دولت تفسیر رسمی نداد و اساسنامه را تغییر نداد.

آیا کلید ساختمان بهشت ​​می تواند از بین برود؟

این شکایات البته زمینه های زیادی را به همراه داشته است و به نظر می رسد برخی فعالان و ناظران سیاسی این تصور را دارند که با استدلال های قانونی می توان دیوان عدالت اداری را برای لغو تصمیم شهردار شدن زاکانی قانع کرد.

اولین گام در این اقدام به نفع متقاضی انجام شد

کمی پس از رسیدگی به این پرونده در دیوان عدالت اداری، دیوان عدالت اداری اعلام کرد که سازمان بازرسی نامه یکی از کارکنان سازمان اداری و استخدامی مبنی بر درج شرایط قانونی برای دوره ریاست علیرضا زاکانی را لغو کرده است.

در رأی هیأت عمومی دیوان عدالت اداری آمده است: «به موجب این نامه مکاتبه خارج از اختیارات قانونگذار است. از آنجایی که طبق تبصره ذیل ماده ۱۱۱ قانون استخدام کشوری، رئیس سازمان اداری و استخدامی می‌تواند بخشی از وظایف خود را به معاونین خود تفویض کند، ضمن اینکه رئیس سازمان مدیریت کارگاه و نظام حقوقی نه معاون سازمان استخدامی. همچنین اگر این اظهارنظر ناشی از مفاد قانون مدیریت باشد، رفع ابهام در اعمال مفاد قانون مدیریت خدمات کشوری و ایجاد هماهنگی بر عهده شورای توسعه مدیریت است.

این شکایت مربوط به ابطال نامه شه نظری رئیس سازمان نظام تجارت و پرداخت سازمان اداری و کار کشور بود. وی در نامه ای به رئیس سازمان شهرداری ها و دهیاری های کشور بر اختیارات کامل زاکانی برای نامزدی شهرداری تهران تاکید کرد. در همان زمان خبرگزاری های مرتبط با نزدیکان زاکانی با انتشار این نامه تاکید کردند که شهردار شدن زاکانی قانونی است.

در این نامه آمده است: بر اساس ماده ۷۱ قانون مدیریت خدمات کشوری، نمایندگان مجلس شورای اسلامی را مدیران سیاسی می نامند. و انتصاب مدیران حرفه ای (مصوبه شماره 579095 مورخ 1395/01/04).

نکته مندرج در این نامه تصمیم هیات وزیران مبنی بر مصالحه شهردار تهران با مسئولان موضوع بند «ج» ماده ۲ بند ۲ قانون نظام هماهنگ پاداش کارکنان کشور است.
بر اساس این مصوبه، شهردار تهران با «وزرا، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، معاونان رئیس جمهور، معاونان قوه قضائیه و رئیس دیوان محاسبات کشور» به شدت برابر است و لذا صلاحیت وی با صلاحیت مدیران حرفه ای همخوانی ندارد. .

با وجود رای دیوان عدالت اداری باید گفت که این تصمیم مشکل حقوقی را حل نمی کند. زیرا در این رای گیری چیزی در مورد Threats گفته نشده است. پس چرا برخی فکر می کنند بهتر است زاکانی با احترام استعفا دهد و قبل از لغو حکم شهرداری به کار خود ادامه دهد؟

سرنوشت پرونده چه خواهد شد؟

واقعیت این است که بزرگترین مجمع قضات عدالت اداری که همان هیأت عمومی دیوان است، با یک تصمیم تاریخی مواجه است. آیا حضور زاکانی به عنوان کاندیدای شهرداری تهران موازین قانونی را دارد؟

پیش از این در سال 1392 با لازم الاجرا شدن شورای چهارم شهر تهران تجدیدنظر مشابهی از سوی سه وکیل دادگستری نسبت به مصوبه شورای شهر تهران مبنی بر حضور محمد باکر کلیباف برای سومین بار در شهرداری تهران در امور اداری مطرح شده بود. دادگاه.

در همان سال شاکیان اعتراض کردند که قانون اجازه نمی دهد فردی سه بار متوالی برای شهرداری تهران نامزد شود. درخواست تجدیدنظر در دیوان عدالت اداری رد شد و خبر رسمی رد آن منتشر نشد. در عوض ساختمان بسیار بزرگتری برای دادگاه اداری غرب تهران ساخت.

اکنون پس از گذشت هشت سال، دیوان عدالت اداری بار دیگر به عنوان قاضی پرونده ای مطرح می شود که از یک سو استدلال وکلای شاکی و از سوی دیگر یکی از ثروتمندترین نهادهای عمومی در ایران است. : تهران!

نهادی که اکنون به ریاست علیرضا زاکانی، تازه وارد در حوزه مدیریت شهری بر تخت اصولگرایان نشسته است. بسیاری از ناظران بر این باورند که حضور زاکانی در شهرداری تهران پس از آن صورت گرفت که وی با شدیدترین هجمه ها و انتقادها از رقبای ابراهیم رئیسی در مناظره انتخابات ریاست جمهوری، زمینه حضور رئیسی در دولت را فراهم کرد. اینکه بردهای پیاپی به خاطر خدمات او بود.

این ناظران معتقدند زاکانی حتی یک روز هم کار اجرایی به ویژه سابقه شهرداری نداشته و مدرک پزشکی هسته ای وی ارتباطی به شهرسازی، شهرداری و شهرداری ندارد. پس چرا شورایی که با شعار حرفه ای گری توانسته بود تعداد اندکی رای ممتنع از شهروندانی که به پای صندوق های رای آمده بودند را به دست آورد، اجازه داد چنین فردی سرپرست شهرداری تهران شود؟

شاید پاسخ را باید در افشای فایل صوتی ای که در ابتدای شورای ششم تهران از صحبت های مهدی چمران با یکی از اعضای شورای شهر منتشر شد، یافت که در آن چمران گفته بود برای مخالفان حضور تشکیل پرونده خواهد داد. تهدید در شهرداری

شطرنج قانونی در سیاست

با این پیچیدگی ها باید گفت که اکنون دیوان عدالت اداری با جریان های سیاسی غالب در ایران امروز مواجه است. اگرچه قوه قضائیه نباید به مسائل سیاسی توجهی داشته باشد و باید صرفاً بر اساس قانون و عدالت قضاوت و عمل کند، اما واقعیت های ملموس و ملموس زندگی در ایران نشان می دهد که مفهوم «مصلحت» به تدریج در حال تحمیل است. معادلات حقوقی و تصمیمات دادگاه افزایش می یابد.

انتظار اینکه هیئت عمومی دیوان عدالت اداری تصمیمی شگفت انگیز بگیرد، انتظار بزرگی است که نمی توان انتظار داشت. یعنی زاکانی همچنان شهردار خواهد بود و این تنش های حقوقی با شکایت از حضور کلیباف برای سومین بار در شهرداری تهران مطرح می شود.

دیدگاهتان را بنویسید