پایان لاریجانی و پایان راست میانه / اصولگرایان ایران به ایستگاه آخر رسیدند

پایان لاریجانی و پایان راست میانه / اصولگرایان ایران به ایستگاه آخر رسیدند

روز جدید : آخرین تلاش های راست میانه در ایران مربوط به آخرین تلاش های برادران لاریجانی است. شاید 40 سال تجربه سیاسی آنها را به این نتیجه رسانده است که سنگ بنای توده انقلابی هستند و یا شاید توسعه به سمتی پیش برود که بتوانند دوباره در صحنه سیاسی ظاهر شوند. اما به همان اندازه که دایره نهادهای حاکمیتی پذیرای اعتدال نیستند، افکار عمومی ده ها بار بیشتر از محافظه کاری عبور کرده و تاریخ آن به پایان رسیده است.

علی لاریجانی در هفته گذشته تیتر یک رسانه ایران بود. رئیس سابق مجلس شورای اسلامی با انتشار نامه ای که خطاب به هیات امنا نوشته بود مورد توجه رسانه ها قرار گرفت. اما آیا این نامه یکی از رویدادهای مهم سیاست ایران است یا یک رویداد سیاسی و چریکی و بی اهمیت در کنار هزاران اتفاق دیگر؟ به نظر می رسد این نامه یکی از مهمترین تصمیمات جریان تندرو اصولگرا را رقم زده است. این حذف رسمی جریان سنتی اصولگرایان یا به اصطلاح راست میانه از عرصه تصمیم گیری سیاسی است.

کدام جریان در وسط سمت راست است؟

پس از پیروزی سیدمحمد خاتمی در انتخابات ریاست جمهوری 1355، جناح راست جمهوری اسلامی به تدریج خود را در انحطاط دید. این جریان به رهبری چهره هایی چون ناطق نوری، حسن روحانی، علی لاریجانی و البته هاشمی رفسنجانی تلاش کرد جایگاه خود را در جامعه بازیابد، اما موفق نشد و به دست اصلاح طلبان مدرن و سنتی سپرده شد. کسانی که حتی نتوانستند از موقعیت هاشمی برای روی کار آمدن استفاده کنند، تصمیم گرفتند در انتخاب احمدی نژاد 81 به عنوان شهردار تهران و در سال 82 به عنوان حداد عادل به عنوان رئیس مجلس هفتم از چهره های تندروتر استفاده کنند. اما همین جوانان کم کم خواستار مطالبات بیشتری شدند تا جایی که برخلاف نظر پدرخوانده ها که لاریجانی را برای ریاست جمهوری مناسب می دانستند (و خیلی ها با هاشمی رفسنجانی برادری داشتند)، احمدی نژاد و کلیباف هجوم جدید اصولگرایان را ترجیح دادند.

اصولگرایان ریش سفید البته سیاست را آموخته بودند. به تدریج با استفاده از نفوذ سیاسی در شهرهای ایران، لاریجانی با لیست اصولگرایان به ریاست مجلس رسید و در سال 92 اکبر هاشمی رفسنجانی و سپس حسن روحانی را برای حضور در انتخابات معرفی کرد و آنها هم پیروز میدان شدند.

عامل اصلی موفقیت پدرخوانده های راستگرای سنتی دو عامل بود: اول، ایجاد سطح بالای اعتماد با دولت. تا جایی که حتی زمانی که هاشمی رفسنجانی برکنار شد، لب به گلایه باز نکرد و بلافاصله از حسن روحانی حمایت کرد. به غیر از روحانی، سایر نامزدهای این جریان نیز در انتخابات مختلف بدون تمایز تایید صلاحیت شدند. دومین عامل موفقیت، اعتدال آنها بود که اصلاح طلبان را تشویق کرد تا زمانی که نامزدی در صحنه وجود نداشت، از آنها حمایت کنند.

اما به نظر می رسید که انتخابات سال 1400 آخرین سکانس این سناریو باشد. لاریجانی اگرچه شانس زیادی برای پیروزی نداشت اما با دو مانع جدی روبرو شد. اول اینکه اصلاح طلبان حتی در میان ده کاندیدای برتر خود از نام بردن او خودداری کردند. به گزارش رویداد۲۴، دومین مانع (که مشخص نیست حادثه اول متاثر شده است یا خیر، هرچند احتمال تاثیر آن بسیار کم است) رد صلاحیت لاریجانی توسط هیات امنا است. هیئت امنا سابقه طولانی در رد صلاحیت افراد مشهور دارد. از بازرگان در دهه 60 تا ابراهیم یزدی در دهه 70 و از مصطفی معین در دهه 80 تا پزشکان و البته مرحوم هاشمی رفسنجانی در انتخابات 92 و احمدی نژاد در انتخابات 96.
اصولگرایان معتدل بعد از انتخابات 1400

با این حال، همه ساختار سنتی هیئت امنا را می شناسند. در سال 1375 که اکثر رقبای اصلی رئیسی و کلیباف رد صلاحیت شدند تا عرصه رقابت فقط بین ژنرال ها شکل بگیرد، باز هم دوستی های قدیمی سنت گرایان به تایید مصطفی میرسلیم کمک کرد. در سال 92 حسن روحانی و ولایتی از جمله نیروهای سنتی بودند که اجازه حضور در انتخابات را پیدا کردند. علی لاریجانی گل سرسبد سنت گرایان شانزده سال پیش به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد و در این مدت دو سال دبیر شورای عالی امنیت ملی و 12 سال رئیس مجلس بود. او با عارف رقابت می کرد و با رای اصولگرایان صندلی ریاست را حفظ کرده بود! دیگر اینکه برادرش الان جزو وکلای هیئت امنا بود و هیچ فرقی بین این دو برادر نبود.

عباس عبدی در تحلیلی از حضور لاریجانی در انتخابات ریاست جمهوری 1400 می نویسد: او توانست خودی نشان دهد چرا که عدم حضور یک کاندیدای مطرح از این جناح پایان حضور آنها بود. اما اتفاق عجیبی افتاد و لاریجانی رد صلاحیت شد. اتفاقی که آنقدر باورنکردنی بود که در آن چند ماه کمتر سیاستمداری تعجب می کرد که چرا جهانگیری، شریعتمداری، پزشکان، روحانیون و…؟ رد صلاحیت شدند!

آخرین تلاش های علی لاریجانی در عرصه سیاسی

صادق لاریجانی تنها عضو هیأت امنا بود که اعتبارنامه ابراهیم رئیسی را امضا نکرد و بعد از آن استعفا داد. این استعفا به معنای حاشیه سازی بیشتر برادران لاریجانی بود. اما آیا انتشار نامه نگاری لاریجانی با اعضای هیات امنا آخرین سکانس سناریوی لاریجانی در جمهوری اسلامی است؟

کریمی اصفهانی یکی از رسانه ای ترین چهره های جناح راست اعتدالی است که معتقد است می توان چهره لاریجانی را احیا کرد. وی گفت: برخی از دوستانی که خود را دوست ولایت می دانند به شدت به آقای لاریجانی حمله می کنند که این درست نیست. از سوی دیگر، هیئت امنا باید تلاش کند تا به درخواست مدیریت برای جبران آزار و شکنجه عمل کند. معلوم بود که مقام معظم رهبری از آقای لاریجانی صحبت کرده اند و در هیئت امنا صحبت کرده اند. بنابراین ما باید تلاش کنیم تا درخواست او را به سرعت انجام دهیم.»

در نامه ای از رسانه های راست میانه آمده است: «در آینده نزدیک به جای به چالش کشیدن هیئت امنا، دولت و مجلس را برای کاهش اصطکاک با برخی نهادهای حاکمیتی به چالش خواهد کشید». متاثر از تأثیر منفی انتشار عمومی نامه به هیئت امنا، می توان آن را در سطح دولتی تحلیل کرد. او تلاش می کرد تا به اپوزیسیون اصلی دولت و مجلس تبدیل شود و بدین ترتیب حمایت اصلاح طلبان را به دست آورد تا در دو انتخابات 1402 و 1404 مرکز ائتلاف «اصلاح طلبان راست میانه» را به خود اختصاص دهد. . خطرات اصلی پروژه سیاسی لاریجانی از بین رفتن اعتماد به دولت و عدم اجماع اصلاح طلبان برای حمایت از آن است. به عبارت دیگر، عدم تناسب «هزینه» و «درآمد» آینده سیاسی لاریجانی را به چالش خواهد کشید. – خیلی شرط بندی کرد.

لاریجانی بسیار باهوش است و می داند که وارد چه بازی پیچیده ای شده است. بازی ای که یک لغزش او را در کنار سیاستمدارانی قرار می دهد که کوچکترین موهبتی از قدرت ندارند. (اگر آذری کومی این کار را کرده بود) اما لاریجانی با زیرکی سعی می کند پا روی خطوط قرمز نگذارد و از چهره ای حاشیه ای خارج شود. بر اساس گزارش رسانه‌ها در روزهای اخیر، روحانی برای حفظ برند لاریجانی به عنوان نماد محافظه‌کاری، در منزل علی لاریجانی و سایر فعالیت‌های سیاسی که در سکوت خبری برگزار می‌شود، دیدار کرد.

فردانیوز این سایت نزدیک به محمد باکر کلیباف به صراحت از لاریجانی می خواهد که از فعالیت در عرصه سیاسی دست بردارد و مسیر هاشمی را دنبال نکند. محمدصادق کوشکی، فعال سیاسی اصولگرا، گفت: امیدوارم اینطور نباشد و آقای علی لاریجانی تصمیم نگرفته باشد که در مسیر آقای هاشمی عمل کند. زیرا در حال حاضر همه کسانی که در فضای سیاسی کشور فعال و ناظر هستند می دانند که آقای هاشمی علیرغم تلاش ها، سرنوشت شایسته ای پیدا نکرد و این به دلیل مسیر اشتباهی است که ایشان در پیش گرفتند. به نظر من بهتر است که او سیاست عملی را تکمیل کند و به سمت سیاست نظری حرکت کند، همانطور که برادر بزرگترش آقای محمد جواد این کار را کرد. بهتر است از این پس تجربه سال ها فعالیت سیاسی را به جامعه ارائه کنیم و در این راه مفید واقع شویم. پیشنهاد من این است که در این مرحله بازنشسته شوید و در راس خداحافظی کنید، زیرا اگر مردم نخواهند در راس خداحافظی کنند، خداحافظی جذابی مانند آقای هاشمی نخواهند داشت.

به نظر می رسد آخرین تلاش های راست میانه در ایران مربوط به آخرین تلاش های برادران لاریجانی باشد. شاید 40 سال تجربه سیاسی آنها را به این نتیجه رسانده است که سنگ بنای توده انقلابی هستند و یا شاید توسعه به سمتی پیش برود که بتوانند دوباره در صحنه سیاسی ظاهر شوند. اما هر چقدر حلقه نهادهای تاثیرگذار اعتدال را نپذیرند، افکار عمومی ده ها برابر محافظه کاری را پشت سر گذاشته و ماجراجویی آن به پایان رسیده است…

دیدگاهتان را بنویسید