سرپوش گذاشتن بر فساد با ادعای مبارزه با فساد؟

سرپوش گذاشتن بر فساد با ادعای مبارزه با فساد؟

این روزها که مسئولان عالی رتبه به مناسبت اعیاد دانشجویان با دانشجویان دیدار می کنند، فرصتی برای دفاع از کار دولت پیش می آید که پس از دو سال و چندین سال فعالیت یا به گفته برخی کارشناسان، دیگر هیچ. غریبه با دستیابی به دستاوردها یا چند بار توپ دردسر در کشور دولت قبل پوششی بر فعالیت های خود ساخته است. امروز حتی به جایی رسیده است که تمام تورم و مشکلات اقتصادی از چند دهه پیش به بار نشسته است. به عنوان مثال روز گذشته ایسنا اظهارات معاون رئیسی رئیسی در خصوص پرونده فساد چای دباش را منتشر کرد که باز هم طبق همین رویه سعی در کتمان برخی از پرونده های این پرونده که در حاشیه دولت سیزدهم است مانند فرافکنی و حمله به دولت روحانی هفته گذشته غلامرضا مصباحی محمدی، اقتصاددان و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: ریشه تورم در ایران مربوط به دوران قبل از انقلاب و زمانی است که قیمت نفت چندین برابر شده است. بودجه کشور با درآمدهای نفتی آلوده شد. علیرضا عباسی نایب رئیس کمیسیون کشاورزی مجلس نیز در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: مردم متوجه شدند و به خوبی می‌دانند که این دولت مانند دولت‌های گذشته اقدامات ضدفساد نداشت و در این زمینه دولت‌های قبل نیز اقداماتی را انجام دادند. به این دولت نزدیک نشو.» در خصوص پرونده فساد چای دباش نیز شاهد هستیم که رئیس دفتر بازرسی ویژه رئیس جمهور پس از دو سال پولشویی در این پرونده معتقد است: با دخالت به موقع دولت این کار متوقف شد و وی همچنین گفت: دستگاه های نظارتی کشور از جمله وزارت اطلاعات، بازرسی ویژه و دبیرخانه ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی این مفاسد را کشف و موضوع را پیگیری کردند و پرونده علی بهادری جهرمی، سخنگوی دولت نیز در خصوص رسیدگی به فساد چای در دولت سیزدهم گفت: تاکنون 20 پرونده قضایی تشکیل شده و حدود 60 نفر از مدیران نیز مورد رسیدگی قرار گرفته اند. البته در مورد نام و نشان متخلفان نیز اخبار مفقودی وجود دارد و گویی حفظ حیثیت متخلفان اکنون در اولویت اجرایی قرار گرفته است؛ مانند آنچه در پرونده فساد دامی انجام شد. در تاریخچه پرونده به نام وزیری برمی خوریم که در سکوت کامل و البته محترمانه «استعفا» داد. به گفته رئیس قوه قضائیه، رئیس این فساد مربوط به وزیر کشاورزی دولت سیزدهم است و تنها به شکلی آبرومندانه از کابینه برکنار شد که به آن استعفا می گویند. محسنی آژه ای در تشریح فساد دامی به دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی گفت: سازمان بازرسی کشور، دولت و وزارت اطلاعات با جدیت پیگیری کردند و مصمم به پیگیری موضوع بودیم و اکنون متخلفان تحت تعقیب قرار گرفته اند، وزیر استعفا داده است. و معاون نخست وزیر نیز برکنار شد و تحت پیگرد قانونی قرار گرفت و تاکنون هشت جلسه دادگاه دام برگزار شده است و احتمالاً جلسه بعدی آخرین جلسه است که در آن دفاع نهایی صورت می گیرد. در مورد فساد چای دباش، برخی از دولتمردان معتقدند هر اتفاقی که افتاده در دولت روحانی بوده است. به این ترتیب شاید راه فراری برای رهایی از لبه تیز انتقاد افکار عمومی باز شود. در این میان به قول محسنی ادجه ای با ابعاد دیگری از ماجرا آشنا می شویم که ابعاد پیچیده این فساد را نشان می دهد که ربطی به سال های قبل و دولت روحانی ندارد و حجم عظیم آن در دو سال گذشته غلامحسین محسنیاژی در این باره گفت: تخلف گروه دباش از سال 1377 آغاز شد، در همان سال گروه دباش حدود دو میلیون دلار دریافت کرد و در سال 1398 21 میلیون دلار دریافت کرد، اما در سال 1400 60 درصد ارز وارداتی این گروه است. که قطعا اشتباه است و در سال 1401 بیش از 70 درصد ارز از این گروه گرفته شده است. به این ترتیب اصل ماجرا و اوج فسادی که در دو سال اخیر رخ داده مشخص شده و معلوم نیست چرا گشت مدیریت در آن مدت نتوانسته با این فساد برخورد کند.

اینکه هفت ماه از استعفای اجباری وزیر جهاد کشاورزی می گذرد و اکنون با توضیحات رئیس قوه قضائیه، افکار عمومی در جریان ابعاد فساد سیستمی با نقش وزیر و معاونان وی قرار گرفته است. ، نه با شعار مبارزه با فساد و نه شعار شفافیت همخوانی دارد. حالا اگر هر نماینده ای بیاید و جیغ بزند که «برای سلامت و سلامت دولت سیزدهم کافی است که کوچکترین فسادی در بدنه و مناسبات خود نشان ندهد و در هر سطح و مقیاسی با آن برخورد کند.» این نمی تواند جواب درستی بدهد. سوالات. افکار عمومی. علیرضا عباسی همچنان به عنوان منتقد دولت قبل از دولت سیزدهم دفاع می‌کند و می‌گوید: «مردم ایران فراموش نکرده‌اند که در دولت قبل رسیدگی به تخلفات مقامات دولتی خط قرمز دولتمردان بود!» عده ای خوشحالند که یک نهاد مناسب پیدا کرده اند، بر طبل فساد در بخش چای می کوبند! غافل از اینکه بیشتر این فسادها در زمان دوستانشان اتفاق افتاده است و اعتراض ما به دولتمردان کنونی دلیلی است که آنها جلوی فساد جاری دولت قبل را نگرفتند. این توجیهات تا چه اندازه می تواند منجر به قانع کردن افکار عمومی شود، وقتی شواهد و قرائن رازهای پنهانی را آشکار می کنند که ظاهرا برخی از فعالان اجرایی در حال حاضر سعی در سرپوش گذاشتن و حمله به روحانی به عنوان یک تاکتیک تدافعی برای جلب نظر حامیان خود دارند. ملاک نداشتن خط قرمز و شفاف بودن چیست، وقتی پس از هفت ماه دلیل برکناری وزیری، همکار سابقش علیرضا عباسی که از کمیسیون کشاورزی مجلس برای پاستور جدا شد، مشخص شده است. در حالی که نه تنها خبری از برخورد با خط قرمز نشد، بلکه سکوت و البته فراموشی بر حادثه حاکم شد. در اینجا نقش نظارتی مجلس نیز با چالش جدی مواجه شده و عملکرد ضعیف مجلس یازدهم ابعاد جدیدی به خود می گیرد که حتی برخی از اعضای کمیته تخصصی کشاورزی نیز در فساد نهاده های دامی نقش داشته اند. و وقتی شاهد هستیم جلال محمودزاده، یکی دیگر از نمایندگان مجلس تاکید می کند که «حدود دو ماه پیش گزارش هایی مبنی بر تخلف شرکت چای دباش دریافت کرده است». وی گفت: در آن زمان از نیکبخت وزیر جهاد کشاورزی در این باره سوال کردم و خواستار رسیدگی به این موضوع شدم. وی افزود: هیچ بخشی از این تخلف مربوط به دوران وزارت نیکبخت نیست و بیشتر مربوط به زمان حضور ساداتی نژاد در وزارت کشاورزی است. رگولاتوری، قوه قضائیه و کمیسیون کشاورزی مجلس هم اکنون پیگیر این موضوع هستند.

با توجه به این سخنان، نه تنها بحث سرمایه گذاری دام، بلکه پرونده چای دباش نیز از دفتر ساداتی نژاد بیرون می آید و این وزیر با اتهامات مهمی مواجه است. پس باید بپرسیم که اگر دولت در واقع یک ریسک قرمز است، چرا فساد او آشکار نشد و با برکناری او موضوع روشن نشد؟ رفتاری که صدای اصولگرایان و فعال رسانه ای اصولگرایان را درآورد محمد مهاجری در واکنش به افشای فساد کلان چای دباش نوشت: اکنون با اظهارات رئیس قوه قضائیه مشخص شده که بیش از 90 درصد این فساد است. در دولت سیزدهم اتفاق افتاد، اما مهمتر از آن، این دولت مدعی است که او را پیدا کرده و با او برخورد می کند! اما چنین اتفاقی نه تنها از توان او خارج بود، بلکه شواهد نشان می دهد که دولت سعی کرده این فساد بزرگ را پنهان کند. احتمالاً حکام دولت آقای رایضی ساده لوحانه در دام این فساد افتادند و وقتی فهمیدند کار تمام شده است. اطلاعات دریافتی حاکی از آن است که افشای این فساد ربطی به تیم مسلط در دولت ندارد، بلکه بخشی از دولت که چندان داخلی نیست و به دلایل بخشی از قوه مجریه حاکم است، متوجه شدند. فساد و سپس وزارت اطلاعات به همراه دستگاه قضایی وی وزیر اقتصاد را پیگیری کردند که مدعی است این پرونده جدید نیست چرا تا به حال در این مورد صحبت نکرده و بعد از افشای دستگاه قضایی پرونده خود را باز کرده است. دهان؟ واقعیت این است که اگر متهم اصلی این پرونده دولت قبل بود، نه آقای رایضی و نه تیم رسانه ای دولتش جرات پنهان کردن آن را نداشتند و اغلب آن را زیر تی شرت عثمان می گذاشتند و اگر بخواهند آن را به گردن عثمان بیندازند. قبلی، آنها فرار خواهند کرد. آنها نمی توانستند کسی را مقصر این مشکل بدانند و در نهایت این ما اصولگرایان بودیم که پاسخگو بودیم! شاید لازم باشد سرمربی بازیکنانی را که خطاهای زیادی مرتکب می شوند از زمین خارج کند وگرنه نوبت به داور (قاضی) می رسد که به مقصر و نالایق کارت قرمز لازم و کافی را نشان دهد.

علیرغم اسنادی که رئیس کل دادگستری بیان کرد، دولت ها و حامیان دولت به جای تدوین استراتژی واقعی و به دور از شعارهای مبارزه با فساد، سعی در نشان دادن چهره ضد فساد دولت سیزدهم دارند و همچنان دولت قبلی را مقصر می دانند. دولت. آیا این معضل و این شیوه برخورد جز کاهش اعتماد عمومی نتایج ملموسی به همراه خواهد داشت؟ اکنون عملکرد قوه قضائیه زیر ذره بین افکار عمومی قرار گرفته است و بدون هیچ دلخوری در رسیدگی به اتهامات پرونده های مهم در حال انجام در دادگاه علنی به ویژه پرونده احشام که به جلسه هشتم رسیده و خبری از آن منتشر نشده است. به اتهامات مقامات سابق دولت سیزدهم بدون خط قرمز رسیدگی و محاکم قضایی.