روزنامه های امروز در سرمقاله های خود چه می نویسند؟


ساعت: 09:11
تاریخ انتشار: ۱۳۰۱/۰۸/۲۳
کد خبر: 1910751

با نگاهی به سرمقاله ها و یادداشت های روزانه روزنامه های کثیرالانتشار کشور از جمله گاز اشک آور فرانسوی و باتوم آلمانی، بازگشت تروریست های منافق در قیام 1401، روشن می شود که چگونه باید زنان، زندگی و آزادی را درک کرد. .

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ با نگاهی به سرمقاله ها و یادداشت های روزانه روزنامه های کثیرالانتشار کشور از جمله گاز اشک آور فرانسوی و باتوم آلمانی، بازگشت تروریست های منافق در قیام 1401، روشن می شود که چگونه باید زنان، زندگی و آزادی را درک کرد. .


کائنات: وی در یادداشت روز خود با عنوان «گاز اشک آور فرانسوی و باتوم آلمانی!» نوشت:»واقع گرایی و آینده نگری دو ویژگی بسیار مهم هستند که اگر با هم ترکیب شوند نتایج بسیار خوبی به دنبال خواهد داشت. رویکرد واقع گرایی و آینده نگری به ما می گوید که همانطور که باید از امیدهای دروغین و فریبنده دوری کنیم، باید از ناامیدی بی مورد و ترس کاذب نیز اجتناب کنیم. این دیدگاه دقیقاً نقطه مقابل عملیات روانی پیچیده دشمن تعریف می شود. ماشین تبلیغاتی دشمن اینگونه القا می کند که در کره زمین تنها مردم ایران با مشکلات مختلف از جمله معیشتی دست و پنجه نرم می کنند و شهروندان سایر نقاط جهان به ویژه شهروندان اروپایی و آمریکایی نه تنها هیچ مشکلی ندارند. مشکلات اقتصادی اما نمی دانند با شادی چه کنند! رهبر معظم انقلاب در بخشی از بیانیه گام دوم انقلاب تاکید کردند: در این چهل سال – و الان هم مثل همیشه – سیاست تبلیغاتی و رسانه ای دشمن و فعال ترین برنامه های ایشان دلسردی مردم و حتی مردم است. کارمندان و مدیران ما از آینده اخبار جعلی، تحلیل مغرضانه، وارونه جلوه دادن حقایق، پنهان کردن آثار امیدوارکننده، بزرگ نمایی ایرادات جزئی و جزئی، نمایش یا انکار مزیت های بزرگ، برنامه همیشگی هزاران رسانه صوتی، تصویری و اینترنتی دشمنان ملت ایران است. ; و البته ردپای آنها در داخل کشور نیز دیده می شود که از آزادی های خود برای خدمت به دشمن استفاده می کنند. یک سوال؛ آیا شهروندان اروپا و آمریکا در رفاه کامل و سرگردان از شادی بزرگ زندگی می کنند؟! بهتر است پاسخ را در میان رسانه ها و نشریات اروپایی جستجو کنید. روزنامه گاردین اخیرا به نتایج موسسه نظرسنجی ایپسوس به سفارش یک سازمان غیردولتی فرانسوی اشاره کرده و نوشته است که از هر چهار اروپایی یک نفر وضعیت مالی خود را ناامن می داند و بیش از نیمی از اروپایی ها پیش بینی می کنند که اوضاع بدتر خواهد شد. وضعیت مالی در ماه های آینده بدتر خواهد شد.


وطن امروز: محمدکاظم انبارلویی در یادداشتی با عنوان «بازگشت تروریست های منافق در فتنه 1401» نوشت: حوادث 50 روز گذشته و به وجود آمدن جنگ ترکیبی توسط دشمنان ایران، اسلام و انقلاب اسلامی بسیار متفاوت است. اغتشاشات قبلی چون دشمن در این هرج و مرج با تمام توان به میدان آمده بود و از هیچ اقدامی دریغ نمی کرد.. 1 –یکی از مهم ترین تفاوت های اغتشاشات امسال با اغتشاشات گذشته خشونت افسارگسیخته اغتشاشگران به دلیل برانگیختن خشم، نفرت و نفرت در بین مردم به ویژه جوانان توسط رسانه های دشمن است. بیرون کشیدن این خشم و نفرت نشان می دهد که جنبشی در دنیا وجود دارد که از ایران به شدت عصبانی است، اما اگر بخواهیم این حرکت را در منافقین، داعش یا گروه های سلطنت طلب و تجزیه طلب جستجو کنیم، اشتباه می کنیم و باید چنین شود. در سطح بالا دیده می شود. ; این خشم فقط از اتاق فکر جنگ نرم آمریکا، انگلیس و رژیم تروریستی صهیونیستی ناشی می شود. این دولت ها از پیشرفت ایران و تهدیداتی که در زمین، هوا و دریا در منطقه غرب آسیا از جانب انقلاب اسلامی و مردم ایران احساس می کنند بسیار خشمگین هستند، بنابراین تمام استعدادهای رزمی خود را به نمایش گذاشته اند. منجر به اتفاقات عجیب و غریب زیادی در خیابان ها و در برخی استان ها دیده ایم که گروه های تجزیه طلب فعال بودند و پرچم تجزیه طلبان را برافراشتند...


همشهری: عبدالله گاندی در سرمقاله ای با عنوان “چگونه زنان، زندگی، آزادی را درک کنیم؟” وی چنین نوشت: جمهوری اسلامی ایران مدعی است که در عرصه زنان به ویژه در حوزه علمی-اجتماعی و مشارکت سیاسی گام های بلندی برداشته است، اما در زمینه هایی متهم است.»دگرجنس گرایی اساس روابط اجتماعی را محدود کرده است. اما به نظر می رسد برخی معتقدند که بیشترین شادی از اختلاط و همزیستی دو جنس حاصل می شود و مراسم جدایی قلب را تکان نمی دهد. اکنون در این مورد بحث نمی کنیم که شعار زن، زندگی، آزادی در کجا خلق شده و حامیان آن کجا هستند، بلکه باید معنای آن را بر اساس زمان سپری شده و مطالبات زیر آن به درستی درک و ارزیابی کرد. این شعار به خودی خود شعار بدی نیست، اما طرفداران آن فاقد تفکر، فلسفه و نظریه هستند، بنابراین نمی توان آن را توضیح داد و یا ممکن است معنا یا خوانش آن در عرف اجتماعی امروزی قابل توضیح و معنا نباشد. اما تعارض موجود بر سر معنا بخشیدن به آن است. همانطور که ما و غرب مقولات خاصی را می پذیریم اما در مورد اینکه تروریسم چیست و کیست، مفهوم سازی حقوق بشر، سلاح های هسته ای مشترک، محیط زیست، دموکراسی و غیره با هم اختلاف نظر داریم، شعار زن، زندگی، آزادی نیز در این درگیری معنا داشت. و برگشت اما حدود 2 ماه از این طرح گذشته بود، این طرح چه الزاماتی داشت؟ زنان خلأهای قانونی جدی دارند، اما وارد هیچ کدام از آنها نشده اند. منظور از زندگی در این شعار چیست؟


اطلاعات: علی ربیعی در یادداشتی با عنوان «صلح عمومی با اصلاحات امروز» نوشت: پیشتر نوشتم که اعتراضات خیابانی بالاخره در جایی خاموش می شود، اما ذهنیت و دلایل اعتراض باقی است که با هر پروانه ای می توان آن را تکرار کرد. نوشتم؛ در این میان سه نکته قابل تامل و نگران کننده است: علت یابی بحران مثل همیشه در حال تبدیل شدن به یک مناقشه در سیاست داخلی است و احتمالا تریبون ها و تریبون های رسمی انگشت اتهام را به سمت اصلاح طلب نشانه رفته اند. گروه های سیاسی یا به تعبیر جدید آنها علت.وضعیت موجود وآنها هدف قرار می گیرند و داستان به نوعی تمام شده تلقی می شود. ثانیاً بررسی، تحلیل و تبیین واقعه به صورت صحیح و علمی انجام نمی شود و کافی است در یکی دو کمیسیون مجلس، شورای انقلاب فرهنگی و شوراهای تامین و… رسیدگی شود که این امر انجام خواهد شد. در نهایت منجر به صدور چندین بیانیه شد. نگرانی سوم این است که مطالعات و بررسی‌ها منجر به تغییرات اساسی در سیاست‌ها و کسب و کار معمولی نخواهد شد. با این توصیف، اولین قدم درک مشکل است.


ایران: حسام الدین برومند در یادداشتی با عنوان “اصلاح طلبان چک می کنند!” وی نوشت: یکی از تکنیک های عملیات روانی که جریان های سیاسی دنبال می کنند، فرافکنی و فرار از مسئولیت دقیقاً در جایی است که باید مسئولیت کارنامه و عملکرد سیاسی خود را بر عهده بگیرند. و به عنوان طلبکار موضع مخالف می گیرند! اخیراً جبهه اصلاحات ایران در بیانیه ای نسبت به اتفاقات اخیر موضع خود را اعلام کرده است. نکات مهمی در مورد این ادعا و برخی از ادعاهای مطرح شده در پاسخ به این مقاله وجود دارد.. 1 –بیانیه جبهه اصلاحات در خصوص حوادث پس از درگذشت خانم مهسا امینی نسبت به تقلیل ریشه های بحران به عوامل بیرونی و غیر واقعی هشدار داد! و در بخشی از این بیانیه آمده است: این اعتراضات و مطالبات حاصل سالها سیاست انکار، سیاست عدم شناسایی، مشکلات انباشته حل نشده، تحقیر شهروندان است.و این سرکوب زندگی است. سطح نارضایتی و اعتراضات انباشته شده را نمی توان به آنچه در خیابان ها در هفته های اخیر دیده شده کاهش داد.


جوان: عباس حاجی نجاری در یادداشتی با عنوان «خط تجزیه برای جلوگیری از یک ایران مقتدر» می نویسد: علت تمرکز دشمنان بر تجزیه ایران در چند وقت اخیر را باید در نگرانی از تجلی یک ایران جستجو کرد. ایران قدرتمند در جهان در سال‌های اخیر، ایران توانسته است بازدارندگی دفاعی خود را تقویت کند، تحریم‌های فلج‌کننده اقتصادی آمریکا را خنثی کند و نفوذ ایران را تا دریای مدیترانه گسترش دهد. این توانایی باعث شد مسلمانان و جوانان کشورهای دیگر مانند ایران تلاش کنند تا از نظام اسلامی الگو بگیرند و این چیزی نبود که قدرت های غربی تحمل کنند، همان دولت هایی که در جریان رشد داعش در سوریه و ایجاد یارگیری عراق جوانان مسلمان را از کشور خود برای کمک به داعش به منطقه فرستاد و آنها را به ورطه مرگ فرستاد و فراتر از آن سوریه، عراق و لیبی در انتظار نابودی و تجزیه بودند. سردار سلیمانی و دیگر مدافعان حرم توطئه خود را در عراق و سوریه شکست دادند. اما سرنوشت لیبی همان چیزی است که در این آشفتگی برای مردم ایران برنامه ریزی کردند.


IR: الهام علی اف در مقاله ای با عنوان بازی خطرناک الهام علی اف نوشت: الهام علی اف در نهمین نشست سطح عالی سازمان های کشورهای ترک در سمرقند ازبکستان ضمن تشریح رویکرد این سازمان به ترک زبانان خارج از این گروه گفت: جهان ترک فقط از ترک های مستقل تشکیل شده است” نمی تواند مرزهای جغرافیایی آن گسترده تر است.


خراسان: مهدی حسن زاده در یادداشتی با عنوان «مشکل فقر در گردشگری در کشورهای پر جاذبه کجاست؟!» وی نوشت: انتشار آخرین گزارش مرکز آمار ایران از وضعیت سفرهای برون شهری در یک سال گذشته حاوی نکات مهمی برای سیاستگذاران حوزه گردشگری و اقتصاد در این حوزه است. واقعیت این است که صنعت سفر به چند دلیل مهم است. از منظر بیرونی، یکی از حوزه‌های امیدوارکننده اقتصاد ایران که نسبت به شرایط فعلی ظرفیت جذب درآمدهای ارزی بیشتری را دارد، حوزه گردشگری است. حتی اگر جاذبه گردشگری متناسب با فضای فرهنگی ایران باشد، باز هم امکان جذب گردشگران بسیار بیشتر از تعداد فعلی برای ایران وجود دارد. این موضوع علاوه بر درآمدهای ارزی قابل توجه، نتایج مثبت فرهنگی و سیاسی برای ایران به همراه خواهد داشت. در حوزه گردشگری داخلی نیز صنعت گردشگری با ظرفیت خالی زیادی مواجه است. نتایج بررسی‌های اخیر مرکز آمار نشان می‌دهد که تنها 30 درصد از خانوارهای کشور در سال گذشته سفر کرده‌اند که کمتر از نیمی از این سفرها بیش از یک روز به طول می‌انجامد. به عبارت دیگر کمتر از یک ششم جمعیت که معادل کمتر از 14 میلیون نفر است در طول سال بیش از یک روز سفر داشته اند.

دیدگاهتان را بنویسید