زندگانی امام سجاد(ع) زهد و معرفت است/ اگر می خواست با زور با دشمنان بجنگد ریشه شیعه ریشه کن می شد.


ساعت: 08:50
تاریخ انتشار: 1400/12/17
کد خبر: 1813878

به مناسبت میلاد امام سجاد (ع) بخشی از بیانات رهبر معظم انقلاب در مورد سیره رزمندگی ایشان را تقدیم می کنیم.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ به نقل از دیار آفتاب; رهبر معظم انقلاب اسلامی در بیانات متعددی از سیره سیاسی اهل بیت (ع) سخنانی فرموده اند. این گفته های ارزشمند در کتابی با عنوان مرد 250 ساله گردآوری شده است که خواندن آن بسیار مفید است. به مناسبت میلاد امام سجاد (ع) برخی از این سخنان را تقدیم می کنیم:

«دوره امام سجاد(ع) با سختی آغاز می شود. حادثه کربلا شوک جدی به ارکان شیعه اما در همه جای جهان اسلام وارد کرده است. حکایت قتل و آزار و ظلم بود، اما قتل فرزند پیامبر و اسیر شدن خاندان پیامبر و انتقال آنها از شهری به شهر دیگر و چاقو زدن به سر عزیز زهرا (س) – که هنوز بودند که می دیدند. بوسه پیامبر بر لب و دهانش. 2- این چیزی بود که جهان اسلام را شوکه کرد. هیچ کس باور نمی کرد که کار تا این حد پیش برود. ناگهان احساس شد که سیاست سیاست دیگری است. دقت بالاتر از آن چیزی است که قبلا تصور می شد.

چیزهای غیرقابل تصوری تصور و انجام شد. به همین دلیل است که رعب و وحشت جدی در سراسر جهان اسلام گسترش یافته است. مگر کوفه و کوفه فقط به برکت توبه و سپس به برکت مختار و وحشت ناشی از واقعه کربلا در مدینه و جاهای دیگر، حتی در مکه، علیرغم اینکه عبدالله زبیر نیز پس از آن قیام کرد – این امر در دوران حکومت بی سابقه بود. جهان اسلام.

باید دین مردم اصلاح می شد، اخلاق مردم اصلاح می شد، مردم باید از این غوطه ور شدن در فساد بیرون می آمدند، جهت گیری معنوی در جامعه باید احیا می شد. پس شما نگاه می کنید، می بینید زندگی و کلام امام سجاد (ع) زهد است. بیشترش آموزش است، اما باز هم تربیت در پوشش نماز است.

زیرا همانطور که گفتیم ظلم و ستم آن زمان و نامناسب بودن شرایط اجازه نمی داد امام سجاد (ع) بخواهد با این افراد صریح و آشکار صحبت کند; نه تنها دستگاه ها را نصب نکردند، بلکه مردم هم آنها را نخواستند. در واقع این جامعه جامعه ای نالایق، ویران و ویران بود که باید بازسازی می شد. سی و چهار سال، سی و پنج سال، از شصت و یک تا نود و پنج سال عمر امام سجاد (ع) این گونه گذشت. البته در گذشته اوضاع بهتر شده است، بنابراین همان حدیثی از امام صادق (ع) که مردم به آن پیوستند، می آید و می بینیم که چنین است. زمان امام بکر (ع) با تلاش سی و پنج ساله امام سجاد (ع) اوضاع فرق می کرد..

عده ای معتقدند که اگر امام سجاد (ع) می خواست با رژیم بنیامین مخالفت کند، باید پرچم مخالفان را برمی داشت یا به مختار یا عبدالله بن حنظله می پیوست و یا رهبری و مقاومت علنی مسلحانه آنها را به دست می گرفت. با توجه به شرایطی که از زمان حضرت سجاد(ع) پیش آمده، متوجه می شویم که این تفکر، تفکر نادرست با توجه به هدف ائمه(ع) است.

اگر ائمه (ع) و از جمله امام سجاد (ع) در این شرایط می خواستند چنین اعمال آشکار و خشونت آمیزی انجام دهند، ریشه شیعه ریشه کن می شد و زمینه ای برای رشد اهل بیت وجود نداشت. مدرسه و نظام قیمومیت و در آینده هم دارند، باقی نماند، بلکه همه از بین رفتند و از بین رفتند. از این رو می بینیم که امام سجاد (ع) در مورد مختار اعلام هماهنگی نمی کند، هرچند در برخی روایات آمده است که با مختار رابطه پنهانی داشته اند، اما شکی نیست که با او رابطه آشکاری نداشته اند و حتی در در برخی از روایات می‌گوید: «سجاد را دارم که به مختار تهمت می‌زند و بسیار طبیعی به نظر می‌رسد که این عمل صالحی است که بین آنها ارتباطی نیست».

دیدگاهتان را بنویسید