توضیحات سیدهادی هاشمی در مورد اتهام ساده لوحی آیت الله منتظری!

توضیحات سیدهادی هاشمی در مورد اتهام ساده لوحی آیت الله منتظری!

روز جدید : به نقل از کانال حجت الاسلام مجتبی لطفی، سیدهادی هاشمی رئیس کابینه آیت الله منتظری در خصوص اتهام ساده لوحی توضیحاتی به مرحوم داد.

آقای منتظری در بیان و برخوردش با مردم خاصیتی داشت که دیگران نداشتند و خودش می گفت همیشه صادق است، اگر می خواست حرف بزند در بسته بندی کاستی های سیاسی و امثال آن را بیان نمی کرد. برخلاف دیگران که سعی می کنند در پاکت صحبت کنند و مطالب خود را با عبارات زیبای مدرن و ادبی ارائه کنند. دانش گویندگی از ویژگی های او بود. از این ویژگی مطمئناً می توان ساده سازی را استنباط کرد. به خود امام گفت ما به اصطلاح سادگی و صراحت را از شما آموختیم. به همین دلیل صادقانه به امام گفتند. شاید برای امام چندان جالب نبود که صریح با ایشان صحبت کند. در حالی که دیگران همان چیزها را نمی گفتند و اگر می گفتند، بلکه در پاکت های مختلف می گفتند. نکته همین است. لحظه بعد این است که سیاست ها و اظهارنظرهای او را در دوران مبارزات، قبل از انقلاب و بعد از انقلاب ببینیم، آیا این کافی نیست زیرا او آدم ساده لوحی نبود؟ ساواک قبل از انقلاب علما را فریب داد، با انواع مالی و غیرمالی، با شگردهای مختلف فریب داد و ساکتشان کرد، اما برای آقای منتظری هم همین کار را کرد، اما نشد و نتوانست. یادم هست روزهایی را که در نجف آباد تبعید بودند، چند بار هیئتی، دو سه نفر از آن بزرگان ساواک آمدند و مثلاً با او صحبت کردند تا کمی به نظام خوشبین شود. گاهی دو ساعت می نشستند و به کارهای مختلفی می پرداختند که مرهمی برای زندان یا تبعیدشان بود. وقتی رفتند گفتند اینها آمده اند مرا فریب دهند! آنها فکر می کنند من آنها را باور دارم! در حالی که ساواک با چند دانشمند دیگر هم همین کار را کرد و موفق شد، بسیاری از دانشمندان گفتند: ننه! در رادیو این نظام شاهنشاهی می گویند «به امیرالمؤمنین شهادت می دهم»! این اظهارات مورد قبول دیگران قرار گرفت. اما بعد از انقلاب؛ کدام یک از آثار او ساده لوحانه است؟ نمونه ساده لوحی! بعد از انقلاب به موضوع زندانیان پرداخت که با شکنجه و رفتار با زندانیان مخالفت کرد! نامه هایی که در مورد مسائل مختلف به امام و دیگران نوشته است، یک نفر این نامه ها را بخواند، صادقانه بخواند، کدام یک ساده لوح است؟! همه اینها نشان دهنده نگرانی از وضعیت کشور و نارضایتی و بدبینی مردم انقلاب است. به امام می نویسند، اگر این اتفاق بیفتد، عنوان و حیثیت شما خدشه دار می شود، همه این کارها به نام اسلام تمام می شود، این باعث می شود مردم از دین و ایمان در آینده محروم شوند. مضمون نامه های او به گونه ای بود که اکنون همه شاهدیم که پیش بینی های او به حقیقت پیوسته است، همان وضعیتی که اکنون پیش آمده است. خوشبختانه در گذشته آقای منتظری آنها را در نامه های خود نوشته است. بارها به احمد خمینی می گفتند: حاج احمد آقا! دلسوزی من به امام کمتر از شما نیست، من می خواهم تصویری که امام الان داشتند یا در اول انقلاب داشتند تا صد سال دیگر حفظ شود، اما کاری که می کند به ضرر انقلاب و انقلاب است. آسیب امام و متأسفانه عاقبت به خیر نمی شود. پس دیگه چی شد؟ متوجه شدید؟

اما نکته اصلی اشارات سیاسی امام به آیت الله منتظری است. می توانند به فقه «بله» بگویند! آقای منتظری علنی بود اما ساده بود! آقای خمینی او را یک آخوند معمولی می دانست! اما در مراجع سیاسی و مسائل مربوط به نبض، انقلاب و نظام کشور مانند دادگاه های انقلاب، شورای عالی قضایی، نمایندگان سپاه، معلمان، دانشگاه ها و کسانی که به طور رسمی به آقای منتظری مراجعه می کنند، می توان گفت که به گفته آقای منتظری. خمینی؟آدم ساده لوحی بود و او را با سوالات مهم نظام و انقلاب رها کرد؟!

دیدگاهتان را بنویسید