حکایتی از امام راحل (ع) تبریز محافظان اسرار جماران


زمان: 5:50 بعد از ظهر
تاریخ انتشار: 1401 1401
کد خبر: 1843652

یکی از گروه هایی که فرصت شناخت بهتر امام راحل (ره) را یافته و می تواند راوی دقیق شخصیت ایشان باشد، متولیان بیت امام (ره) هستند و از این گروه برخی تبریز حضور دارند.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ سرویس سیاسی بیداری تبریز، وقتی به وقایع و خاطرات امام خمینی (ره) نگاه می کنیم، می بینیم که چه حرف هایی در لایه های پنهان زمان باقی مانده است، اما در این میان داستان هایی که بخشی از تاریخ شفاهی کشور است، بیشتر افشاگر است و صدا.

یکی از گروه هایی که فرصت شناخت بهتر امام راحل (ره) را پیدا کردند و می توانند راوی دقیق شخصیت ایشان باشند، متولیان بیت امام (ع) هستند و از این گروه، عده ای تبریزی بودند که داستان های نابی برای راه آن حضرت بودند. زندگی آموزنده باش

البته بسیاری از محافظان وی در تبریز در دوران دفاع مقدس به شهادت رسیدند. از جمله شهیدان احمد علوی، رضا مددی، مصطفی حامد پیش قدم، حسن کربلایی و مسعود نیک کرد که در مقاطع مختلف از محافظان امام بودند.

زینال محمد خانلو از محافظان امام راحل (ره) تبریز است که در سال 60 با توجه به شرایط ایجاد شده توسط منافقین در کشور برای حفظ امنیت امام (ره) به جماران اعزام شد.


سفارش ویژه برای بیت; ممنوع

وی ساده زیستی را مهمترین ویژگی سبک زندگی امام راحل عنوان کرد و گفت: مایحتاج و نیازهای روزانه منزل ایشان را یکی از کارمندان همان مغازه های محله تامین می کرد. یادم نمیاد از جای دیگه تجهیزات یا کالای اضافی بخرم یا از جایی سفارش خاصی به بیت ارسال کرده باشم. بالاخره اینها مایحتاج روزانه بود که از خواربارفروشی ها و مغازه های اطراف می آمد.


حمایت از جوانان روس

محمد حنلو یک چیز دیگر می گوید: معمولاً جوانان هفته ای یک بار با امام خمینی ازدواج می کنند. معمولا وکیل عروس می شدند. پس از پایان عقد، مرتب به عروس و داماد سفارش می کردند و می گفتند: «بروید با هم بسازید».


پاسخ امام به پیشنهاد قلع پنیر لیقوان

رحیم نوایی بگبان ​​یکی دیگر از محافظان امام خمینی تبریز است که در سال 61 به مدت 7 ماه در جماران بوده و زندگی ساده خود را اینگونه بیان می کند: حسینیه جماران خادمی به نام «سید مرتضی» داشته که ظاهراً در دوران تبعید امام با ایشان بوده است. خمینی در نجف و عربی صحبت می کرد. هر روز برای تهیه صبحانه منزل امام (ره) بیرون می رفت و مقداری نان تافته و 200 گرم پنیر می خرید و برمی گشت. به او گفتیم: «آقا مرتضی چرا فقط با 200 گرم پنیر هر روز بیرون می روی؟ اگر اجازه بدهید ما تبریزی ها می گفتیم یک جعبه پنیر لیقوان از تبریز بفرستیم.


چای ریختن شبانه از حضرت روح الله برای جوانان تبریزی

نمونه دیگری از خاطرات پاسداران امام خمینی (ره) در تبریز، کتاب «از چشمه ها» است که شامل زندگی نامه و خاطرات شهید مصطفی پیش قدم است. از یکی از همرزمانش نقل شده است که این شهید در زمانی که محافظ امام (ره) بود، از دست امام (ره) که برای نماز شب بیدار شده بود و برای شهید شیفتی چای می نوشید. شهید پیشکسوت همیشه از این چای به عنوان بهترین چایی که خورده یاد می کند.

انتهای پیام/

دیدگاهتان را بنویسید