دولت ها در غیاب نظارت پارلمانی منحرف خواهند شد

دولت ها در غیاب نظارت پارلمانی منحرف خواهند شد

روز جدید :احسان اسقایی: «مجلس در رأس امور است». سخنی تاریخی از امام خمینی (ره) رهبر کبیر انقلاب اسلامی که انقلاب ایران به رهبری ایشان به پیروزی رسید. امام خمینی (ره) فقیه و مرجع بزرگ جهان اسلام به خوبی می دانستند که انقلاب اسلامی به هدف خود نمی رسد مگر اینکه مردم در راس امور قرار گیرند و خودشان بر کشور حکومت کنند. اولین مجلسی که در زمان حیات امام (ره) تشکیل شد، یکی از پویاترین مجلس های بعد از انقلاب اسلامی بود که در آن همه دیدگاه ها به جز سلطنت طلبان که در افکار و نظرات انقلابی هم جایی نداشتند. مردم ایران؛ در این جلسه شرکت کرده اند؛ مجلسی که قطعا محل تضاد آراء بود و با توجه به اینکه کشور در آن سال ها با بحران های فراوانی روبه رو بود در کنار سایر مراجع توانست بر جامعه حکومت کند. برخی نگاه ها به موضوع نظارت بر کاندیداها در جریان انتخابات مجلس چهارم و بعدها دلیلی شد که فقط افراد خاصی در مجلس حضور داشتند. این افراد هر چند با قانونگذاری و نظارت برای حل مشکلات جامعه تلاش کردند، اما به دلیل نزدیک بودن به دولت ها عملاً از جایگاه نظارتی خود استفاده نکردند و سعی کردند به جای نظارت بر دولت در کنار دولت قرار بگیرند که این جایگاه قانونی این است. نهاد در کشور «آرمان ملی» به بهانه رابطه ای که قوه مجریه و مقننه باید با یکدیگر داشته باشند با محمود صادقی نماینده مجلس دهم گفت و گو کرد.

قوه مقننه در قبال دولت وظایفی دارد. مسئولیت هایی که قانون اساسی است و تاکید مجلس بر نظارت دولت به خوبی انجام شده است، اما به نظر می رسد سال هاست موضوع نظارت جدی گرفته نشده است. به نظر شما ریشه این مشکل چیست؟

نمایندگان در حین انجام وظایف قانونی خود همواره به دولت اطلاع می دهند. در این مجلس بی اعتمادی به گزینه معرفی شده برای وزارت کار قابل توجه بود. کم و بیش هشدارها و رویکردهای مجلس به دولت شنیده می شود، اما اگر به مقدمات تشکیل مجلس توجه کنیم، ابتدا بسیاری از اصلاح طلبان در انتخابات مجلس یازدهم رد صلاحیت شدند. و همین مشکل باعث شد تا در انتخابات 1397 مشارکت کم شود، این موارد مقدمه ای برای تشکیل مجلسی بود که به سمت وحدت پیش می رفت و در انتخابات 1400 بیش از 200 نماینده از کاندیداتوری آقای رئیسی حمایت کردند. این حمایت به این معنا بود که اصولگرایان و نمایندگان مجلس به سمت تشکیل دولت واحد حرکت کردند. در نتیجه این روند، قانونگذار رویکرد نظارتی چندانی بر دولت ندارد. پارلمان دو وظیفه اصلی در قانون دارد. اولی تقنینی است و دومی هنجاری است، اما نظارت کمتری توسط مجلس وجود دارد. برخی از موضوعات از جمله تحقیقات و بررسی هایی که مطرح می شود عمدتاً متوجه دولت قبل است و این مجلس نگاه نظارتی بر دولت فعلی ندارد. این مورد می تواند به ساختار دولت آسیب برساند. دولت‌ها به طور طبیعی به محیط‌های کنترل‌نشده می‌روند.

مجلس ششم نیز به دولت سید محمد خاتمی نزدیک بود. نایب رئیس مجلس ششم برادر رئیس جمهور وقت بود، آیا مجلس ششم رویکرد نظارتی خود را نسبت به دولت اصلاحات کنار گذاشت؟

بین دولت اصلاحات و مجلس ششم همکاری و هم افزایی وجود داشت اما نمایندگان مجلس ششم از بحث نظارت غافل نشدند. اگر نگاهی به سخنان و عملکرد مجلس ششم بیندازیم، اتفاقاً رویکرد انتقادی و هوشیارانه این مجلس نسبت به دولت همسایه کاملاً مشخص است. آنچه مجلس یازدهم را از مجلس ششم متمایز می کند این است که در شرایط کنونی نه تنها قوه مقننه و مجریه بلکه قوه قضائیه با مجلس و دولت برابری می کند. در دولت اصلاحات مجلس و دولت همسو بودند اما قوه قضائیه در دست اصولگرایان بود. اکنون قوای سه گانه همسو شده اند و قوه قضاییه نیز جایگاه مناسبی در بحث نظارت دارد. سازمان بازرسی کل کشور وظیفه کنترل ارکان مختلفی را دارد که زیر نظر قوه قضائیه هستند. همچنین مجلس ششم رویکرد نظارتی و مناسبی به دولت اصلاحات داشت.

مجلس دهم که اصلاح طلبان حضور داشتند و از سوی دیگر اصولگرایان فراکسیون قدرتمندی را در آن تشکیل داده بودند، رویکرد دولت روحانی نزدیک به اصلاح طلبان در بحث نظارت چگونه بود؟

موضوع نظارت در هر مجلسی در ایران نقطه ضعفی داشت. ریشه آن را نیز باید در نوع مشاهده و گزینش اولیه که در مرحله نظارت انتخابات صورت می گیرد، دید. هرچند در برخی مجالس به دلیل شرایط خاص سیاسی ممکن است فرصت هایی فراهم شود. البته برخی از مجالس مانند مجلس اول و ششم و تا حدودی مجلس دهم توانستند در مسیر واقع بینانه تری حرکت کنند. مجلس دهم از نظر نظارتی ایده آل نبود، اما اگر به عملکرد این مجلس نگاه کنیم با وجود توافق با دولت آقای روحانی، به رویکرد نظارتی توجه داشت. این رویکرد از نمایندگان فراکسیون امید نیز انتظار می رفت. از جمله اینکه خود من با 4 وزیر به نمایندگی از آقای روحانی مخالفت کردم و در این زمینه نطق انتقادی داشتم و نمایندگان اصولگرا که از نظر سیاسی مخالف دولت بودند و از حدود دولت عبور کردند اما در مجموع در مجلس دهم. ، چون سه نوع اصلاح طلب، اصولگرا و مستقل وجود داشت، شرایطی در مجلس ایجاد شد که در نتیجه فضای مناسبی برای نظارت بر دولت آقای روحانی فراهم شد، اما در مجلس فعلی که این تنوع سیاسی در مجلس وجود داشت. تضعیف شده، طبیعتا نظارت نیز کاهش یافته است تا کمتر انتقادی از سوی نمایندگان مردم نسبت به عملکرد قوه مجریه در کشور وارد شود.

به گفته برخی، این همسویی دولت و مجلس فعلی و حتی قوه قضائیه می تواند منجر به هم افزایی برای حل چالش های پیش روی کشور شود. آیا می توان به شرایطی رسید که این هم افزایی به پاشنه آشیل دولت تبدیل شود؟

یکی از آسیب های توزیع قدرت، از دست رفتن موقعیت نهادها نسبت به یکدیگر است. هنگامی که عملکرد سه نیرو مختل شود، انحرافات عملکردی در بین آنها ایجاد می شود. این قابل پیش بینی است. البته می‌توان شاهد گلایه برخی نمایندگان وابسته به دولت نیز از وضعیت فعلی وحدت بین دولت و مجلس به دلیل ماهیت خاص مجلس است که نمایندگان با بدنه مردم پیوند دارند. اکنون برخی از نمایندگان به دلیل فضایی که در زمان انتخابات وجود داشت از رأی اعتماد به کابینه آقای رئیسی ابراز تأسف می کنند، اما در مجموع شرایط کلی مجلس به گونه ای است که نمایندگان را از ایفای نقش نظارتی مناسب تری باز داشته است. البته انتظار نمی رود که مجلس در بحث نظارت با دولت ناهماهنگ باشد، اما جدای از استقلال مراجع، هماهنگی و هم افزایی دولت و مجلس لازم است و نظارت به معنای چماق گذاشتن نیست. زیر چرخ دولت است و نباید چنین انتظاری داشت.اما وقتی هماهنگی دولت و مجلس از هم افزایی فراتر رفته و منجر به انفعال مجلس شود. تبعات منفی چنین شرایطی به تدریج نسبت به گذشته آشکارتر می شود و ممکن است برخی نمایندگان در آینده نسبت به این هماهنگی ابراز نگرانی کنند.

از صحبت ها و مصاحبه های نمایندگان یا گلایه برخی وزرا (در دولت قبل) مشخص شد که گاهی برخی از نمایندگان به جای اینکه از وزیر نپرسند یا نظارت برخی گروه ها را کم کنند، درخواست هایی از نمایندگان برای بیکاران داشته اند. مردم در حوزه انتخابیه خود واحد کار صنعتی ایجاد کنند. چرا چنین روندهایی وجود دارد؟

این انحراف کارکردی به حلقه مفقوده نظام انتخاباتی برمی گردد. این حلقه مفقوده در نظام انتخاباتی ایران نبود احزاب است. احزاب هیچ نقشی در انتخابات به ویژه پارلمانی ندارند. چنین وضعیتی باعث تضعیف نگاه ملی و منطقه ای در مجلس شده و اکثر نمایندگان نگاه محلی و منطقه ای به جایگاه مجلس دارند. به همین دلیل است که اکثر نمایندگان مردم تلاش می کنند تا معرفی خود و رای دهندگانشان را به مردم نشان دهند. به همین دلیل، آنها از اهرم نظارتی خود برای تحت فشار قرار دادن وزرا برای دادن امتیازاتی استفاده می کنند که ممکن است مربوط به رای دهندگان آنها باشد. امروزه در نظام‌های دموکراتیک می‌بینیم که پارلمان‌ها از فراکسیون‌های حزبی تشکیل شده‌اند که به صورت شفاف تشکیل شده و فعالیت می‌کنند و در بیشتر همکاری‌ها و رقابت‌های حزبی در مجلس فعالیت می‌کنند. از این منظر به نظر می رسد برای تقویت جایگاه مجلس و قرار گرفتن مجلس در راس امور، باید از نظارت شدید در رابطه با نامزدها پرهیز کرد و از سوی دیگر در یک روند دقیق، موقعیت واقعی به احزاب بدهید تا احزاب بروند، آنها بزرگ شده اند و بر اساس منافع ملی نسبت به اختیارات خود در مجلس عمل می کنند. در این صورت است که مجلس در جایگاه واقعی خود قرار می گیرد و در کنار قانونگذاری به موضوع کنترل بر قوه مجریه توجه بیشتری خواهد کرد.

منبع: آرمان ملی

دیدگاهتان را بنویسید