واکنش علی رابعه به رد صلاحیت علی لاریجانی

واکنش علی رابعه به رد صلاحیت علی لاریجانی

علی ربیع با اشاره به نامه هیات امنا به علی لاریجانی درباره دلایل رد صلاحیت وی نوشت: مهمترین نامه شورای امنا در بند هفتم دلایل رد صلاحیت وی آمده است.

علی ربیع در یادداشتی در کانال تلگرامی خود نوشت: بار دیگر اهمیت بیانات مقام معظم رهبری برای جبران اشتباه در احراز صلاحیت ها به من یادآوری شد.

جدا از بندهای متعدد اعلام شده برای رد صلاحیت علی لاریجانی که اعتبار آن خارج از چارچوب این تفاهم نامه است، مهم ترین امضای هیات امنا را در بند هفتم دلایل رد صلاحیت وی می دانم. به نظر می رسد اگر این بند و چنین تعبیری ساده تلقی شود، فصل جدیدی در تحدید قانون اساسی و حقوق ملت ایجاد می شود و از سوی دیگر اختیاراتی که در گذشته تسری یافته بود که برخی حقوقدانان از اختیارات خارج می شوند. آنها می دانند که ید در تعیین صلاحیت گسترده تر خواهد بود. علاوه بر این، بیش از هر توجیهی برای رد صلاحیت تا کنون، با گستردگی این مفهوم، این بند ممکن است دیر یا زود تقریباً همه بازیگران سیاسی در همه اقشار را پوشش دهد.

علیرغم آسیب هایی که پایه های حق رأی مردم را متزلزل خواهد کرد، من از دیدگاهی متفاوت از این استدلال استقبال می کنم. اصولاً فرض را بر این بگذاریم که همه ما این استدلال و تفسیر را پذیرفته ایم، اولاً باید روشن شود که منظور هیئت امنا از وضعیت نابسامان کنونی چیست که شخصی برای همراهی و حمایت از آن ناتوان خواهد بود.

این بحث رد صلاحیت، فرصتی را فراهم می کند که علاوه بر تعریف ضرر، در مورد علل وضعیت موجود و علل مختلف آن، برای اولین بار با شروع یک سلسله گفت وگوهای اجتماعی، افکار عمومی را روشن کند تا همگان بتوانند خلاص شدن از سر و صدا بشین قضاوت کن

اما آغاز این گفت و گو، اگر چیزی جز مسئولیت جمعی همه ما ایرانی ها به درجات مختلف نباشد و فقط بازی گناه برای فرار از مسئولیت های آشکاری که امروز مردم به آن پی می برند، آغاز شود، تبدیل به یک گفت و گوی سازنده نخواهد شد. با این حال، در سیستم های غیرمتمرکز و توزیع نامتعادل قدرت با هر درجه ای از دموکراسی که در آن باشد، هرگز یک فرد یا نهاد به تنهایی وجود ندارد که وضعیت موجود را ایجاد کند.

در بسیاری از موارد، قوه مجریه در تقابل با سایر قوا و نهادها، نتوانست آنچه را که معتقد بود می تواند وضعیت موجود را بهبود بخشد، اجرا کند.

در دموکراسی ها، حتی افرادی که نقش مستقیمی در قوه مجریه ندارند، به دلیل اقدامات مدنی خود درگیر هر وضعیتی هستند و یا به هر دلیلی از انجام آن سرباز می زنند. بنابراین ابتدا باید با ارائه تعریفی از وضعیت نامساعد و رابطه سببی، دلیل این وضعیت از دید همگان در رسانه ملی مطرح شود. من لیستی از شرایط ناسالم را آماده کرده ام که می توان آنها را اضافه یا کم کرد. با این حال، آنها می توانند اساس گفتگوی اجتماعی را تشکیل دهند. اگر جرأت شروع این گفت وگو را به تنهایی نداشته باشیم، از حداقل مسئولیت لازم برای بهبود و توسعه محروم خواهیم شد. من کلید خوردن این بحث و شناخت بانیان شرایط کنونی را می گیرم، مشروط بر اینکه تا پایان این گفتگوها هم زمینه این امر و هم مشارکت همه نخبگان جامعه تا روشن شدن نتایج ادامه یابد، البته از چندین مورد. نقطه نظرات.

1- بر اساس یک تفسیر، وضعیت نابسامان و نامساعد را می توان شرایط سخت زندگی و زندگی سخت برای افراد شریف جامعه دانست;

2- تورم بی سابقه و افزایش نرخ ارز و بی ثباتی در بازارهای مختلف از سال 1397 تا کنون.

3- گسترش فقر با وجود همه آرمان ها و شعارها، عدم تشکیل سرمایه و رشد ناچیز اقتصادی.

4- وضعیت نامطلوب خستگی و ناامنی روانی گسترده در جامعه در بین سنین و طبقات مختلف اجتماعی.

5- مهاجرت نخبگان و تمایل به خروج از کشور;

6- انواع آسیب های اجتماعی و تغییرات سببی;

7- آشفتگی سیاسی، بی‌تفاوتی و بی‌تفاوتی مردم و کاهش شدید سرمایه‌های اجتماعی، حتی سرمایه‌های به جا مانده از ارزش‌های انقلاب و سلطه‌ی حراست مقدس.

8. کاهش غافلگیرکننده مشارکت مردمی در شهرهای بزرگ، به طوری که در شهری مانند تهران با کمی بیش از 7 درصد از کل واجدین شرایط رای، نمایندگان به مجلس قانونگذاری رفتند و در برخی شهرها نماینده ای با مشارکت اندکی بیشتر. به قوه مقننه رفت.

9- از دست دادن مزیت های ژئوپلیتیکی ایران، کمبود فضا در آینده اقتصاد جهانی و ناتوانی در بهره گیری از فرصت های فناوری و اقتصادی بین المللی.

درباره دلایل وضعیت کنونی بحث های زیادی شده است و تاریخ معاصر ما به ویژه در سال های اخیر نیاز به بررسی دارد. همچنین باید شناسایی کرد که کدام رویکردها، سیاست ها، موانع و کدام اقدامات منجر به چنین وضعیتی شده است.

من گفت‌وگوی اجتماعی و نقش واسطه‌های اجتماعی را فوری‌ترین و ضروری‌ترین کار امروز ایران می‌دانم.»

دیدگاهتان را بنویسید