جواد امام: وزارت کشور به درخواست گردهمایی احزاب اصلاح طلب پاسخ رسمی نداده است/ وقتی گروه های مرجع را حذف می کنیم با چه کسانی می خواهیم صحبت کنیم؟

جواد امام: وزارت کشور به درخواست گردهمایی احزاب اصلاح طلب پاسخ رسمی نداده است/ وقتی گروه های مرجع را حذف می کنیم با چه کسانی می خواهیم صحبت کنیم؟

روز جدید: جواد امام، دبیرکل مجمع ایثارگران به جماران گفت: درخواست من این است که دولت صدای اعتراض را بشنود و اجازه ندهد دشمنان ایران و ایرانی از این فضا سوء استفاده کنند. ما می توانیم با دست مردم خود و با مشارکت مردم از این بحران ها عبور کنیم، اما به نظر من مدیریت کار را به افراد یا رسانه هایی می سپاریم که نمی خواهند ایران و ایرانی سربلند باشند. ما باید هر چه زودتر گفت‌وگو کنیم، واقعیت‌ها را بپذیریم و صدای مردم، جوانان و به‌ویژه زنان در این حوزه را بشنویم و به خواسته‌های آنها اهمیت دهیم.

دبیر کل مجمع شهدا با اشاره به درخواست احزاب اصلاح طلب از آقای رئیسی برای برگزاری تجمع گفت: اگر مردم در انتخابات حضور پیدا می کردند و نمایندگان واقعی خود را در اجرا و قانون گذاری داشتند، دولت می توانست با آنها ارتباط برقرار کند. مردم از طریق نمایندگان و احزاب صحبت کنید. ما احزابی را که اساساً نامربوط و ناامید هستند، از کار انداختیم و اکثریت مردم را از شرکت منصرف کردیم. کار به جایی رسیده که در کف خیابان مطالبات خود را مطرح می کنند و دیگران با گل آلود شدن آب، ماهی خودشان را می گیرند.

مشروح گفتگوی خبرنگار جماران با جواد امام را در ادامه می خوانید:

ماجرای درخواست احزاب اصلاح طلب از وزارت کشور برای تجمع چیست و پاسخ وزارت کشور به این درخواست چیست؟

این درخواست بر اساس اصل 27 قانون اساسی صورت گرفته است. از شش حزب فعلی اصلاح طلب که احزاب رسمی و قانونی هستند. اصولاً در قانون اساسی، بحث در مورد اجتماعات و اعتراضات قانونی نیاز به مجوز ندارد. اما قانون می گوید که طرفین هماهنگ کننده هستند و باید در این زمینه هماهنگی کنند. با در نظر گرفتن شرایط روز و بر اساس این بیانیه قانونی، در اعتراض به گشت ارشاد و نقض حقوق بشر به ویژه حقوق زنان، فراخوان تجمعی داده ایم.

متأسفانه وزارت کشور هیچ واکنش رسمی و یا پاسخی به این درخواست ندارد، اما مدیرکل سیاسی وزارت امور داخله یکسری اظهارات را از طریق رسانه ها مطرح کرده است که ربطی به این درخواست ندارد.

مدیرکل سیاسی وزارت کشور در مطلبی که شما اشاره کردید گفت احزابی که مجمع عمومی برگزار نکرده اند نمی توانند تقاضای تجمع کنند. نظر شما در این مورد چیست؟

در اینجا باید تصریح کنم که مجمع شهدا یکی از احزاب بود که بر اساس قانون جدید و آیین نامه کمیسیون حزب در ماده 10 و با هماهنگی وزارت کشور و با حضور مسئول، مجمع جدیدی را برگزار کرد. نماینده این وزارتخانه و بر اساس ضوابط مصوب وزارت کشور. روزنامه رسمی صادر شد، انتخابات برگزار شد و وزارت کشور مجوز جدیدی برای ما صادر کرد.

بنابراین حداقل این موضوع به حزب ما مربوط نمی شود. من معتقدم که طرف های دیگر کم و بیش از این قوانین پیروی می کنند و در واقع مقررات را اعمال می کنند. به همین دلیل اگر احزاب دیگری در این راستا اظهاراتی داشته باشند، می توانند اظهارنظر کنند، اما حداقل به حزب ما مربوط نمی شود و تا امروز به صورت مکتوب چیزی به ما منعکس شده است.

اصولا احزاب در ایران جایگاه واقعی خود را ندارند
کار به جایی رسیده است که مردم مطالبات خود را در خیابان بیان می کنند

در مجموع در مورد اصول قانون اساسی و به ویژه اصل 27 که بر اساس آن از وزارت کشور پرسیده اید که این امر تا چه اندازه می تواند به تعامل احزاب با نهادهای دولتی و از بین بردن آن کمک کند، سکوت نکنیم. چالش هایی که امروز در کشور شاهد آن هستیم؟

در این مدت موضوع را از طریق جناب آقای رئیسی ریاست محترم جمهوری پیگیری کردیم و مجدداً این درخواست را مطرح کردیم. اما مسلم است که اساساً احزاب در ایران جایگاه واقعی خود را ندارند و آنچه تا به امروز شاهد آن بوده ایم، موانعی بر سر راه ضرورت وجود احزاب و فعالیت قانونی احزاب است. و این یکی از خلأهایی است که برای مسکوت ماندن اصول قانون اساسی ایجاد می شود.

اساساً یکی از وظایف احزاب، تدوین برنامه، آموزش و کادرسازی و مشارکت در امور انتخابات، سیاست گذاری و اداره کشور است. ما هیچ حزبی را در کشور نمی شناسیم که از این حقوق قانونی برخوردار باشد. اصولاً نقش احزاب در انتخابات تعریف نشده است. به هر حال در جریان تبلیغات انتخاباتی، احزاب، گروه ها و افراد از مردم حمایت می کنند، اما اگر این افراد نماینده رسمی احزاب در قوای مختلف به ویژه در قوه مقننه بودند، احزاب نیز می توانستند نظارت، برنامه ریزی و مسئولیت برنامه های خود را داشته باشند و این باید صدای مردم باشد و نمایندگان مردم باید پاسخگوی احزاب باشند.

اینها بازگشت به مردم، آرای مردم و قانون اساسی و اجرای بدون مصالحه قانون اساسی است. به هر حال مهم این است که «حقوق ملت» در اینجا پایمال می شود و ملت در تعیین سرنوشت خود مشارکت نمی کند و یکی از دلایل آن اعمال نظارت اختیاری و مشروعیت زدایی از انتخابات است. همچنین جدای از احزاب امروز با عدم مشارکت مردم مواجه هستیم و در انتخابات ریاست جمهوری گذشته بیش از 50 درصد از واجدین شرایط در انتخابات شرکت نکردند.

امروز اگر آن مشارکت وجود داشت و مردم در اجرا و قانونگذاری نمایندگان واقعی داشتند، دولت می توانست از طریق نمایندگان و احزاب واسطه با مردم صحبت کند. ما احزابی را که اساساً نامربوط و ناامید هستند، از کار انداختیم و اکثریت مردم را از شرکت منصرف کردیم. کار به جایی رسیده که در کف خیابان مطالبات خود را مطرح می کنند و دیگران با گل آلود شدن آب، ماهی خودشان را می گیرند.

من معتقدم که مسئولیت اصلی ایجاد چنین وضعیتی و برانگیختن مردم علیه آن، خود دولت است و امروز باید شاهد اعتراضات و اعتراضات در خیابان باشیم.

تمامی گروه های مرجع از دایره گفتگو، تصمیم گیری، تصمیم گیری و اجرا حذف شدند
دولت باید صدای اعتراض را بشنود و اجازه ندهد دشمنان ایران و ایرانی از این فضا سوء استفاده کنند

پس از اتفاقات اخیر رئیس قوه قضائیه و برخی شخصیت های سیاسی مانند یادگار امام بر موضوع «گفتگو» تاکید کردند. اگر احزاب قوی نداشته باشیم و به احزاب فضا ندهیم این گفت وگو چگونه شکل می گیرد؟

در هر صورت، باید گروه های مرجعی وجود داشته باشند که از طریق آنها گفتگو انجام شود. متأسفانه همه گروه های مرجع را از دایره گفت و گو، تصمیم گیری، تصمیم گیری و اجرا خارج کرده ایم. وقتی این گروه ها را حذف می کنیم با کی می خواهیم صحبت کنیم؟! این بحث یکی از ضعف ها و مصائب امروز جامعه ماست.

آقای خاتمی در سال‌های گذشته از دولت و همه دلسوزان خواسته بود برای استفاده از همه فرصت‌ها و جلوگیری از این آسیب، گفت‌وگو کرده و شرایط آشتی را فراهم کنند. فکر نکنیم دایره محدود یک رای می تواند موفق شود، اگر موفق می شد امروز شاهد این اعتراضات نبودیم. من معتقدم یکی از دلایل بحران‌های جامعه ما «سیاست‌های استبدادی» و «تفسیرهای محدود» است که در حال انجام است.

درخواست من این است که دولت صدای اعتراض را بشنود و اجازه ندهد دشمنان ایران و ایرانی از این فضا سوء استفاده کنند. ما می توانیم با دست مردم خود و با مشارکت مردم از این بحران ها عبور کنیم، اما به نظر من مدیریت کار را به افراد یا رسانه هایی می سپاریم که نمی خواهند ایران و ایرانی سربلند باشند. ما باید هر چه زودتر گفت‌وگو کنیم، واقعیت‌ها را بپذیریم و صدای مردم، جوانان و به‌ویژه زنان در این حوزه را بشنویم و به خواسته‌های آنها اهمیت دهیم.

دیدگاهتان را بنویسید