روزنامه های امروز در سرمقاله های خود چه می نویسند؟


ساعت: 08:20
تاریخ انتشار: 1301/08/10
کد خبر: 1907453

با نگاهی به سرمقاله ها و یادداشت های روزانه روزنامه های کثیرالانتشار کشور می توان به موضوعاتی چون منافع آمریکا در فرسایش جنگ اوکراین، نقش حزب الله به عنوان الگوی مقاومت در منطقه و جایگاه آمریکا در سال های اخیر پی برد. از شورش

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ با نگاهی به سرمقاله ها و یادداشت های روزانه بزرگترین روزنامه های کشور می توان به موضوعاتی چون منافع آمریکا در فرسایش جنگ اوکراین، نقش حزب الله به عنوان الگوی مقاومت در منطقه و جایگاه آمریکا در شورش های اخیر پی برد..


کائنات: وی در مقاله ای ناشناس با عنوان «از رازی که هنوز بر دوش دارم شرمنده ام» نوشت: به نام خدای خون مظلومان و به ناحق ریخته شده که خودش خون آنها را می خواهد و به چه گناهی کشته شده اند. به یاد آخرین نماز و به یاد آخرین نماز. به یاد آخرین تماس محبت آمیز یک مادر. به یاد آخرین درود بر احمد بن موسی شاهچراغ علیه السلام و به یاد آخرین زیارت و به یاد آخرین بوسه در حرم. به یاد آخرین نفس عمیق در حرم. به یاد آخرین فشردن دست کوچولو در دست مادر. به یاد حرف های مانده در آخرین نگاه مادر که روی زمین دراز کشیده بود و چشمانش نیمه باز بود. به یاد جملات ناتمام پدر و نگاه نگران او. به یاد آخرین پناه یک کودک در آغوش امن پدر، مادر و برادر. به یاد آرتین در میان خانواده ای که رفته و در میان آثاری از خون های بی گناه دیگر بر سینه زمین. به یاد آخرین ضربان قلب کوچکی که سخت می تپد. به یاد آخرین آرزوی کودکی که در آب نقش بسته است. یاد آخرین خاطره و تا ابد نگاه کردن به آینه حرم. یاد آخرین عطر پیچیده حرم در اعماق ذهن که آغشته به بوی خون و طعم اشک و دستان سرد بود.


وطن امروز: سیدمحسن حسینی در مقاله ای با عنوان «منافع آمریکا در نابودی جنگ اوکراین» نوشت: با وجود شعارهای حقوق بشری و ژست های صلح آمیز غرب، پرونده امپریالیسم غرب در عرصه نظامی هر روز سخت تر می شود. بحران اوکراین آخرین نمونه از استراتژی اردوگاه غربی به رهبری ایالات متحده برای ایجاد تنش و ستیزه جویی برای منافع خود است. آمریکا و ماهواره های اروپایی اش فاجعه افغانستان را آفرید تا اینکه حمله به این کشور نه تنها صلح و ثبات را برای این کشور به ارمغان نیاورد، بلکه مردم افغانستان را برای پروژه جدید و سودآور خود در اوج بدبختی و بدبختی قرار داد. مطبوعات شرق قاره سبز کلید آمریکا را در خروج از افغانستان و ایجاد یک بحران تمام عیار در اروپای شرقی دنبال می کرد. یکی از دلایل خروج عجولانه آمریکا از افغانستان، تمرکز واشنگتن بر رقبای اصلی خود یعنی روسیه، چین و ایران است و قربانی شدن اوکراین پروژه استراتژیست های آمریکایی برای رویارویی نیابتی با روسیه است.


رسالت: محسن پیرهادی در سرمقاله ای با عنوان نقطه شکست کجست؟ او نوشت: یکی. ما ملتی هستیم با صدها مؤلفه وحدت بخش، از تمدن و فرهنگ، پرچم و مرز گرفته تا عید، تفریح ​​و ورزش. در مسابقات جام جهانی بعد از هر پیروزی در خیابان ها و میادین شهر جمع می شویم و با هم شادی می کنیم. حتی گاهی لازم نیست تیم ملی ما قهرمان شود، تا زمانی که آنها عملکرد چشمگیری داشته باشند، حتی اگر پیروز نشده باشیم، باز هم راضی خواهیم بود. دو این فقط یک شعار سیاسی نیست، بلکه یک واقعیت مبتنی بر شاخص های اجتماعی ماست که تقسیم ایران به زیرمجموعه های کوچکتر و ایجاد آشفتگی اجتماعی حداقل در چند سال آینده امکان پذیر نیست. اگر دین در لبنان، نژاد در افغانستان و فوتبال در اسپانیا به آسیب های اجتماعی تبدیل شد، اما همه اینها بستری برای هماهنگی در کشور ما بود.


اطلاعات: محسن حاجی میرزایی در یادداشتی با عنوان «شنیدن راهگشاست» می نویسد: »“شنیدن” یکی از بزرگترین موهبت های خداوند به انسان است. همدلی از طریق گوش دادن به دست می آید. مهارت گوش دادن بسیار بیشتر از مهارت “گفتن” است. در حالی که سخن گفتن می تواند آلوده به خودخواهی، ریا، دروغ، تکبر، توهین، تحقیر و اتهام و بسیاری از این چیزها باشد. گوش دادن خالص و بدون آلودگی است، دیوارهای بلند جدایی را از بین می برد و اتصالات را تقویت می کند. با صحبت کردن خود و درک خود را آشکار می کنیم، در حالی که با گوش دادن سعی می کنیم دیگران را درک کنیم. همدلی محصول درک دیگری است و صمیمیت محصول این روند زیباست. صبر و بردباری که یکی از ضروریات اساسی زندگی در جامعه انسانی با افکار و اندیشه های متفاوت است، در پرتو شنیدن زنده می شود و قوی تر می شود. یکی از مهمترین شروط تحقق حکومتی عزتمند و مطلوب، توانایی و تمایل آن به شنیدن صدای مردم است. صداها «نعمت» است و شنیدن آنها حفظ نعمت و شکرگزاری آن است، حتی اگر محتوای آن را دوست نداشته باشیم، شنیدن «قدرت» است; هر چه شنونده قدرتمندتر باشد.


جام جم: سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی با عنوان «الگوی مقاومت حزب الله در منطقه» آورده است: در ادامه روند افزایش توانمندی های محور مقاومت که سال ها پیش به وضوح مشخص شده بود، اکنون شاهد موضوع یک موضوع هستیم. حضور قدرتمند مقاومت در امور دیپلماتیک. نباید فراموش کرد که حزب الله لبنان به عنوان یکی از اولین و موثرترین بازیگران جبهه مقاومت، سال هاست که در عرصه دیپلماسی و ارتقای جایگاه و نقش لبنان در عرصه بین المللی بسیار خوش درخشیده است. با نگاهی به اقدامات سیاسی و دیپلماتیک این جنبش مقاومت واقعی می توان دریافت که در غیبت 30 ماهه رئیس جمهور از سال 2014 تاکنون، این حزب الله بود که توانست به نفع مردم این کشور قدرت را در لبنان حفظ کند. و این جنبشی است که انتخاب می شود. نخست وزیر همواره مورد مشورت روسای جمهور لبنان در مقاطع مختلف بوده است.


جوان: علی حسن حیدری در یادداشتی با عنوان «جایی که آمریکا در اغتشاشات اخیر بود» نوشت: کشور موج ششم ناآرامی را هرچند کوتاه اما بسیار خشن و پیشروانه تجربه کرد که ظاهراً آغازی شگفت انگیز داشت. موج نو از نظر شکل، رویکرد و شدت با اغتشاشات سه دهه گذشته بسیار متفاوت بود و ما شاهد تحلیل های متفاوتی از چیستی، چرایی و چگونگی طراحی و برنامه ریزی آن بوده ایم. اکثر تحلیل های ارائه شده، این حادثه را در معادلات سیاسی و امنیتی منطقه ای و جهانی نمی بینند. اگرچه بدون استفاده از قواعد دقیق جامعه شناختی و شناخت اصول حاکم بر روابط بین الملل نمی توان به عمق این بحران و اهداف طراحان و مجریان آن پی برد. قبلاً پنج نوع آشوب را تجربه کردیم، حوادث دهه 70 در مشهد و اسلامشهر، حوادث دانشگاه 78، اغتشاشات سال 88، اغتشاشات دهه 90 (1996 و 1998) که شورش های اخیر از نظر منشأ، نوع تقاضا، شکل، شباهت های زیادی دارند. و رویکرد شبیه به شورش های تجربه شده بود، اما به دلیل ویژگی های منحصر به فرد آن ها در مقایسه با تجارب قبلی، ویژگی های متمایزی نیز وجود داشت.


IR: غلامرضا بنی اسد در سرمقاله ای با عنوان «مهسا دختر ایران بود، مگه آرمان پسر ایران نیست؟!» وی نوشت: پسرم می پرسد اما من در مورد جواب سکوت می کنم. می پرسد مهسا فقط یک دختر ایرانی بود؟ آرمان علی واردی پسر ایران نیست؟ راست می گوید، چگونه اگر ماموری اشتباه کند یا در آتش گرفتار شود، آتش می گیرند و به فرزند ایران می افتند، هشتگ و ترند می شوند و فریاد «ویله» به آسمان بلند می شود، اما اگر زمین. سرخ می شود از خون آرمان ها هیچکس نمی شنود چطور است که اولی یقه پاره می شود و دومی در حرفشان پشیمان نیست؟


خراسان: میرزا رضا توکلی در مقاله ای با عنوان “دری نو برای ایران در آمریکای جنوبی” می نویسد: شورای عالی انتخابات برزیل لوئیس ایناسیو لال داسیلوا را برنده انتخابات ریاست جمهوری این کشور اعلام کرد، داسیلوا موفق شد 50.9 درصد و ژایر بولسونارو، رئیس جمهور فعلی جمهوری برزیل 49.1 درصد آرا را به دست آورد.دسیلوا اعلام کرد که بولسونارو هنوز با او تماس نگرفته و پیروزی را به او تبریک گفته است، اما واشنگتن البته تلاش زیادی کرد تا رقیب دسیلوا را به دست آورد. بولسونارو دوباره رئیس جمهور شود و ترامپ نیز در این زمینه تبلیغات رسانه ای انجام داد داسیلوا انتخابات برزیل را آزاد، عادلانه و معتبر می داند. پس از کلمبیا و شیلی، برزیل سومین کشوری است که یک نامزد چپ در سال های اخیر در آن پیروز شده است. داسیلوا از سال 2003 تا 2010 رئیس ریاست جمهوری برزیل و یکی از نمایندگان احزاب و جنبش های چپ در برزیل بود و از مخالفان جدی سیاست های آمریکا و ضد امپریالیستی است. قدرت در حالی است که برزیل در سال های اخیر روحیه خوبی نداشته و با بحران های اقتصادی و اجتماعی زیادی مواجه بوده است..

دیدگاهتان را بنویسید