ساعت: 14:15
تاریخ انتشار: 04/12/1401
کد خبر: 1880493
مرگ و مجروح شدن چند کودک بر اثر حمله سگ های ولگرد در شهر قم هفته گذشته خبرساز شد که اگر به خاطره رسانه ای چند سال اخیر مراجعه کنیم دلیل افزایش تعداد این حیوانات و … وقوع حوادث مورد بحث اعتراض مدافعان حقوق حیوانات به عقیم سازی و مرگ است و بدون درد سگ های ولگرد در شهرهای تهران و مشهد و … در سال 1377 به بند کشیده شد.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ دیروز قبل از ظهر یک خبر دیگر با تیتر کودک دیگری در قم قربانی سگ های ولگرد شددر فضای رسانه ای کشور منتشر شد.
این در حالی است که حمله سگ های ولگرد به کودکان در شهر قم و بیابان های اطراف در هفته گذشته چندین بار به یک حادثه تبدیل شده و جزئیات برخی از این حوادث در برخی رسانه های کشور منتشر شده است.
فرزندان مقتول معمولاً از طبقه پایین جامعه شهر قم بودند و به دلیل کار والدینشان در بیابان ها و حومه های اطراف آن شهر زندگی می کردند. مناطقی که به دلیل وجود ضایعات غذایی یا گاراژهایی که زباله های غذایی را جمع آوری می کنند، منجر به تبدیل این مناطق به کانون و کلنی سگ های ولگرد شده است که متاسفانه به دلیل رها شدن و برخی واکنش ها در فضای مجازی، تعداد آنها افزایش یافته است. با گذشت هر روز افزایش می یابد
این حیوانات وحشی که عموماً با انسان ها کنار نمی آیند و صاحبی ندارند و از طرفی فرصت شکار را به دلایلی از دست می دهند، آنها را تحریک می کنند تا به کودکانی که قدرت غلبه بر آنها را دارند حمله کنند تا آنها را پر کنند. شکم ها
اما بررسی چرایی این اتفاق خارج از انگیزه و رویکرد این مقاله است و هدف از آن ذکر لحظاتی از فعالیت شهرداری ها در زمینه کنترل تولد سگ های وحشی و ولگرد است که در چند سال گذشته و بیشتر آنها در پایان خود را ثابت کردند. شایعه پراکنی که مثل همیشه در اکثر استان ها و شهرستان ها عرصه را بر مدیریت شهری تنگ کرد و در ادامه با اشاره به برخی حوادث به دلایل اصلی افزایش جمعیت سگ های ولگرد می پردازیم.
اولین: فراموش نکرده ایم که در فاصله سال های 1396 تا 1398 برخی از سلبریتی ها و افرادی که در فضای مجازی بر اساس فیلم کشتار یا عقیم سازی سگ های ولگرد و سگ های بدون صاحب در اینترنت منتشر شده، مدعی حفاظت از محیط زیست هستند، شهرداری های برخی شهرها از جمله مشهد، تهران هستند. ، تبریز و … در انتقاد تند خود
خط غالب انتقادات عموماً مربوط به حقوق حیوانات و اقدامات غیرانسانی شهرداری ها بود. گاهی اوقات برای متقاعد کردن متولیان شهر مبنی بر ممنوعیت کشتن حیوانات در قوانین اسلامی، به روایات و احادیث اسلامی استناد می شود. این در حالی است که کشتن و بدرفتاری با حیوانات در مواردی که حیوان بی آزار باشد نه حیوان درنده و خطر بالقوه برای جامعه ممنوع است که موضوع این مقاله نیست.
اما عجیب است که فعالان حقوق حیوانات در هفته گذشته در برابر اخبار مرگ کودکان سکوت کرده اند. آیا هدف و نیت آنها رهاسازی سگهای ولگرد است تا جمعیت آنها به جایی برسد که چند سال دیگر امنیت خانواده آنها سلب شود؟ آیا تراژدی کودکان بی گناه مورد حمله سگ های ولگرد باید ادامه یابد؟ چند نفر در این دسته باید کشته شوند تا جلوی این گروه گرفته شود؟ کاش می فهمیدیم این حس عاشقانه فقط در قبال سگ کشی به منصه ظهور می رسد یا اینکه مرگ کودکان بی گناه جزو این خدمات ویژه است.
دومین: نکته غم انگیز ماجرا این است که برخی از مسئولان وقت شهرداری به جای اینکه وظایفی را که قانون برای آنها در نظر گرفته است را توضیح دهند و به آنها تاکید و انجام این اقدامات را محول کنند، منفعلانه به دلیل جریان و جنجال رسانه ای و برعکس آن چیزی که از آنها انتظار می رفت از مردم به دلیل عقیم سازی و گاه کشتن سگ های ولگرد عذرخواهی کردند! اثبات این ادعا در جنجال منتشر شده به بهانه ضبط ویدئویی کشته شدن سگ ها با آمپول اسید در سال 1377، حاکمان پایتخت را مجبور به عقب نشینی و عذرخواهی از مردم کرد!
7 مرداد 98 توضیحات شهردار تهران برای سگ کشی با آمپول اسید پیروز حناچی شهردار سابق تهران وی در خصوص انتشار تصاویر مربوط به کشتار سگ ها می گوید: این تصاویر مربوط به سال 1395 است اما به هر حال ما به درخواست پیامبر اسلام به همه مخلوقات خداوند احترام می گذاریم و همچنین دستور داده ام که این موضوع نیز بررسی شود تا موضوع مجری که نسبت به او اعتراض دارد حساسیت زدایی شود. همانی را که گرفته بود برداشتیم.»
آرش میلانی عضو سابق شورای شهر تهران در توییت خود با تایید موضوع سگ کشی می نویسید: خبر اسیدپاشی و کشتار غیرانسانی سگ های خیابانی در تهران متاسفانه صحت دارد و توسط یکی از پیمانکاران شهرداری تهران انجام شده است. من قاطعانه تا آخر مشکل را پیگیری می کنم و برخوردهای سازمانی و قانونی جدی با مسئولین این فاجعه از سوی شهرداری و پیمانکاران انجام خواهد شد.»
سوم: سازمان های مردم نهاد که به کشتار سگ ها تحت عنوان حمایت از حیوانات «نه» می دهند! آنها می گویند فکر می کنند شهرداری ها باید به فکر یک منطقه وسیع و طولانی برای پرورش و پرورش سگ های ولگرد باشند و از آنها مراقبت کنند.
ناگفته نماند که این اقدام که در قوانین شهرداری های کشور به صراحت ذکر نشده است، مستلزم احداث محوطه هایی مانند باغ وحش است که علاوه بر هزینه های سرسام آور ساخت، هزینه های قابل توجه دیگری نیز برای تهیه ابزار و ادوات دارد. منجر به نیاز و استخدام نیروهای مجرب برای ایجاد مراکزی تحت عنوان مثلا “مرکز پرورش سگ های ولگرد” یا موارد مشابه می شود. این در حالی است که شهرداری های اکثر شهرها از جیب خالی دولت ها زندگی می کنند و در خوش بینانه ترین حالت، شهرداری های شهرهایی مانند تهران سر کار مانده و با کسری بودجه مواجه می شوند.
با این حال در همه کشورها، یک پدیده، به اصطلاح “مرگ آسان” یا من معدوم می کنم حیواناتی هستند که به این معنی است “مرگ بدون درد” خوب. صاحب حیوان وقتی متوجه بیماری حیوان می شود به دامپزشک مراجعه می کند و با تزریق اسید و مرگ بدون درد حیوان را تسکین می دهد. اما آیا شهرداری هایی که به دستور وزارت کشور مستقیماً در چنین مواردی دخالت می کنند، نمی توانند برای محدود کردن پرورش غیرقابل تصور سگ هایی که منشأ بیماری ها و خطرات هستند، به این روش متوسل شوند؟
چهارم: با رویکرد حاکمان شهری در سال 1377 که رویکرد احیا و عقیم سازی سگ های ولگرد را در پیش گرفتند و عملاً این حیوانات را به حال خود رها کردند، امروز باید منتظر حوادث مشابهی مانند حوادث شهر قم باشیم. چرا که مسئولان شهری به جای انجام وظیفه و تبیین الزامات مقرر در قانون محدودیت و معافیت برای تامین امنیت شهروندان، توپ را به زمین پیمانکار بیچاره رها کردند و این موضوع به حال خود رها شد و امروز مشکل جدیدی ایجاد شده است. بوجود آمده .عرض بدن است. سرانجام تهران امروز با چنین تصویری روبروست که اگر عصر از ورودی شهر تهران بیرون برویم یا صبح وارد شویم با انبوهی از سگ های ولگرد و بی خانمان مواجه می شویم که زوزه می کشند و دست و پاهایشان را گاز می گیرند و رهگذران با قلب شکسته هستند. کنترل این حیوانات وحشی علاوه بر هزینه های هنگفتی که بر دوش شهرداری ها وارد می کند، برای رفع این مشکل زمان و انرژی زیادی می طلبد.
به طور مشخص در مسیر میدان آزادی به رباط کریم و پرند یا اسلامشهر، مرکز و محل اقامت سگ های ولگرد در مناطقی مانند ورودی احمدآباد مستوفی، سر نسیم شهر، پایانه بار، بیابان های اطراف رباط کریم و ورودی پرند. و از شرق به پردیس رودهان و بوم خان گله سگ های ولگرد نگران کننده است. با این حال، بسیاری از حیواناتی که در چند سال اخیر به طور عجیبی متولد شده اند، از چه منبعی باید تغذیه شوند؟ این حیوانات جدا از خطراتی که می تواند منجر به وقوع چنین حوادثی در قم شود، احتمال ایجاد بیماری در جوامع بشری را افزایش می دهد که باید محل اقدام متولیان سلامت باشد.
با این ملاحظات سوالی که به ذهن خطور می کند این است که همان سلبریتی هایی که از حیف و گناه عقیم سازی این حیوانات صحبت کردند، امروز می توانند راه حل و پاسخی برای این مشکل ارائه دهند؟ افرادی که با دخالت های غیرضروری و غیرکارشناسی خود بی شک به همان اندازه مسئولینی هستند که بی جهت در انجام تعهدات قانونی خود و اقناع افکار عمومی کوتاهی کردند. آنها را مقصر می دانند.
چهارم: جالب اینجاست که مشکل سگهای ولگرد به معضل فوقالعاده معتادان مربوط میشود و این سگهای ولگرد با به دام انداختن یک سگ یا چند سگ وحشی، بهعنوان خدمتکار بیدریغ و اجباری در شهرها پرسه میزنند و اگر در گذشته در گذشته بودهاند. ابزار قانونی داشت راهی برای مقابله با آنها وجود داشت، اکنون سگ های ولگرد و حامیان معتادان نیز قوز کرده اند و رویکرد به آنها با ملاحظات زیادی همراه است.
پنجم: افرادی که فکر می کنند آزادسازی سگ های ولگرد به نوعی به حفاظت از محیط زیست و حیات وحش کمک می کند باید به این نکته توجه کنند که همین سگ های ولگرد اکنون تهدیدی جدی برای حیات وحش محسوب می شوند! در همین راستا حسین آهنی، فعال محیط زیست و استاد دانشگاه در گفت و گوی ۱۸ آذرماه سال گذشته خود با روزنامه همشهری آمار تکان دهنده ای را فاش کرد و گفت.:در 18 سال گذشته، 17 توله یوزپلنگ آسیایی توسط سگ های ولگرد کشته شده اند.
آهنی همچنین گفت: «… این حادثه زمانی وحشتناک تر می شود که بدانیم جمعیت واقعی یوزپلنگ آسیایی در ایران تنها 50 نفر است. طبق گزارش های ثبت شده، 44 آهو توسط سگ های ولگرد کشته شده اند. سگهای ولگرد تهدیدی برای یوزپلنگ، آنتلوپ، آهو، کاراکال، سیاه گوش و حتی پلنگ هستند و گزارشهای زیادی مبنی بر کشته شدن پلنگ توسط سگهای ولگرد دریافت کردهایم. بر اساس مشاهدات میدانی می توان گفت که گونه های وحشی و حتی حیوانات اهلی در تمامی زیستگاه ها و مناطق حفاظت شده نزدیک به مناطق مسکونی در معرض تهدید هستند.
اخرین حرف
در نهایت برای تبرئه خود و رسانهها که ممکن است مورد هجوم افرادی قرار بگیرند که معنی و اهمیت این گزارش را درک نکردهاند، باید پذیرفت که این قلم و این رسانه مسئول مرگ هر موجودی است که این پرونده را نقض میکند. مرگ و قانون زندگی آنها متأثر و متاثر هستند. ولی؛ معتقد است اگر مردم در اداره محیط زندگی خود احتیاط های لازم را به عمل آورند، حیواناتی مانند سگ های وحشی در شرایطی زندگی و تولید مثل نخواهند کرد که جدای از سختی هایی که برای شهروندان ایجاد می کنند، ارتشی از وزارتخانه ها و ادارات و واحدها موظف هستند. وظایف سازمانی خود را رد کرده و با خطرات نوظهور مانند سگ های ولگرد، صرف زمان و تلاش همانطور که در بالا توضیح داده شد، قاطعانه برخورد کنید.
انتهای پیام/
گزارش: علی خدایی بیجاری