چرا تهدید اسرائیل برای حمله به ایران فقط یک بلوف است؟

چرا تهدید اسرائیل برای حمله به ایران فقط یک بلوف است؟

رو نه : اسرائیل اگر بتواند به تاسیسات هسته ای ایران حمله کند نیازی به تهدید نخواهد داشت و قبل از اینکه بتواند در مورد آن صحبت کند این کار را انجام می دهد. اسرائیل در مورد حمله به تاسیسات هسته ای عراق و سوریه نیز همین کار را کرده است. از آنجایی که آنها تهدید کرده اند که هیچ کاری برای اعراب انجام نمی دهند، احتمالاً این تهدیدها فقط سر و صدا نیست.

در ابتدا لازم به ذکر است که اسرائیل در صورت حمله به تاسیسات هسته ای ایران نیازی به تهدید ندارد و قبل از اینکه حرفی بزند این کار را انجام خواهد داد. اسرائیل در مورد حمله به تاسیسات هسته ای عراق و سوریه نیز همین کار را کرده است. از آنجایی که آنها تهدید کرده اند که هیچ کاری برای اعراب انجام نمی دهند، احتمالاً این تهدیدها فقط سر و صدا نیست.

اعراب فقط اسرائیل را تهدید به نابودی کردند، در حالی که صهیونیست ها در سکوت بدون سروصدا بر قدرت خود برای رسیدن به اهداف خود افزودند و به این ترتیب یک تیر دو نشان زدند. از یک طرف خود را قربانی جلوه دادند، از طرف دیگر به اعراب حمله کردند و در تمام جنگ ها به جز جنگ اکتبر 1973 پیروز شدند.

این وضعیت تا زمانی که انقلاب ایران پیروز شد و تأثیر خود را بر جنبش های مقاومت عرب نشان داد، همین بود. جنبش هایی که پیروزی های استراتژیک را بر اسرائیل به ثبت رساندند.

حاکمان اسرائیل بهتر از همه می دانند که تهدیدهای آنها برای تخریب تاسیسات هسته ای ایران توخالی و بی فایده است و فقط تبلیغاتی برای دستیابی به دو هدف است: اول کمک به واشنگتن برای اعمال فشار بر تهران در جریان مذاکرات وین و دوم نشان دادن مصرف داخلی در اسرائیل. بنت – دولت لاپید یک دولت قوی است.

حاکمان اسرائیل اولین کسانی بودند که متوجه شدند کودتای نظامی اسرائیل علیه ایران یک ماجراجویی است که موجودیت آنها را تهدید می کند و می تواند به سقوط آنها منجر شود. بنابراین، آنها هزاران بار قبل از آن فکر می کنند.

به عبارت دیگر، اسرائیل از نظر تئوری می تواند به تأسیسات ایران حمله کند، اما نتیجه این حمله به تأسیسات زیرزمینی تضمین نشده است. همچنین هیچ کس نمی تواند تضمین کند که ایران و متحدانش به این حمله علنی جنگ پاسخ نخواهند داد. جنگی که احتمالاً منجر به تخریب فوری تأسیسات دیمونا و جنگ بزرگی می شود که در آن هزاران موشک در یک روز به سمت اسرائیل شلیک می شود و این یک تهدید وجودی برای اسرائیل است.

بنابراین وقتی موازنه قدرت نظامی نزدیک است و تعادل وحشت و تجارت برقرار می شود، احتمال جنگ بین طرفین نزدیک به صفر است. به همین دلیل است که اگر دو جنگ جهانی قبلی اتفاق افتاده باشد، جنگ جهانی سوم رخ نخواهد داد، به این دلیل است که بین ترور و بازدارندگی هسته‌ای تعادل وجود ندارد.

اما از آنجایی که هر قاعده ای استثنا دارد، این تحلیل قطعی نیست، زیرا ممکن است جنگ های بزرگ و ویرانگر به دلیل خطای انسانی یا قضاوت نادرست یک رهبر یا رهبران ماجراجو به وجود بیاید.

دیدگاهتان را بنویسید