برگزاری جلسه شورای گفت‌وگوی ملی با حضور عارف، بهنار، محمدصدر، ابوترابی و ضرغامی/مزنی: راه‌های برون‌رفت از شرایط کنونی کشور را مورد بررسی قرار دادیم.

برگزاری جلسه شورای گفت‌وگوی ملی با حضور عارف، بهنار، محمدصدر، ابوترابی و ضرغامی/مزنی: راه‌های برون‌رفت از شرایط کنونی کشور را مورد بررسی قرار دادیم.

حجت الاسلام مزنی نماینده مجلس دهم و عضو شورای گفت و گوی ملی گفت: شورای گفت و گوی ملی در اسفند 96 جلسات خود را در مجلس دهم برگزار کرد که مجمع این شورا مجموعه ای از مجموعه های مختلف است. جریانات سیاسی کشور و جلسات آن همچنان ادامه دارد. آخرین جلسه شورای گفتگوی ملی در 27 آبان ماه سال جاری با همان ترکیب قبلی متشکل از آقایان عارف، مهندس بانر، صدر، ضرغامی و اینجانب تشکیل شد و در مورد مسائل جاری کشور بحث و تبادل نظر شد. در این جلسه مورد بحث قرار گرفت. در این جلسه بر پیگیری مشکلات کشور و ارائه پیشنهادات و راهکارها برای برون رفت از شرایط کنونی کشور متمرکز شدیم. همچنین بر اضافه شدن افرادی به این شورا که بتوانند در حل مشکلات کشور موثر باشند تاکید شده است.

حجت الاسلام مزنی نماینده مجلس دهم و عضو شورای گفت و گوی ملی با تحلیل وضعیت کشور به تشریح جزییات آخرین جلسه شورای گفت و گوی ملی پرداخت.

متن این گفتگو را در ادامه می خوانید:

به نظر شما نتیجه وضعیت فعلی کشور چیست و چه راهکار عملی در این راستا می توانید ارائه دهید؟

به نظر من تنها راه حل تعارضات در کشور «گفتگو» است و هر روشی غیر از گفت و گو هزینه های زیادی برای کشور به همراه خواهد داشت. اگر راه گفت و گو را در پیش نگیریم، به ناچار نسبت به مشکلات و مسائل پیرامون کشور بی تفاوت خواهیم ماند. اما نباید فراموش کرد که بی تفاوتی در هر کشور و جامعه ای مشکلات داخلی را تشدید می کند و زمینه مداخلات خارجی را ایجاد می کند.

بنابراین، اگر از گفت‌وگو دست بکشیم، راه دیگری که پیش روی ماست «خشونت» است. خشونت حد و مرز نمی شناسد. هشت سال درگیر جنگ داخلی تحمیلی عراق بودیم که بر ما لطمه زد. این امر منجر به تعداد زیادی شهید، مجروح و اسیر شد و برای ایران و عراق و حتی منطقه تمام شد. همچنین موانع زیادی در راه تحقق اهداف انقلاب اسلامی و توسعه سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ما ایجاد کرد. سپس بمباران های دهه 60 را داشتیم و شاهد حوادثی در شرق و غرب و مناطق مرزی کشور بودیم. ما با شر قاچاقچیان، تجزیه طلبان و تروریست ها مواجه بودیم و همه این تحولات برای کشور مضر بود. به همین دلیل، من معتقدم که اگر خشونت از هر طرف افزایش یابد، به روند دموکراسی آسیب می رساند و توسعه سیاسی را کند می کند. این امر مانع توسعه اقتصادی می شود و همچنین بر روابط بین المللی ما تأثیر منفی می گذارد.

به نظر شما گفتگو باید چگونه پیش برود؟

گفت و گو اساساً با مذاکره، بحث و مناظره متفاوت است. زیرا هدف از گفتگو کشف حقیقت است. یعنی در دو طرف میز بحث، افرادی که قرار می گیرند، از طرف مقابل امتیاز نمی جویند و دیگری را محکوم نمی کنند، بلکه با استدلال علمی و منطقی، هدف قانع کردن طرف مقابل را در یک موضوع خاص دنبال می کنند. نتیجه گفتگو یا تفاهم خواهد بود و طرفین به یک نتیجه مشترک می رسند که منجر به نزدیک شدن یا اختلاف می شود، جایی که احترام به اختلاف نتیجه فضای حاکم بر گفتگو است. در نهایت، این روش منجر به واگرایی از نظر احترام می شود. به گونه ای که نظرات طرفین متفاوت است اما به نظر یکدیگر احترام می گذارند. بنابراین از آنجایی که در عرصه سیاسی، راس بیان، قانون اساسی است، قانون اساسی نیز با رای مردم، رئیس بیان را تعیین کرده است.

به نظر شما برای گفتگو به چه آمادگی نیاز داریم؟

به نظر من برای گفت و گو در سطح ملی ابتدا باید اصل گفت و گو اتخاذ شود. دوم، نتیجه گفتگو هر چه که باشد، اجازه دهید به آن تسلیم شویم. در حال حاضر در فضای تضادی که در آن قرار داریم، حقیقت روشن نیست. به عنوان مثال، در یک منطقه و مکان مشخص، روایت روشنی از یک شخص وجود ندارد که همه بتوانند در مورد آن توافق داشته باشند. رسانه های یک طرف ماجرا را به گونه ای بیان می کنند و رسانه های طرف مقابل آن را به گونه ای دیگر توضیح می دهند و ما روایت روشن و مشخصی در این زمینه نمی بینیم.

در حوادث اخیر مردم معترض هستند و حق آنهاست که مطالبات خود را در مورد موضوعات خاص بیان و از آن دفاع کنند. آنها همچنین باید نسبت به موضوعات خاص ابراز نارضایتی کنند. اما در کنار این حقوق شاهد دخالت خارجی نیز هستیم. این بدان معناست که رسانه های دعوت کننده به اعتراض، رسانه های محلی مستقلی هستند که وابسته به احزاب ایرانی نیستند، اما با پول غیر ایرانی فعالیت می کنند. بارها دیده‌ایم که شبکه بین‌المللی و بی‌بی‌سی فارسی فراخوان‌هایی را برای تجمع با عنوان جوان محلات منتشر کرده‌اند. می توان گفت دلیل انتشار این درخواست ها از سوی این رسانه ها نبود رسانه ملی پرمخاطب بوده که البته یکی از معضلات حال حاضر است. یعنی از یک سو با انحصار طلبان سروکار داریم و از سوی دیگر با یک جریان براندازی روبه رو هستیم که استقلال ندارد و وابسته است. به نظر من وابستگی خطرناکتر از استبداد است و باید مراقب این افراد باشیم. آنچه ما قبل از پیروزی انقلاب با آن مواجه بودیم این بود که کشور تحت کنترل قدرت های خارجی بود و از درون با استبداد مواجه بودیم و باید مراقب بود که در آن دام نیفتیم.

اگر درست متوجه شده باشم خلاصه این حرف ها این است که باید رسانه آزاد داشته باشیم تا مردم کمتر به سمت رسانه های آن سوی مرزها برای دریافت اخبار کشیده شوند. آیا این نتیجه گیری من درست است؟

بله همینطور است.البته این سوال هم می تواند یکی از موضوعات «بحث» باشد. اخیراً پیشنهاداتی برای این کار در قالب گفتگو، یادداشت و توییت ارائه کرده ام. مثلاً در رابطه با رسانه ملی پیشنهاد دادم با اصلاح سیاست های کلی اصل 44 اجازه تأسیس رادیو و تلویزیون خصوصی داده شود، یعنی در اصل 44 مواردی داریم که به صورت حاکمیتی تعریف شده است، مانند بانکی، حمل و نقل و بیمه، که فقط دولت می تواند وجود داشته باشد. جالب اینجاست که رادیو و تلویزیون هم بر این اصل نوشته شده است. سیاست های کلی اصل 44 که در زمان ریاست مرحوم حشمیر رفسنجانی در مجلس تشخیص تدوین شد و به تصویب رهبری رسید، این بود که با این سیاست های کلی بانک ها، بیمه و کشتیرانی معاف شدند. یعنی هر چیزی که دولتی محسوب می شد معاف بود; اما صدا و سیما همچنان در قالب اصل 44 باقی مانده است! من پیشنهادی را در این زمینه به شورای تشخیص داده ام و اکنون پیشنهاد خود را تکرار می کنم که خط مشی کلی را تنظیم و خدمات راهنمایی بدهند که اگر صلاح بدانند اعلام کنند صداوسیما مجوز تاسیس را صادر می کند. رادیو و تلویزیون خصوصی در این صورت می‌توانیم شبکه‌های مذهبی، ورزشی، اجتماعی، فرهنگی و سینمایی داشته باشیم و احزاب سیاسی مجاز به داشتن شبکه‌های تلویزیونی باشند. اگر شبکه‌های داخلی مستقل داشته باشیم، حساب ما روشن است و در صورت بروز مشکل می‌دانیم چه کسی مسئول آن مشکلات است. مثل یک روزنامه دارای مجوز که اگر از خطوط قرمز عبور کنند با آن برخورد خواهند کرد. همین امر برای رادیو و تلویزیون آسانتر است. بنابراین یکی از موضوعات مورد بحث می تواند بحث اعطای مجوز رادیو و تلویزیون خصوصی باشد. راه حل عملی دیگر این است که سال آینده انتخابات داریم، حالا می توانیم اعلام کنیم که انتخابات آزاد برگزار می شود و احزاب فعال می شوند. نامزدهای مستقل می توانند وارد شوند و مردم را امیدوار کنند. از سال 1355 تا کنون که حدود 25 سال از انتخاب آقای خاتمی به ریاست جمهوری می گذرد، رئیس یکی از گروه های مخالف اعلام کرد که انتخاب خاتمی سقوط جمهوری اسلامی را 30 سال به تاخیر انداخت! بنابراین برگزاری انتخابات آزاد در نظام می تواند یک درگیری جدی را به فرصت تبدیل کند. در اینجا هم اگر زمینه ای برای انتخابات آزاد ایجاد شود، می تواند بخشی از بحث باشد و این قابلیت را داشته باشد که جوانان را امیدوار کند و آنها را به پای صندوق ها جذب کند.

راه عملی بعدی برون رفت از مشکلات، تحقق وعده های اقتصادی داده شده است. اگر این وعده های اقتصادی به عنوان یک بسته شغلی مشخص برای مردم تعریف شود، ممکن است بسیاری از اعتراض ها خاموش شود. در دولت آقای خاتمی سالانه 600 هزار شغل ایجاد می شد و در دولت آقای احمدی نژاد با این درآمد نفتی در طول 8 سال فقط حدود 150 تا 160 هزار شغل ایجاد شد که البته باید پاسخگو باشند. بنابراین دولت سیزدهم باید از طریق مجلس بسته اقتصادی برای حل مشکلات اقتصادی مردم ارائه کند. در این صورت اگر بخشی از نیازهای معیشتی مردم برطرف شود، بقیه مشکلات قابل رفع است. نکته آخر اینکه همه آسیب دیده ها اگر به بیگانگان وابسته نیستند و دستشان به خون آلوده نیست همان سیاستی که در مورد سیستان و بلوچستان اعمال شد بهتر است در کردستان و غرب هم در مورد آنها اعمال شود. کشور و باید عفو عمومی به آنها داده شود.

در بخش قبل از سخنانتان درباره رسانه آزاد صحبت کردید. اما در دوره هایی از فضای بحث در رسانه های دارای مجوز فاصله گرفتیم. شما در مورد آن چه فکر میکنید؟

به نظر من فشار رسانه ای خلاف قانون اساسی است. ایجاد اساس قانون اساسی می تواند یکی از موضوعاتی باشد که در شورای گفتگو شکل می گیرد. آزادی بیان را محدود نکند و اجازه دهد جامعه حتی در فضای آزاد اشتباه کند. زیرا همین تکرار اشتباهات و سقوط و برخاستن باعث می شود جامعه راه خود را پیدا کند و بتواند روی پای خود بایستد و با دستان خود دولت بسازد.

شما در مجلس قبل بحث گفتگوی ملی را دنبال می کردید. آیا مذاکرات همچنان ادامه دارد؟

شورای گفت و گوی ملی در اسفند ماه 96 در مجلس شورای ملی دهم برگزار شد. مجمع این شورا مجموعه ای از جریان های مختلف سیاسی کشور است و جلسات آن همچنان ادامه دارد. آخرین جلسه شورای گفتگوی ملی در 27 آبان ماه سال جاری با همان ترکیب قبلی متشکل از آقایان عارف، مهندس بانر، صدر، ضرغامی و اینجانب تشکیل شد و در مورد مسائل جاری کشور بحث و تبادل نظر شد. در این جلسه مورد بحث قرار گرفت. در این جلسه بر پیگیری مشکلات کشور و ارائه پیشنهادات و راهکارها برای برون رفت از شرایط کنونی کشور متمرکز شدیم. همچنین بر اضافه شدن افرادی به این شورا که بتوانند در حل مشکلات کشور موثر باشند تاکید شده است.

آیا این جلسات شورای گفتگوی ملی به ثمر نشسته است؟

حداقل نتیجه این جلسات این است که چالش ها و مشکلات مهم کشور در این جلسات مطرح می شود و از این تعداد سه نفر به تناسب اعضای شورا هستند و یک نفر نیز یکی از وزرای دولت است و آنها اعضای جریان های مختلف سیاسی در این توصیه. همچنین آقای ابوترابی امام تهران نیز در این شورا حضور داشتند. به هر حال این دسته از افرادی که در شورا حضور دارند از حضور جریان های مختلف و سایر افراد تاثیرگذار در روند گفت وگو استقبال می کنند. این کار تاثیرگذار است. همچنین در موارد ضروری و مهم مکاتباتی با مراجع ذیربط انجام می شود و نظرات و پیشنهاداتی ارائه می شود که خالی از تأثیر نیست.

دیدگاهتان را بنویسید