چرا تیم رسانه ای تیم مذاکره کننده ایران تاکنون بازی را باخته است؟

چرا تیم رسانه ای تیم مذاکره کننده ایران تاکنون بازی را باخته است؟

روز جدید وی افزود: واقعیت این است که از آنجایی که تیم مقابل روی افکار عمومی کشورمان کار می کند و انواع اخبار و مواضع را ارائه می دهد که اصلاً در متن مذاکرات نیست، می تواند از طریق افکار عمومی به تیم مذاکره کننده فشار بیاورد. نظر. در داخل کشور ما ایجاد نمی کنیم. این عمل چیزی نیست که خودشان اختراع کرده باشند، اما در همه مذاکرات همه جا سعی می کنند از این ابزار رسانه ای و چیزی به نام «مدیریت ادراکی» استفاده کنند که علمی است که حداقل چند دهه است در دانشگاه ها تدریس می شود، مردم فکر می کنند: «آنها حکومت می کنند و یکی از راه ها رسانه ها و تأثیرات آنهاست».

مدیر اسبق شبکه خبری العالم معتقد است: افکار عمومی باید از محتوای دو سندی که ایران در اختیار غرب قرار داده است، آگاه باشد. نمی‌دانم چرا نمی‌توانیم متن این اسناد را منتشر کنیم، اما حداقل می‌توانیم بیانیه‌ای تهیه کنیم و برای افکار عمومی داخل و خارج توضیح دهیم.»

حسن بهشتی پور با ارزیابی و تحلیل استراتژی رسانه ای تیم مذاکره کننده ایران گفت: معتقدم معمولا در هر مذاکره ای 50 درصد موفقیت تیم مذاکره کننده از متقاعد کردن افکار عمومی طرف مقابل است. این بدان معناست که برای اینکه بتوانیم بر افکار عمومی هر یک از اعضای گروه 1+5 تأثیر بگذاریم و بتوانیم از طریق اراده جمعی افکار عمومی ملت های خود بر کار دولت های آنها تأثیر بگذاریم، به یک نیروی قوی نیاز داریم. تیم حرفه ای و واجد شرایط . . دولت قبل نبود و دولت قبلی نبود و متاسفانه من این مهم را در تیم مذاکره کننده فعلی نمی بینم.»

این کارشناس سیاست خارجی خاطرنشان کرد: واقعیت این است که همانطور که تیم مقابل روی افکار عمومی کشورمان کار می کند و انواع اخبار و مواضع را مطرح می کند که اصلا در متن مذاکرات نیست، به این دلیل است که می تواند فشار بیاورد. . در تیم ایجاد یک مذاکره کننده از طریق افکار عمومی در کشور ما. این عمل چیزی نیست که خودشان اختراع کرده باشند، اما در همه مذاکرات همه جا سعی می کنند از این ابزار رسانه ای و چیزی به نام «مدیریت ادراکی» استفاده کنند که علمی است که حداقل چند دهه است در دانشگاه ها تدریس می شود، مردم فکر می کنند: «آنها حکومت می کنند و یکی از راه ها رسانه ها و تأثیرات آنهاست».

بهشتی پور ادامه داد: تحقق این امر مستلزم آن است که تیم مذاکره کننده، سایر افراد حاضر در میانه مذاکرات، بتوانند به زبان های عربی، انگلیسی و فرانسوی مصاحبه کنند و سیاست های ایران را دقیق و دقیق توضیح دهند و سعی کنند افکار عمومی طرف دیگر را تحت تاثیر قرار دهند. درست است که آقای باقری به عنوان مسئول مذاکرات مصاحبه می کند، اما لازم است علاوه بر ایشان، افراد دیگری که به زبان هایی که گفتم صحبت می کنند با رسانه های مختلف ارتباط داشته باشند. زیرا قطعاً فشار افکار عمومی طرف مقابل بر تیم مذاکره کننده خودشان می تواند بر رفتار و تصمیم گیری آنها تأثیر بگذارد».

وی با تاکید بر اهمیت تبیین اینکه ایران دقیقاً چه می‌خواهد، چه هدفی دارد و چه اهدافی برای انرژی هسته‌ای صلح‌آمیز دارد، گفت: واقعیت این است که افکار عمومی جهان در بسیاری از سیاست‌های ایران توجیه‌پذیر نیست. از سوی دیگر باید به فکر کشورمان باشیم. این بدان معناست که باید یک بسته رسانه ای از قبل آماده شده برای مردم محلی وجود داشته باشد و بتوانیم برای مردم توضیح دهیم که مثلا ایران تا کی می خواهد به سیاست هسته ای خود ادامه دهد، هدف نهایی آن چیست، پیش بینی ها چیست و چیست؟ راه ها . . نکته دیگری که بسیار حائز اهمیت است این است که مثلاً دو سندی که ایران در اختیار غرب قرار داده است باید در دید افکار عمومی باشد. نمی‌دانم چرا نمی‌توانیم متن این اسناد را منتشر کنیم، اما حداقل می‌توانیم بیانیه‌ای تهیه کنیم و برای افکار عمومی در داخل و خارج توضیح دهیم».

این تحلیلگر امور بین الملل توضیح داد: موضوعاتی که آقایان باقری و امیرعبداللهیان در مصاحبه های خود به آن می پردازند مشترک است، چندان مرتبط و تاثیرگذار نیست. ما باید مجموعه ای از اقدامات را انجام دهیم که می تواند موثر باشد. بنابراین تمرکز بر توضیحات آقای باقری یا آقای مرندی به زبان انگلیسی اصلا کافی نیست. ما باید افرادی را داشته باشیم که علاوه بر آقای بیل مکانیکی، علاوه بر آقای مرندی، به زبان فرانسه و عربی و همچنین به زبان انگلیسی مصاحبه و توضیح بدهند.

بهشتی پور تاکید کرد که علاوه بر آقایان باقری و امیر عبداللهیان، کارشناسان دیگری در داخل کشور نیز باید برای به روز رسانی روزانه افکار عمومی ایران تلاش کنند. «وقتی موضوع اینقدر مهم است، نمی‌توانیم بگوییم مهم نیست، زیرا مردم می‌دانند که این مذاکرات و پیامدهای آن چه بخواهیم و چه نخواهیم بر زندگی آنها تأثیر می‌گذارد. درست است که می گوییم معیشت مردم را نباید به مذاکره گره زد، اما کسی پیدا نشد که تدبیری بیاورد و آنها را به هم وصل کند. این انتظار و واکنش فکری فرابخشی است.»

وی افزود: به هر حال این وضعیت را عوامل غیر بازاری می نامند. یعنی تولید و عرضه افزایش نمی یابد، اما می بینیم که دلار به یکباره سقوط می کند. از سوی دیگر عرضه دلار کاهش نیافته و اتفاق خاصی در بازار رخ نداده است، اما از آنجایی که مذاکرات به نتیجه مطلوبی نرسیده، واکنش بازار این است که دلار در حال افزایش است. این امر ناشی از انتظاراتی است که خریداران دلار در بازار از نرخ آتی دلار دارند که به آن عامل روانی بازار می گویند.

بهشتی پور ادامه داد: این عامل روانی کوتاه مدت بوده و بین 10 تا 20 درصد تاثیرگذار است. برای مدیریت این مشکل باید برنامه ای در رسانه ها داشته باشیم که مسائل مهم را به درستی برای مردم تبیین کند تا بتوانیم این عامل روانی را در بازار کاهش دهیم. ما همچنین باید به مردم توضیح دهیم که این روند چقدر طول می کشد و چند قدم برداریم و به کجا می رویم.”

تحلیلگر امور بین الملل در پایان خاطرنشان کرد: معتقدم موضوعاتی که عنوان کردم موضوع کار رسانه ای همه جانبه است. ما واقعا به دیپلماسی رسانه ای قوی نیاز داریم. الان دیدم که در دیپلماسی اقتصادی مانور زیادی وجود دارد که خیلی خوب است، اما مهمتر از دیپلماسی اقتصادی، ما به دیپلماسی رسانه ای قوی و دیپلماسی عمومی نیاز داریم. ما باید در این زمینه ها بیش از آنچه اکنون انجام می دهیم کار کنیم و باید از متخصصان استفاده کنیم تا بتوانیم برنامه های رسانه ای دقیقی برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی دیگران و همچنین مدیریت افکار عمومی در داخل کشور در راستای منافع ملی ترسیم کنیم. و با هدف کاهش “رسیدن به تاثیر موج برآمده از رسانه های غربی”.

دیدگاهتان را بنویسید