گزارش صدور و فروش پروانه چاه آب در دشت های ممنوعه جنوب فارس; پاهای کی آنجاست؟

گزارش صدور و فروش پروانه چاه آب در دشت های ممنوعه جنوب فارس;  پاهای کی آنجاست؟

خواسته مردم منطقه این است که به منظور حفظ آب های زیرزمینی به عنوان حق عمومی، کلیه مجوزهای حفر چاه های کشاورزی و صنعتی و جابجایی چاه های کشاورزی از سال 85 به بعد در شهرستان مهر (واقع در جنوب کشور) صادر شود. ) باید مورد رسیدگی حفاظتی و قضایی قرار گیرد تا در صورت صحت ادعا، رسیدگی به این موارد به صورت استانی انجام شود.

امروزه گرم شدن کره زمین و افزایش آلودگی هوا به ویژه آلودگی پالایشگاه های عسلویه و تخریب روزافزون محیط زیست منجر به کاهش شدید بارندگی در جنوب فارس شده است. از سوی دیگر برقی شدن چاه ها و تولید بیش از حد منابع آب زیرزمینی در منطقه با سکوهای بسیار مستحکم نیز به صورت شبانه روزی افزایش چشمگیری داشته است. به طرز غم انگیزی، حتی چاه های کشاورزی نیز نسبت به دهه های 1960 و 1970 چندین برابر افزایش یافته است. یعنی با کاهش بارندگی، اضافه برداشت با کمک کفگیر چند برابر شده و تعداد چاه های مجاز و غیرمجاز نیز چند برابر شده است.

حال باید پرسید در این شرایط سفره های زیرزمینی چگونه باید تجدید و احیا شوند؟

علیرغم اینکه سیاست کلی وزارت نیرو مبنی بر استفاده بهینه از آب کشاورزی و برخورد با کشاورزان گمراه است، اما در عمل شاهد هستیم که برخی از ادارات آن برخلاف دکترین محوری خود عمل کرده و با سوءمدیریت، بی توجهی به این امر کرده اند. اضافه برداشت بیش از حد اقدامات غیرقانونی کشاورزان منطقه در توزیع و صدور مجوز جابجایی و حفر چاه نیز در شکل گیری وضعیت فاجعه بار کنونی آب های زیرزمینی منطقه نقش دارد. به عنوان مثال کشاورزی که مجوز آبیاری 7 هکتار از اراضی کشاورزی را دارد اما در عمل هر ساله بدون ترس و با کمک پمپ های بسیار قوی بیش از 30 هکتار از اراضی دیم از چاه آبیاری می شود و البته اعتراضات مردمی نیز به نفع این است. گناهکاران عقیم می مانند. جالب اینجاست که چنین فردی تحت پیگرد قانونی قرار نمی گیرد و از اضافه برداشت نیز جلوگیری نمی شود. به گونه ای که هر ساله کشاورز غیرمجاز بی باک دامنه کشت غیرمجاز خود را گسترش می دهد. این بدان معناست که آب های زیرزمینی به عنوان یک حق عمومی باز و در عمل قربانی سوء استفاده می شوند. نه نظارتی وجود دارد، نه احساس مسئولیت و فریاد مردم راه به جایی نمی برد. همه نظاره گر تخریب محیط زیست و مخازن آب زیرزمینی در منطقه هستند و تا دیر نشده هیچ کاری نمی کنند!

متأسفانه برداشت بی رویه، وجود چاه های فعال و غیرمجاز فراوان، تخلفات اداری و بی مسئولیتی باعث شده وضعیت آب های زیرزمینی شهرستان مهر (واقع در جنوبی ترین نقطه فارس) به ویژه دشت های گله دار به دارالمیزان، به یک موقعیت خطرناک و خطرناک. به گونه ای که با رسیدن چاه ها به عمق 160 متری، خطر خشک شدن منابع آب پشتیبان و عواقب آن برای محیط زیست و امنیت بیشتر نمایان می شود.

عمق 160 متری چاه های مستقر در دشت های حاصلخیز شهرستان مهر و کاهش شدید بارندگی و تخریب محیط زیست در این مناطق و گرم شدن دمای کره زمین به این معنی است که از این پس مخازن زیرزمینی ما نخواهند بود. به راحتی تمدید و جبران شود. بنابراین باید شرایط به وجود آمده را به سرعت کنترل کرد و با متخلفان واقعی و اداری حوزه آب برخورد قاطع و انقلابی کرد. کشاورزان ختایی علیرغم اینکه بارها اراضی دیم را آبیاری می کنند، حتی حجم سنج را خریداری و نصب نمی کنند.

جای تاسف است که در شرایط کنونی بیش از 1500 کیلومتر مربع از اراضی بارندگی شهرستان به ویژه در دشت های دارای گله و اسیر شبانه روز به صورت غیرمجاز و ظاهراً زیر آب شرب چاه های کشاورزی مجاز و غیرمجاز واقع شده آبیاری می شود. در کوهپایه های روستاهای اطراف. همه این خشکی ها در فاصله حداقل سه تا ده کیلومتری چاه ها قرار دارند. متأسفانه بیش از 25 سال است که این روند بدون محاکمه عاملان ادامه یافته است. جالب اینجاست که این دوره 25 ساله دوره خشکسالی شدید بود و همین خشکسالی های مداوم و برداشت بیش از حد مداوم باعث شد که عمق چاه ها به 180 متر هم برسد. به خصوص که اکنون قیمت گندم از سوی دولت تا 15 هزار تومان هم رفته، طمع کشاورزان مقصر نیز افزایش یافته است.

در صورتی که مراجع قضایی و نظارتی ورود قاطعی به این وضعیت فاجعه بار نداشته باشند. اکنون کاری نمی توان کرد و باید منتظر تخریب محیط زیست و فرونشست زمین و مهاجرت و تبعات اجتماعی و سیاسی آن باشیم.

عناوین مبحثی مبنی بر سوء استفاده و نقض قوانین آب های زیرزمینی:

این یک واقعیت است که از سال 1384 دشت های شهرستان مهر به ویژه دشت های گله دار و اسیر در ارتباط با آب های زیرزمینی دشت های ممنوعه محسوب می شوند. یعنی صدور مجوز برای حفر چاه صنعتی یا کشاورزی یا جابجایی چاه از نقطه ای به نقطه دیگر و یا از روستایی به روستای دیگر در این دشت های ممنوعه عملاً غیرممکن است یا نیاز به تشریفات خاصی دارد. به همین دلیل صدور مجوز برای آبرسانی در دشت های ممنوعه شهر مهر و اقدام برای فروش آن بسیار مشکوک بوده و رسیدگی ویژه در این مورد را می طلبد.

صدور مجوز برای حفر چاه در مناطق ممنوعه کار آسانی نیست. مگر اینکه خدای ناکرده یک گروه تصمیم گیری تاثیرگذار و هماهنگ در کمیسیون های توزیع و صدور پروانه به صورت شخصی سازی شده قرار گیرد تا بتوانند با صدور مجوز توزیع در استان منافع مادی زیادی کسب کنند و از طریق متولیان خود در شهرستان ها به فروش برسند. .

متأسفانه امروزه بیش از 90 درصد دشت های استان فارس مناطق ممنوعه و برخی از آنها مناطق بحرانی هستند. بنابراین صدور مجوز برای حفر چاه در این استان نباید به این راحتی باشد و معاملات چند صد میلیونی در شهر مهر به صورت تضمینی روی آن منعقد شود. زیرا اولاً توزیع آب با مقدار معین و برای هر دشت معین، برای صنعت یا کشاورزی باید به تایید و ابلاغ وزارت نیرو برسد تا شرکت های آب منطقه ای فارس بر این اساس مجوز توزیع صادر کنند. . وقتی یک سطح زیر کشت از سوی وزارت نیرو ممنوع اعلام می شود، به این معنی است که سیاست وزارت نیرو در قبال چنین سطحی، کنترل، تعادل آب های زیرزمینی، پر کردن چاه های غیرمجاز و جلوگیری از برداشت غیرمجاز از چاه های مجاز است. اما با این وجود سال هاست که پمپ چاه با توزیع سه دهم لیتر در ثانیه و اخیراً یک دهم لیتر در ثانیه و شاید بیشتر در شهر مهر به ویژه در گله و گله به فروش می رسد. دشت های اسیر با قیمت های 250 میلیون تا 400 میلیون تومان حتی خیلی بیشتر و معلوم نیست اینها به کجا وصل هستند؟ همین وضعیت در خصوص انتقال چاه های کشاورزی از منطقه ای به منطقه دیگر در شهرستان مهر نیز وجود دارد و این مشکل تازگی ندارد و سال هاست که با دخالت برخی دلالان در حال وقوع است. به عنوان مثال، چاه های کشاورزی زیادی وجود دارد که مختص زمین های نمکی یا دشت های دیگر بوده و به عنوان وثیقه به مناطق دیگر منتقل شده است.

به جرات می توان گفت اگر کلیه مجوزهای حفر چاه های کشاورزی و صنعتی و جابجایی چاه های کشاورزی از سال 2085 به بعد در شهرک مهر مورد بررسی دفاعی و قضایی قرار گیرد، به این واقعیت می رسیم که سوء استفاده های شبکه ای در منطقه آبهای زیرزمینی در شهرستان مهر و حتی استان فارس بالاست. چه کسی پشت چنین نقض حقوق عمومی است؟ به عنوان مثال چرا وضعیت مجوزهای صادر شده از سال 1384 به بعد در شهرستان مهر بررسی نمی شود تا در صورت اثبات این گزارش، بررسی سایر شهرهای فارس نیز مورد توجه قرار گیرد؟

مورد مهم دیگری که زمینه استفاده مفسده از آن را فراهم کرد. پنج شکل وجود دارد. افرادی که فرم شماره پنج را در این دشت های ممنوعه پر کرده اند، تاریخ حفر چاه های غیرمجاز آنها عموماً بعد از سال 1384 است و بیشتر این چاه ها در اراضی ملی قرار دارند. یعنی با توجه به این واقعیت موجود، پرونده تمام چاه های موجود در فرم پنج در دشت گله دار و اسیر بسته اعلام شود و تمام این چاه ها از رده خارج شوند. اما متخلفان همچنان در حال بهره برداری از چنین چاه هایی هستند و در تلاش برای دریافت مجوز بهره برداری هستند. به نظر می رسد در شهرستان مهر مجوزهای بهره برداری زیادی برای این گونه چاه ها صادر شده است که بسیار مشکوک است و عمدتاً صدور مجوز برای این گونه چاه ها منوط به ورود کارشناسان و نظر کارشناسان آب است.

جالب اینجاست که اکثر این کارشناسان بازنشستگان شرکت های وزارت نیرو هستند که بیشتر آنها قبلاً روسای کمیته های تخصصی یا اعضای گروه ها یا کمیته های آب های زیرزمینی بودند. متأسفانه کوتاهی قوه قضائیه و سازمان آبفای کشور در بی بهره‌کردن این گونه چاه‌های غیرمجاز زمینه را برای گسترش سوء استفاده و تخلفات آب در استان فارس ایجاد کرده است.

با توجه به اینکه پالایشگاه ها و آلاینده های عسلویه در نزدیکی شهر مهر قرار دارند. این شهرستان بر اساس ماده ۶ قانون برنامه ششم توسعه مشمول دو نوع مالیات بر ارزش افزوده برای واحدهای تولیدی و عوارض آلایندگی واحدهای تولیدی است. از این محل مبالغی بالغ بر 400 میلیارد تومان در فاصله سال های 93 تا 97 که به نرخ امروز بیش از 5000 هزار میلیارد تومان برآورد می شود مستقیما وارد شهر مهر شد. البته از سال 1396 به بعد این هزینه ها استانی شد. قاعدتاً بخش قابل توجهی از این مبالغ با وجود تمام منابع مالی ناشی از آثار آلودگی، عمران و آبادانی شهر باید صرف توسعه مناطق سبز شهر، آبخیزداری، لایروبی خندق، احداث خندق و … شود. فعالیت های زیربنایی در حوزه آبخیزداری و مناطق سبز و کمک به تقویت آب های زیرزمینی در مناطق مرتعی و محصور مغفول مانده است و تاکنون حتی خندق های عمرانی این مناطق حاصلخیز کشاورزی لایروبی و ترمیم نشده و هیچ شفاف سازی در این زمینه صورت نگرفته است. این رابطه سوال اینجاست که چرا با وجود این همه منابع مالی ناشی از آلودگی شرکت های عسلویه، درصدی از این مبالغ صرف توسعه فضای سبز و حوضه آبریز نشود؟ چرا هیچ تحقیقی در مورد اینکه این همه پول کجا خرج شده است انجام نمی شود؟

به عنوان مثال در رابطه با بررسی این منابع در سال 1397 چندین پرونده حقوقی و کیفری علیه یکی از شهرداران منطقه تشکیل شد اما پس از گذشت سه سال از این تحقیقات مشخص نشد که نتیجه پرونده ها تا کجا بوده است. رسیده بود. رفته. نه بازداشت شده اند و نه پرونده آنها مختومه شده است؟ سوال اینجاست که چرا رسیدگی به اینگونه موارد با مصلحت همراه است؟

در پایان این گزارش بر اساس اتفاقات میدانی و گزارش های مردمی تهیه شده است به امید اینکه شرکت آب منطقه ای فارس و ادارات حراست و حراست آن با جدیت بیشتری به این موارد ورود کنند. بنابراین هدف این گزارش مقصر دانستن یک فرد یا نهاد نیست، بلکه کمک به بررسی و بررسی بیشتر موارد گزارش شده است تا با تحلیل بیشتر، حقایق پنهان آشکار شود تا آب های زیرزمینی و اعتماد مردم به عنوان یک ملیت ملی دارایی ها دیگر آسیب نمی بینند

دیدگاهتان را بنویسید