شما از موهایتان تا انگشتان پا مدیون جمهوری اسلامی هستید

ساعت: 09:10
تاریخ انتشار: ۱۳۰۰/۰۸/۲۶
کد خبر: 1784978

داوود مرادیان در یادداشتی به اظهارات اصغر فرهادی پاسخ داد.

مدیر گروه مستند بنیاد روایت فتح در واکنش به اظهارات عسگر فرهادی نوشت: تو از سر تا پا به جمهوری اسلامی مدیونی ای فرزند گشاد، محبوب و غرش همه دولت ها! جمهوری اسلامی که ما برایش میمیریم اما شما هم نونش را میخورید و هم فحش میدهید که برای خودتان اسکار بگیرید.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ در ادامه گفت و گوی دیوید مرادیان مدیر گروه مستند روایت فتح با خبرگزاری مهر برای پوشش بخشی از صحبت های مرادیان درباره عسگر فرهادی در فضای مجازی، این کارگردان سینما که این روزها «قهرمان» را در اکران دارد به این اظهارات پاسخ داد. او نشان داد و سپس مرادیان در یادداشتی به صحبت های فرهادی پاسخ داد.

داوود مرادیان در گفتگو با خبرنگار مهر به عسگر فرهادی گفت: آقای عسگر فرهادی کارگردان فهیمی است که هم دولت دارد و هم دولتی. عسگر فرهادی با هر که بخواهد فالوده می خورد. این عسگر فرهادی چقدر به جریان روشنفکری نزدیک است؟ او کاملاً در قلب جنبش روشنفکری بود و هست، اما فقط به دلیل اینکه در فیلم امیر جدیدی بود که داستان شرکت در فیلم ملی درباره دستگیری یک تروریست ظالم و کثیف را دارد، ببینید محمد رسول اف چه کرد. به او؟ یعنی از این منظر شما اجازه ندارید در فیلم ضد تروریستی شرکت کنید. یعنی دست رسول اف آشکارا روی یک میز با ریگا و داعش است. این خیلی ترسناک است. من آن را ساده تر می کنم. فرض کنید کارگردانی در هر سطحی جرأت کند به بازیگران هالیوود بگوید که چون نقش یک عنصر ضد فاشیست را در یک فیلم بازی کردید، باید تحریم شوید. با آن چه کار می کنند؟ آیا ما می توانیم با این افراد در یک چارچوب باشیم؟

عسگر فرهادی در بیانیه‌ای گفت: «در تمام سال‌های گذشته قصد داشتم از وارد شدن به حاشیه پرهیز کنم و همیشه روی نویسندگی و فیلم‌سازی متمرکز بودم.» و این ویرانی ناشی از کار من است و نیازی به توضیح ندارد. اما این سکوت باعث شده است که برخی به صورت یک جانبه منظور خود را بیان کنند، با این اطمینان که فرهادی وارد نخواهد شد و پاسخی نخواهد داد. عذرخواهی برای این مقاله نظر شخصی است که نمی دانم من را هم به دولت و هم به خارج از کشور نسبت می دهد. بگذارید خیلی واضح بگویم: از شما متنفرم!!»

دیوید مرادیان نیز در متنی پس از اظهارات عسگر فرهادی نوشت:

هوالعزیز

این یادداشت توسط دیوید مرادیان از جایگاه واقعی خود به عنوان روزنامه نگار و مستندساز نوشته شده است.

من با آقای فرهادی صحبت نمی کنم. او این داستان را بهتر از من و فراتر از ما می داند. اما برای روشن کردن اذهان مخاطبی که شاید فکر می‌کرد با تیپ اجتماعی و هنری مثل آقای بیضایی یا تکوایی سروکار دارد، فقط میزان وابستگی امروز آنها به همکار دیروز جمهوری اسلامی را در نظر می‌گیرم. ایران . .

راه بسیار سختی برای معرفی در حوزه سینما و نویسندگی در سیما وجود دارد. به طوری که بسیاری از استعدادهای کشور به دلیل عدم ارتباط و رانت های منظم در اتاق پشتی کارگردانان فیلم و سریال در حال خشک شدن و فروپاشی هستند. اما هرگز در سریال سازی [در] به فرهادی بسته نیست و چند سریال را در یک حساب امضا کرده و نوشته است. دوران جوانی خود را نوشت. او تاریخ یک شهر را نوشت و ساخت. سریال دیدنی! فراژ و فاروک هم ساخته آقای فرهادی بود. به گزارش مهران مهام، متهم متواری شد و خانه روی دوش رضا عطاران نیز در اختیار اوست اما بی نام! جالبتر اینکه در زمان پخش سریال در صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران نه تنها به روی ایشان باز شد، بلکه دوبله دیگرشان نیز به روی همسر محترم ایشان باز شد. سریال پشت مین را چه کسی ساخت؟ سریال شیرین قمری، چشم به راه، پزشکان، یادداشت های کودکی و …

آقای فرهادی سینما را با مردی شروع کرد که همکارانش او را به جرم حکومتی بودن کشتند! آقای ابراهیم خاتمی کیا که مقایسه اش با خاتمی کیا هم داستان جالبی است که خواهم گفت. ارتفاع پست توسط آقای فرهادی نوشته شده است.

آقای فرهادی تاکنون برای پرداخت هزینه فیلم هایش در شرایط سختی بوده است. سکوی پرش آقای فرهادی فیلمی درباره الی است. سرمایه گذار این فیلم آقای محمود رضوی یکی از نزدیک ترین افراد به شهردار وقت تهران و رئیس فعلی مجلس است. آیا رابطه آقای رضوی با حکومت مقدس جمهوری اسلامی باید توضیح داده شود؟

سرمایه گذار فیلم نادر و سیمین بانک پاسارگاد است. از جمله بانک های تحت نظارت بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران است.

نادر و سیمین آقای فرهادی پنج سیمرغ از جشنواره ای گرفتند که داوران آن آقایان ابوالقاسم طالبی و حسن عباسی بودند! (صرف نظر از نظر مثبت یا منفی آنها نسبت به فیلم) ارتباط آنها و جشنواره با جمهوری اسلامی ایران نیز مشخص است.

در 29 مهر 1396 وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت جمهوری اسلامی رسما اعلام کرد که عسگر فرهادی برای پروانه ساخت نیازی به ارسال فیلمنامه ندارد! داروگه زاده گفت: در حال حاضر کارگردانانی هستند که فیلمنامه آنها خواندنی نیست اما مجوز دارند و این بر اساس تجربه و اعتمادی است که به دست آورده اند، مانند عسگر فرهادی یا ابراهیم خاتمیکی که فیلمنامه کامل آنها خواندنی نیست و به گفته من. یا رهبری سازمان ربطی به نظر شورا ندارد و این چیزی است که کم کم در حال شکل گیری است.

نادر و سیمین از سال 1389 تولید شده است. یعنی یک سال بعد از روی کار آمدن دولت، آقای فرهادی با یک مچ بند سبز در خیابان راه افتاد و عکس گرفت. دولت با این هیئت داوران پنج سیمرغ به فیلم داد و نامزد اسکار شد.

در 29 بهمن 1392 مشاور عالی رئیس جمهور ایران که آقای فرهادی با دستبند سبز علیه او در خیابان عکس گرفته شده بود، رئیس سازمان سینمایی وقت آقای شمکداری رسماً اعلام کرد که آقای فرهادی به قتل رسیده است. برای آقای فرهادی لابی کرد. فرهادی با دستور رئیس جمهور ایران به راحتی می تواند اسکار را از آن خود کند. تا به امروز هیچ صحبتی مبنی بر لابی گری برای مجید مجیدی، دیگر نامزد اسکار ایران مطرح نشده است. این بیانیه منحصرا متعلق به آقای عسگر فرهادی است. آقای شمکداری از فیلم آقای فرهادی با این ادبیات گفت: «در اسکار فیلمی انتخاب شد، رفت و حمایت کرد. برنامه ریزی شده بود، اما برخی آن را تکذیب می کنند و می گویند برنامه ریزی نشده، تصادفی بوده است. آنها همچنین ممکن است خلقت و هستی را تصادفی تصور کنند، اما در خیالات خود پیش می روند. بیایید ببینیم کجا می توانیم برای ایجاد تصادفی کار کنیم و به جایی برسیم. شما می توانید به طور تصادفی به نتیجه اولیه برسید، اما تلاش برای رسیدن به اوج و رسیدن به آن هرگز تصادفی اتفاق نمی افتد. ما طراحی کردیم و حتی لابی کردیم تا این اتفاق بیفتد و برای همه ایرانی ها مهم بود که یک فیلم ایرانی اسکار بگیرد. کارگردان برای ما مهم نبود، اما مهم این بود که فیلم از سینمای ایران جایزه بگیرد.»

در سینمای ایران، درست یا نادرست، تقریباً همه کارگردان ها ممیزی را امتحان کرده اند. ابراهیم خاتمی کیا که حکومت او را نزدیکان فرهادی می نامد، فیلم توقیفی دارد (گزارشی از جشن). چطور شده است که آقای عسگر فرهادی تاکنون حتی یک شات سانسور روی فیلم هایش نداشته است؟

در همه دولت ها مدیرانی هستند که توسط دولت برنده نظارت و ارزیابی می شوند. تا جایی که در دولت آقای روحانی جایزه ویژه ای به آقای هومن سیدی داده شد. خیلی از کارگردان ها هستند که توسط همین دولت ها نادیده گرفته می شوند. فیلم آقای خاتمی کیا چنین داستانی داشته است. چطور است که آقای فرهادی در همه دولت ها بها داده می شود و در راس می نشیند؟ آیا همه دولت ها نامزد اسکار هستند؟ آیا استعدادی هست که مافوق بشر باشد و در بین هشتاد میلیون ایرانی مانند او نباشد؟

بالاخره من فکر می کنم آقای فرهادی بهتر از هرکسی می داند که من هیچ وقت از ایشان تعریف نکرده ام و ایشان را نمی شناسم. من فقط توضیح دادم این وصف را دهخدا در تعریف واژه همنواز سالیان متمادی بیان کرده است. آقای فرهادی بهتر می داند و وسواس دارد؟! بهتر است از نظام جمهوری اسلامی فاصله بگیرم تا پارتی فرصت طلب و بادی که امروز در آستانه اسکار با فیلمی که احتمال کپی برداری دارد به جمهوری اسلامی در آستانه اسکار هجوم می آورد. نظامی که وجودش را از موهای فرهادی تا انگشتان پا مدیون است. آقای فرهادی ماهم، ما از شما متنفریم، اما شما قطعاً نمی توانید از ما یا هیچکس در جمهوری اسلامی متنفر باشید. درست مثل محسن محملباف. تو از سر تا پاي جمهوري اسلامي، آه بچه بدجنس، محبوب و غرغرو مديون همه دولتها هستي! «جمهوری اسلامی که ما برایش میمیریم، اما شما هم نانش را می خورید و هم فحشش می دهید که برای خودتان اسکار بگیرید.

انتهای پیام/

دیدگاهتان را بنویسید